فهرست مطالب

شعر پژوهی (بوستان ادب) - سال پنجم شماره 4 (پیاپی 18، زمستان 1392)

فصلنامه شعر پژوهی (بوستان ادب)
سال پنجم شماره 4 (پیاپی 18، زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/11/30
  • تعداد عناوین: 8
|
  • اکرم آیتی صفحات 1-16
    در دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی که فرآیند تولید معنا با شرایط حسی-ادراکی پیوند می خورد، سیر حضور نشانه از حالت مکانیکی و ثابت خارج شده و تابع فرآیندی پویا، زنده و حسی-ادراکی می گردد. در واقع، نشانه پدیداری شده، از شکل معمولی، رایج و تکراری به نشانه ای نامعمول، نو و نامنتظر تبدیل می شود و بدین صورت، سیالیت معنا را تضمین می کند. مقاله حاضر در نظر دارد با مطالعه فرآیند گفتمانی شعر «مانلی» در ابعاد حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی، چگونگی تولید جریان معنا و شکل گیری بستری که سیالیت نشانه و معنا را در گفتمان نیما موجب می شود را بررسی نماید. همچنین نشان خواهیم داد که مانلی- نشانه چگونه با قرار گرفتن در یک فضای تنشی و شرایط عاطفی به یک نشانه خاص تبدیل شده و از مسیر همیشگی خود خارج می شود، طغیان می کند و دچار یک تکانه نشانه ای گشته و جریانی زیبایی شناختی را می آفریند.
    کلیدواژگان: نشانه، معناشناسی، مانلی، نیما، بعد حسی، ادراکی، بعد عاطفی، بعد زیبایی شناختی
  • محمد بهنام فر، زهرا دلپذیر صفحات 17-40
    خاقانی در زمینه خیال پردازی و مضمون آوری سرآمد شاعران عصر خویش است. «آیینه» یکی از موتیف هایی است که وی برای خلق مضامین متنوع از آن بهره گرفته است و شاید بتوان گفت: این واژه پس از «خورشید» پربسامدترین موتیف دیوان اوست. در این مقاله کوشیده ایم بر اساس روش تحلیل محتوا، موتیف آیینه را در دیوان خاقانی بررسی کنیم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هنرنمایی خاقانی در این زمینه، تنها در بازی واژگانی، به کار بردن ترکیبات نو و استعاره های تازه و غریب نیست؛ بلکه در پشت این حجاب های رنگین، دریایی از دانش ها، باورها و عقاید گوناگون نهفته است. البته نفوذ، قدرت و حساسیت مشاهدات خاقانی نیز در آفرینش استعاره ها و ترکیب های گوناگون او با واژه ی آینه موثر بوده است؛بنابراین تصاویر ابداعی او سرشار از حرکت و پویایی است و حتی جزئی ترین ویژگی های آیینه- که از دید بیشتر مردم پنهان است- از نگاه شاعرانه و نکته یاب او پنهان نمانده است.
    کلیدواژگان: خاقانی شروانی، دیوان خاقانی، آیینه، موتیف، تمثیل آیینه، ویژگی های آیینه
  • میلاد جعفرپور، مهیار علوی مقدم صفحات 41-66
    آیا تشریح و تبیین نوع حماسی در ادبیات فارسی سابقه ای داشته است؟ در تعریف کلیشه ای، مکرر و نسبتا غربی این نوع در ایران، کلیت و پیکره ی میراث ادب فارسی مورد توجه بوده است؟ نگرش های شاهکاراندیشانه و نخبه گرای پژوهندگان تا چه میزان در تعیین مختصات مطلق و تغییرناپذیر نوع حماسی اثرگذار بوده است؟ در پی پاسخ بدین پرسش ها، جستار حاضر در دو بخش کوشیده، نگاهی انتقادی به نوع حماسی فارسی داشته باشد. بخش نخستین مروری بر توصیف نوع ادبی و چگونگی تکوین این دانش در غرب داشته و به دنبال آن نظرات موثر و متفاوت ناقدان این رویکرد مطرح شده است. برآیندهای این بخش ناظر بر کارکردهای تنظیم کننده، تاویل گرا و معناساز انواع، تغییر و دگرگونی گونه ها و تعلق ذاتی و همیشگی آثار به انواع مادر در عین تحول صوری و معنایی آن هاست. در بخش پسین، ابتدا به تحلیل ماهیت حماسه پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق تعاریف موجود از این نوع نشان داده شده، سپس دیدگاه جلال خالقی مطلق نسبت به نوع حماسی معرفی و بررسی شده است. در فرجام نیز با تکیه بر همین دیدگاه اخیر و نظریه ی انواع ادبی معاصر، از دو منظر ماهیت زبانی و تاثیر نگرش شاهکاراندیشی و نخبه گرایی، نوع حماسی در بوته ی نقد قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: نوع ادبی، حماسه، نقد تعاریف و دیدگاه ها، ماهیت زبانی، نخبه گرایی
  • علی حیدری، مهرنوش دژم صفحات 67-90
    پس از روند گسترش غزل و افول قصیده سرایی، چون پیوند شعر و شاعری با دربار منقطع نگشته بود، غزل تا حدی، وظیفه ی اصلی قصیده را (مدح ممدوح) بر دوش کشید. مدیحه سرایی در غزل، غالبا در دیوان شاعرانی ملموس تر است که جز غزل در قالب دیگری شعر نگفته اند. (یا در قوالب دیگر بسیار کم شعر گفته اند) حافظ شیرازی نیز مانند بسیاری از شاعران در غزل به مدح بعضی از پادشاهان، وزرا و... پرداخته است. اما مدایح او رنگ و بویی دیگر دارد. در بسیاری از مواقع ابیات مدح با دیگر ابیات غزل گره نخورده و تصنعی می نماید. او تا حدود زیادی از طریق ذکر نام ممدوح و تخلص خود، که گاهی با هم در یک بیت می آیند و گاهی یکی بر دیگری مقدم می شود، عظمت و شان ممدوح را تلویحا مشخص کرده است. شاید به همین دلیل است که در بعضی از غزل های مدحی گاهی تخلص در بیت آخر و گاهی در بیت ماقبل آمده است و احیانا به جای تخلص به نام خود، به نام ممدوح تخلص کرده و گاهی پس از اتمام غزل از ممدوح یاد می کند. به طور کلی در این مقاله سعی شده با توجه به جای گیری تخلص و ممدوح در غزل های مدحی حافظ تا حدی شان و منزلت آنان در نظر حافظ مشخص شود.
    کلیدواژگان: حافظ، غزل، مدح، ممدوح
  • جواد رنجبر*، سجاد عربی صفحات 91-108
    یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی که در نتیجه ی تحول بنیادین در ساختار نقد قدیم در غرب رواج پیدا کرد، نظریه ی بینامتنی است. این نظریه که در اواخر دهه ی شصت میلادی از سوی ژولیا کریستوا مطرح گردید، حاکی از جذبه های هر متن، با بسیاری از متون دوره های مختلف معاصر یا پیش از خود است و یا به عبارتی دیگر، هر متنی، بینامتنی است. این نظریه اکنون با عنوان «تناص» در نقد عربی معروف شده است و با توجه به تعامل تنگاتنگ متون فارسی و عربی، این پدیده در ادبیات فارسی نیز می تواند معیار بررسی و نقد قرار گیرد. تاثیرپذیری لفظی و معنوی ابن یمین از مضامین آیات قرآنی و احادیث اهل بیت(ع) به ویژه امام علی(ع)، در اشعار وی به فراوانی دیده می شود. این اثرپذیری، باعث شکل گیری انواع و اشکال بینامتنی در اشعار وی گشته است که در اغلب موارد، به شکل آگاهانه و مستقیم صورت پذیرفته است. پربسامدترین نوع بینامتنی در اشعار ابن یمین از نوع نفی متوازی یا امتصاص است که در این نوشتار، برخی از آن ها تبیین و تحلیل شده است تا تاکیدی باشد بر پیوند عمیق و ناگسستنی فرهنگ و ادب پارسی با مناهل قرآن و اهل بیت(ع).
    کلیدواژگان: ابن یمین فریومدی، بینامتنی، حدیث، قرآن
  • باقر صدری نیا صفحات 109-134
    با وجود پژوهش های سودمند در باب شعر و ادب عصر مشروطه، هنوز بسیاری از جزئیات و جوانب آن به درستی بررسی و گزارش نشده است. دو سروده «نوروزی نامه» میرزاده عشقی (م 1303ش) و «نوروزیه» ابوالقاسم لاهوتی (م 1336ش) از جمله آثار این دوره است که تا به امروز کمتر در دایره توجه و تحقیق پژوهندگان ادبیات معاصر قرار گرفته است. این دو شعر که از وزن، قالب و نظام قافیه آرایی واحدی برخوردارند، در ایام مهاجرت سرایندگان آنها به سرزمین های عثمانی در جریان جنگ جهانی اول و در استانبول سروده شده اند. هر دو شعر در عین بهره مندی از وجوه مشترک صوری، محتوایی، شان نزول، و موقعیت تاریخی و جغرافیایی سرایش، تمایزهای درخور اعتنایی با یکدیگر دارند که بررسی و مقایسه آنها را الزام می کند. از میان این دو شعر به ویژه «نوروزی نامه» عشقی از حیث اشتمال بر نخستین بارقه های نوگرایی، میزان گسست از سنت رایج ادبی و نیز برخورداری از صبغه رمانتیک، واجد اهمیت خاصی است. شعر لاهوتی نیز که یک سال پس از شعر عشقی، به مناسبت فرارسیدن نوروز 1298ش / 1337ق و به اقتفای آن سروده شده است، علاوه بر جنبه های بلاغی، از جهت وقوف به دیدگاه سیاسی اجتماعی و تلقی میهنی شاعر در آن برهه از حیات وی، و نشان دادن سیر تحول اندیشه او شایسته تامل و بررسی است. در این مقاله ضمن مقایسه این دو اثر و تبیین موارد اشتراک و تمایز آنها، وجوه بلاغی و میزان گسست هریک از آن دو از موازین سنت ادبی مطالعه خواهد شد و درون مایه آنها با توجه به زمینه های سیاسی و اجتماعی و گفتمان رایج در آن مقطع تاریخی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: درون مایه، ساختار، لاهوتی، میرزاده عشقی، نوروزی نامه، نوروزیه
  • محمدحسین کرمی، محمدرضا امینی، حمیدرضا کوثری صفحات 135-150
    هر چند دیوان انوری از مهمترین و دشوارترین متون شعر فارسی است اما تنها دو تصحیح از آن وجود دارد. نخستین بار استاد سعید نفیسی و دومین بار استاد محمدتقی مدرس رضوی این دیوان را به چاپ رسانیده اند. چاپ نفیسی دارای اشکالاتی است و تصحیح تقی مدرس رضوی نیز علی رغم محاسن بسیار، خالی از اشکال نیست. در این مقاله ابتدا تاریخچه و چگونگی این دو تصحیح بیان شده است. آنگاه با معرفی دسته ای از نسخه هایی از دیوان که در دسترس هیچکدام از دو مصحح مذکور نبوده عملا با تصحیح برخی از ابیات نشان داده شده که مراجعه به این نسخ چگونه می تواند به تصحیح بهتری از متن دیوان کمک کند. با این همه، چون مراجعه به این نسخه های نویافته به تنهایی کافی شمرده نشده، بر اهمیت برخورداری از یک روش تحقیق نظام مند نیز تاکید شده است. از این رو فرایند تصحیح استدلالی مورد نظر در قالب شرح مراحل تصحیح یک بیت نمونه از دیدگاه روش شناسانه به اختصار شرح داده شده است.
    کلیدواژگان: نسخ خطی فارسی، تصحیح انتقادی، مدرس رضوی، سعید نفیسی
  • مصطفی ملک پایین، علی اکبر سام خانیانی صفحات 151-176
    روایت های شاهنامه به ویژه در قسمت پهلوانی دارای ساختاری مشابه است که از اصلی اسطوره ای در شیوه ی روایت پیروی می کند. شخصیت ها، کنش ها و ترتیب وقایع در این روایات به طور فراوانی همساز و همگام با بخش های روایت آن ها است. در این مقاله کوشش شد خوانشی نو با تکیه بر کهن الگوها و نمادهای نظریه ی یونگ و تلفیق آن با نظر نورتروپ فرای درباره ی میتوس های شکل دهنده ی اثر ادبی، در بافت روایت منظوم «حمله ی کیکاوس به مازندران» در شاهنامه ی فردوسی ارائه شود. به همین سبب نمادهای اسطوره ای این حکایت بررسی و مفاهیم آن به استناد بیان شد، سپس نقش این نمادها در پیرفت بخش های مختلف حکایت در ارتباط با میتوس های فرای بیان شد. در پایان روشن شد روایت مذکور داری سه بخش ساختاری است که بیانگر میتوس های تابستان، زمستان و بهار در نظریه ی نورتروپ فرای است و نمادها و کهن الگوهای هر بخش در خدمت ساختار میتوس همان بخش هستند. چنین رویکردی در دیگر روایت های شاهنامه هم چون حمله ی کیکاوس به هاماوران هم به روشنی قابل مشاهده است.
    کلیدواژگان: شاهنامه، فردوسی، اسطوره، کهن الگو، میتوس
|
  • Pages 1-16
    The study of the sign، in transition from the structural semiotic and narrative systemhas entered to a new area who called the discursive sign-semantics. The first current is based on the contrast relations between the poles of means and the second is based on the program and the transformation from the first condition to the second condition. In the discursive semiological approach that the process of meaning production unites with perceptive conditions، sign’s presence leaves the mechanical and fixed situation and follows a dynamic and perceptive process. In fact، the sign become phenomenological. In the present study، an attempt has been made to study the discursive process in the Manli’s poem named “Manli”، in the perceptive dimension، emotional dimension and aesthetical dimension. We try to analyse the process of meaning production and the formation of the sign’s fluidity. Also، we explain how does Manli-sign transform to a sign particular when it is situated in the tense atmosphere and emotional conditions. In this situation، the sign go out from his usual line and create a esthetical process.
    Keywords: discursive sign, semantic, “Manli”, Nima Yushij, sensory, perceptual dimension, emotional dimension, esthetic dimension
  • Mohammad Behnamfar Pages 17-40
    Khaghani has a prominent position among his contemporary poets in imagery and creating new meanings and contents. Mirror is one of the most important motives that he has used for creating various contents، as it can be said that mirror is the most frequented word after the sun in his Divan. In this article we have tried to analyze the motif of the mirror in Khaghani''s Divan based on content analyzing method. The results of the research show that his artistic expert is not merely a kind of word playing or making new compounds or odd metaphors، but behind these colorful veils there are lots of various beliefs and knowledge. Of course Khaghani''s ability and sensibility in his contemplations have played an important role in creating new metaphors and compounds with mirror، so his invented images are dynamic and full of emotion، and even the most peculiar characteristics of mirror – which are usually hidden from people''s eyes – have not been ignored from his poetical and wit view.
    Keywords: Khaghani Sharvani, Khaghani's Divan, Mirror, motif, mirror allegory, mirror characteristics
  • J. Ranjbar, S. Arabi Pages 91-108
    Intertextuality is a new approach in literary criticism. Intertextuality was proposed by Julia Kristeva in the late 1960s. Intertextuality believes in the constitution of each text from other texts whether contemporary or the ones created in the past; in other words، each text is intertextual. In Arabic literary criticism، it is called «contradiction» and because of the affinity between Persian and Arabic literatures، it can be considered as a good device of analysis for criticizing Persian literature. The linguistic and spiritual influence Ebn-e Yamin got from Quran and Tradition (Hadith)، especially from Emam Ali (PBUH) is very much detectible in his poems. This influence is the cause of different forms of intertextuality in his poems which are mostly created directly and consciously. The frequent type of intertextualty in his poems is «parallel negations» of which some are analyzed in this paper to emphasize the deep and inseparable connection of Persian culture and literature with Quran and Tradition.
    Keywords: Ibn, e Yamin Faryoomadi, intertextuality, Quran, Hadith (Tradition)
  • Aliakbar Samkhaniani Pages 151-176
    Myth has close relations with literature and mythical concepts and foundations have been always present and have had different forms in poems، stories and narratives and so on. Young and Fry ideas on unconsciousness and myth have helped critics to make a new approach to mythically readout texts. In this essay it is tried to offer a new reading based on the Ancient Archetypes and Symbols in Young ideas and its combination with those of Northrop Fry on the nature mitoses forming a literary work، in context of verse story of “Keykavous Attack in Mazandaran” in Ferdowsi’s Shahname; therefore the mythical symbols of this story are reviewed and its concepts are expressed using different proofs، then the role of these symbols is determined in sequence of different sections of story in relation with the Fry’s mitoses
    Keywords: Shahname, myth, Archetype, Symbol, Mitosis