فهرست مطالب
نشریه پژوهش های روابط بین الملل
سال سوم شماره 2 (پیاپی 8، تابستان 1392)
- تاریخ انتشار: 1392/05/21
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 9حکمرانی جهانی، امروزه هم یک مفهوم مبهم در سیاست بین الملل است و هم صرفا از نگاه نوعی عقلانیت غربی بدون توجه به جهان توسعه نیافته مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. برای حل این دو مشکل، نوشتار حاضر از یک الگوی پنج محوری با ایجاد دیالوگ بین تئوری های سنتی و رادیکال بر سر مفهوم حکمرانی جهانی استفاده می کند و با تاثر از این پنج محور، درصدد ایجاد نظریه ای برمی آید که هم به رفع ابهام از مفهوم حکمرانی جهانی کمک کند و هم اینکه جهان توسعه نیافته را به عنوان یک بازیگر فعال و دارای کنش در عرصه حکمرانی جهانی وارد نماید. نظریه ای که در قالب آن حکمرانی جهانی هم به یک وضعیت و سیستم مسلط در جهان معاصر و هم یک نظریه جامع تبدیل می شود.
کلیدواژگان: حکمرانی جهانی، مناظرات حکمرانی جهانی، سیستم حکمرانی جهانی، نظریه حکمرانی جهانی، حکمرانی جهانی و جهان توسعه نیافته -
صفحه 57اسلام به عنوان یک دین فرازمانی و فرامکانی، قاعدتا باید شیوه ها و قواعدی ارائه دهد که امروزه با رویکرد عمل گرایانه و تسهیل کننده، مبنای روابط و تعامل مسلمان ها با غیرمسلمان ها قرار گیرد. پرسش مقاله این است که راهبردهای پیش برنده و تسهیل کننده اسلام برای داشتن روابط با غیرمسلمان ها کدام است؟ مقصود از اسلام، قرآن و سنت است و در مواردی به سیره امام علی (ع) نیز اشاره شده است. منظور از «راهبرد» یا استراتژی؛ برنامه ها، روش ها، خط مشی ها، و رهنمودهای کلی، اساسی، و تقریبا دائمی است که برای رسیدن به اهداف خاص و از پیش تعیین شده، مورد استفاده قرار می گیرند. منظور از راهبردهای عمل گرایانه، راهبردهایی است که بیشتر جنبه عینی و عملی دارند و در روان سازی تعاملات و روابط بین مسلمان ها و غیر مسلمان ها، نقش و تاثیر قابل توجه ای ایفا می کنند و می توانند موانع و بن بست های پیش رو را از میان بردارند. راهبردهای عمل گرایانه اسلام را در روابط با غیر مسلمان ها، در سه دسته مورد بحث قرار داده ایم، نخست راهبردهای معطوف به مذاکره و گفت و گو شامل: اصالت گفت و گو، برحق ندانستن خود در گفت و گو، و نپرداختن به موضوعات مناقشه برانگیز، دوم راهبردهای معطوف به توافق شامل: ادای حقوق دیگران، و توافق بر سر مشترکات، و سوم راهبردهای معطوف به اجرا شامل: پایبندی به عدالت، و ایجاد قرارداد و پایبندی به آن.
کلیدواژگان: اسلام، غیر مسلمان ها، روابط بین الملل، گفت و گو -
صفحه 79به علت سرعت بالای فرایند جهانی شدن، عرصه های نظری و عملی حیات بشری با تحولات شگرفی مواجه شده و در اثر فشردگی زمان و مکان، حوزه های داخلی و خارجی دولت ملت ها به یکدیگر گره خورده اند. یکی از مهم ترین مصادیق این به هم پیوستگی، رابطه میان دموکراسی در داخل دولت ملت ها با امواج جهانی شدن در فراسوی مرزهای ملی است. هدف اصلی این مقاله، توصیف و تبیین، تاثیرات ناشی از جهانی شدن دموکراسی در عرصه بین المللی است. تا از این رهگذر، واقعیت بازیگران بین المللی و کارکرد آنها در سازمان های بین المللی تحلیل شود. پرسش اصلی مقاله این است که: جهانی شدن دموکراسی چه تاثیری بر بازیگران بین المللی داشته است؟ در پاسخ ادعا شده است که «جهانی شدن دموکراسی با فرامرزی کردن هنجارهای دموکراتیک به تکثر بازیگران در سازمان های بین المللی کمک کرده است». پژوهش حاضر، همچنین چندین پرسش فرعی را مد نظر خویش دارد که شامل ماهیت فرایند جهانی شدن و تاثیر آن بر دولت های دموکراتیک ملی، چگونگی ظهور بازیگران غیردولتی و کارکرد آنان در چهارچوب نهادهای بین المللی خواهد بود. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است.
کلیدواژگان: جهانی شدن دموکراسی، دولت ملت، تکثرگرایی، بازیگران بین المللی، سازمان های بین المللی -
صفحه 103مقاله پیش رو رابطه میان جهانی شدن و حاکمیت را مد نظر قرار داده و این پرسش اصلی را مطرح می سازد که فرایند جهانی شدن در عصر پساوستفالیا چه تاثیری برحاکمیت دولت ها گذاشته است؟ در پاسخ به سوال مذکور، فرضیه مقاله از این قرار است که جهانی شدن منجر به فرسایش و زوال حاکمیت های ملی نگردیده و دولت های مستقل حاکم در یک آینده قابل پیش بینی همچنان مهم ترین کنشگران نظام جهانی باقی خواهند ماند، اما جهانی شدن حاکمیت ها را دستخوش تغییرات شگرفی ساخته و از میزان استقلال و ظرفیت خوداداره گری آنها به نفع حاکمیت های فراملی کاسته است.
با این حساب دولت ها به رغم حفظ حاکمیت های ملی و تداوم ایفای نقش محوری خود ناگزیرند اقتضائات گذار از محیط بین الملل به محیط جهانی، و از نظم وستفالیایی به پساوستفالیایی را بپذیرند و با طیف متنوعی از کنشگران ذی نفوذ در چهارچوب ترتیبات اداره گری جهانی برای تدبیر مسائل دنیای امروز همکاری کنند؛ درنتیجه، به نظر می رسد که در عصر پساوستفالیا با توجه به حضور موازی حاکمیت های ملی و فراملی بیشتر می توان از مدیریت جهانی سخن گفت تا حکومت جهانی.
کلیدواژگان: جهانی شدن، حاکمیت، وستفالیا، پساوستفالیا، اداره گری جهانی -
صفحه 132اگر بپذیریم که پیشرفت یک رشته علمی به ظرفیت آن رشته در دسترسی به نظریه ها و مفاهیمی بستگی دارد که به کمک آن می توان به شناختی از جهان خارج نائل گردید و همچنین اگر بپذیریم که نظریه ها بخش بسیار حیاتی بن مایه های علوم را تشکیل می دهند، آن گاه باید شناخت و تسلط بر نظریه های یک دانش و تجربه انسانی، همچون علم روابط بین الملل را عنصر اساسی و تشکیل دهنده آن علم دانست. این در حالی است که بسیاری از توصیفات، تحلیل ها و تبیین های صورت گرفته در رشته روابط بین الملل، مبتنی بر یک شاکله نظری و آن هم رویکردی غرب محورانه است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاش نموده با رویکردی تحلیلی تفسیری به نظریات و دیدگاه های فرانظری روابط بین الملل بپردازد. همچنین با بهره گیری از منابع چهارگانه موجود در اسلام شامل کتاب، سنت، اجماع و عقل اصول و شاخصه های فرانظری روابط بین الملل در اسلام را اکتشاف و استخراج نماید. مفروض اصلی نگارندگان نوشتار پیش رو آن است که «تمامی نظریات روابط بین الملل در دوره معاصر دارای خصیصه غرب گرایانه بوده و متناسب با پیش فرض ها، مصادیق و ذهنیت غربی هستند».
کلیدواژگان: روابط بین الملل، فرانظریه، هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی، هویت اسلام -
صفحه 169سیر نظریه پردازی در روابط بین الملل از سطوح خرد به سطوح کلان در حرکت بوده است. درنهایت سازه انگاری به عنوان رویکرد میان برد با تاکید بر عوامل ساختاری و فرد انسانی به عنوان کارگزار برای مطالعه پدیده های سیاسی و اجتماعی مطرح شد. اهمیت این موضوع ناشی از افزایش نقش دولت ها و افراد در کنار نقش محدودساز و امکان ساز ساختارها در شکل دادن به نظام بین الملل، رفتار سیاست خارجی و منافع ملی است. این مقاله با روش توصیفی تبیینی به بررسی دلایل بدکارکردی سیاست خارجی قذافی بر اساس مفروضات نظریه سازه انگاری که رویکردی میان برد است، می پردازد. هدف این مقاله پاسخ به این سوال است که علت بدکارکردی سیاست خارجی قذافی در دوران حکومتش چه بود؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است، تضاد سیاست خارجی و داخلی برآمده از افکار قذافی با معانی بیناذهنی داخلی، منطقه ای و بین المللی عامل اصلی بدکارکردی سیاست خارجی وی در دوران حکومتش بوده است.
کلیدواژگان: سازه انگاری، هویت، منافع ملی، معانی بیناذهنی، سیاست خارجی -
صفحه 205موضوع مداخله بشردوستانه همواره سوالاتی را درباره چالش برانگیزترین بحث اخلاقی در حوزه سیاست خارجی کشورها مطرح می کند. هواداران هر نوع تفکر سیاسی در حوزه روابط بین الملل، مداخله را تحت شرایط خاصی توجیه می کنند اما از طرف دیگر آنچه را گروهی به عنوان مداخله عادلانه می بینند، دیگران به شدت ناعادلانه می خوانند. درواقع اصل عدم مداخله در جامعه بین المللی یک قاعده آمره است اما هنگامی که دولت ها حقوق بشر شهروندان خود را نقض می کنند یا در جریان جنگ داخلی سقوط می کنند و نابسامانی و هرج و مرج حاکم می شود، آیا اصل حاکمیت را باید نادیده گرفت و مداخله نظامی را مجاز دانست؟ این سوالی است که در این مقاله از دیدگاه نظریه های روابط بین الملل بررسی می شود. این مقاله درصدد است تا رویه های اصلی و دیدگاه های عمده نظریه های روابط بین الملل را در مورد مداخله بشردوستانه بررسی کند و ازآنجاکه اختلاف جزئی و ناهم آوایی هر نظریه را نمی توان به طور دقیق بیان کرد، طبقه بندی ها در این مقاله بیشتر کلی هستند.
کلیدواژگان: مداخله بشردوستانه، حاکمیت، اصل عدم مداخله، جامعه بین المللی، نظریه های روابط بین الملل
-
Page 57This research's question is about Islam's strategies to contribute and facilitate relations with the non-Muslims. By Islam, we mean the Quran and Sunna, and in some cases we have referred to Imam Ali's approach. Pragmatic strategies are the ones which are objective and practical and play a significant role in facilitating the relations between Muslim and non-Muslims and can lift the impediments. These strategies are discussed under three categories centering around negotiations and dialog, agreement, and implementation.Keywords: Islam, Non, Muslims, International Relations, dialog
-
Page 79Due to the rapid trend of globalization, the theoretical and practical aspects of human life have undergone drastic changes, and domestic and foreign affairs of the nation-states have been intertwined because of time-space compression. One of the most significant manifestation of the compression, has been in the field of relationship between democracy in the nation-states and the waves of globalization beyond national borders. This article explains the consequences of globalization of democracy in the international stage so that the reality of the international actors and their functions in the international organizations are analyzed. The main question is: What has been the impact of globalization of democracy on the international actors? It is suggested that globalization of democracy by trans-boundary of democratic norms has contributed to plurality of actors in the international organizations. It also raises minor questions on nature of the globalization process and its impact on the national democratic governments, manner of emergence of non-government players and their performance within international institutions.Keywords: Globalization of Democracy, Nation, State, Pluralism, International Actors, International Organizations
-
Page 103The article focuses on the relationship between globalization and sovereignty and raises the question: What is the impact of globalization on the sovereignty of states in the post-Westphalian Age? It hypothesizes that globalization has not resulted in erosion and decline of national sovereignties and that independent sovereign states will continue to remain the most important actors of the world system in a foreseeable future. However, globalization has transformed the sovereign states and has reduced their independence and self-governance capacity to the benefit of trans-national sovereign states. It seems that in the post-Westphalian age, considering the parallel presence of national and transnational sovereignties, one can talk more of world management than world government.Keywords: Globalization, Sovereignty, Westphalia, Post, Westphalia, World Administration
-
Page 132Understanding and command of theories of a science and human experience such as International Relations constitute its main component. The research adopts an analytical-interpretive approach to meta-theoretical theories of the International Relations and uses the quartet sources in Islam – Quran, Sunna, consensus and reason – to explore the meta-theoretical principles and parameters of the International Relations in Islam. We assume that all International Relations theories in the modern era have western characteristic and that they are in accordance with the western assumptions, instances, and mentality.Keywords: International Relations, Meta, Theory, Ontology, Epistemology, Methodology, Identity of Islam
-
Page 169The theorizing procedure in international relations has shifted from the micro levels towards macro levels. Accordingly, constructivism was proposed as a moderate approach to study the social and political phenomena with an emphasis on structure and individual as functionary factors. The importance of this study is due to the role assigned to governments and individuals as well as the possible mechanisms and limiting structures in shaping the international system, foreign policy behavior and the national interests. Having utilized a descriptive-analytic method, the researchers made attempts at explicating failure of Gaddafi’s foreign policy on the basis of the theory of constructivism as a moderate approach. The objective of this paper is to answer the question: What caused Gaddafi's foreign policy failures during his rule. Findings show that, contrary of domestic and foreign policy arising from Qaddafi ideas with inter- subjective local, regional and international meanings was the main factor of his foreign policy failure or inefficiency during his rule.Keywords: Identity, National Interests, Inter, Subjective Meanings, Foreign policy, Constructivism
-
Page 205The issue of Humanitarian Intervention always poses questions of the most moral challenging. Proponent of every political belief in International Relations field will justify intervention under certain circumstances. What one group views as a just intervention, another will consider severely unjust. The challenge is that, Non– Intervention is a main principle in international community, but in times of violating citizen’s human rights by their states, or failed states due to a civil war, or while disorder and anarchy become dominant, should the sovereignty principle be forgotten, whereby military intervention is accepted? Examining this question, the article of each theory cannot be addressed adequately here, so the categorizations are necessarily broad.Keywords: Humanitarian Intervention, Sovereignty, International Community, Non, Intervention principle, International Relations Theories