فهرست مطالب

انوار معرفت - سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1392)

مجله انوار معرفت
سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1393/04/29
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نخستین سخن
    صفحه 5
  • محسن پارسانژاد صفحات 9-23
    «قلب» در عرفان اسلامی دارای ویژگی هایی است که فهم و شناخت آنها موجب ارائه تصویر روشنی از ماهیت انسان در ذهن می شود. این ویژگی ها بخصوص برزخیت بین وجوب و امکان، تناسب قلب با حق تعالی را به دنبال دارد و زمینه ساز معرفت به اسماء الهی می گردد. در نهایت، انسان را قابل تجلی حق بما هو حق می گرداند. برزخیت، قابلیت، کشف و شهود از مهم ترین ویژگی های قلب در عرفان اسلامی است که این مقاله با رویکرد نظری و تحلیلی به آنها پرداخته است.
    کلیدواژگان: برزخیت، قابلیت، تقلب و کشف و شهود
  • اصغر نوروزی صفحات 25-42
    امروزه پس از گذشت نزدیک به دو قرن از پژوهش های تاریخی، دیگر تردیدی درباره خاستگاه اسلامی عرفان و تصوف نیست؛ اما اثبات خاستگاه شیعی عرفان نیازمند ژرف کاوی بیشتری است که این هدف دستیابی به شواهد تاریخی و ماهوی روشن تری می طلبد. بررسی دقیق و همه جانبه پیوندهای ماهوی و تاریخی تشیع و تصوف می تواند ابعاد گوناگون این ارتباط را آشکارتر سازد.
    علامه طباطبائی با زبانی ساده و با استدلال های بسیار روشن، جنبه معنوی و عرفانی شیعه و وجوهی از ارتباط تاریخی تشیع و تصوف را بیان می کند. مفهوم و معنای باطنی امامت، تعلیم اسرار و معارف باطنی در محیط شیعه، مقاومت اهل بیت(ع) و شیعیان در برابر اکثریت به منظور حفظ معنویت اسلام، جلوگیری از سقوط معنوی جامعه در پی به وجود آمدن انحراف از تعالیم پیامبر اکرم(ص)، تاثیر عمیق تصوف از تعالیم اهل بیت(ع) و پیروانشان ایشان، انحطاط تصوف و سرایت این انحطاط به برخی عرفای شیعه، از مباحث مهمی است که علامه طباطبائی در تبیین ارتباط تشیع و تصوف بدانها پرداخته است.
    کلیدواژگان: تشیع، عرفان، تصوف، اهل بیت (ع)، خلافت، انحطاط تصوف
  • علی امینی نژاد، رضا احسان نیا صفحات 43-60
    با توجه به تکاملی و تعلیمی بودن مباحث در آثار صدرالمتالهین، می توان دو تفسیر از نظریه «وجود رابط» به دست آورد: نخست، تفسیر فلسفی، که در آن، وجود رابط به معنای «عین الربط» بودن وجود ممکنات در مقایسه با وجود واجب می باشد به طوری که ممکنات در این تفسیر، حظی از وجود دارند. در این تفسیر رایج از حکمت متعالیه، نظام تشکیکی وجودی حکم فرماست.
    برداشت دیگر، که به نظر می رسد هدف صدرالمتالهین از بیان همه مباحث فلسفی، رسیدن به این معنای «وجود رابط» بوده، همان تفسیر عرفانی این نظریه است؛ براساس این تفسیر، «وجود رابط» و «عین الربط» بودن ممکنات، به معنای اطوار و شئون بودن آن نسبت به خدای متعال است. هیچ حظی از وجود ندارند و حقیقت وجود در این تفسیر، واحد شخصی است که این خود نظریه عرفاست.
    ازجمله پیامدهای تفسیر عرفانی وجود رابط، برداشته شدن بساط جعل و علیت و حاکم شدن نظام عرفانی و وحدت شخصیه وجود است که در این نوشتار، پس از تبیین تفسیر عرفانی، از آن پیامدها نیز بحث خواهد شد.
    کلیدواژگان: وجود رابط، تشکیک وجودی، تفسیر عرفانی، عین الربط، وحدت شخصیه وجود
  • علیرضا کرمانی، حسین صدری صفحات 61-73
    بی شک نظام هستی توسط وسایط و رسولانی از جانب حق تعالی اداره و تدبیر می شود؛ برخی از این رسولان ملائکه هستند و در سراسر هستی از ابتدای تعینات خلقی حضور دارند. حضور ایشان در اولین مرتبه هستی موجب قرب و جایگاه ویژه ای برای آنها شده است. انسان ها نیز با اینکه در آخرین مرتبه هستی، یعنی عالم ماده جای گرفته اند، قادرند با سلوک و ابزار معرفتی به مراتب بالا صعود کرده، خود را قرین عوالم علوی کنند. در این میان، انسان های کامل به دلیل برخورداری از جامعیت اسمایی، به عنوان عالم اکبر و واسطه فیض بر سایر مخلوقات شرافت می یابند و در کمالاتی سیر می کنند که حتی کروبین و مقربین از ملائکه، هیچ گاه به رتبه وجودی ایشان نائل نمی شوند. ازاین رو، ملائکه در اصل خلقت و ادامه حیات خود، به انسان کامل نیازمندند و دائم در محضر و خدمت او می باشند؛ چراکه ایشان شانی از شئون انسان کامل هستند.
    کلیدواژگان: ملائکه، انسان کامل، هستی شناسی و عرفان
  • محمد میری صفحات 75-87
    ابن عربی اندیشه رسمی فیلسوفان معاصر خود، یعنی عارضی بودن تعلق نفس به بدن را رد کرده است؛ ایشان این نظریه را که نفس در ذات خود احتیاجی به بدن نداشته و قابل انفکاک از آن است را نمی پذیرد. وی برای اثبات تعلق ذاتی نفس به بدن، به عنصر شهود و آموزه های شریعت، تمسک جسته است. وی همچنین از مسئله «برزخیت کون جامع» و قاعده آفرینش انسان بر صورت الهی و غیر آن بهره می برد.
    این مقاله با رویکرد تحلیلی و اسنادی به موضوع تعلق ذاتی نفس به بدن از نگاه ابن عربی می پردازد.
    کلیدواژگان: نفس، بدن، تعلق نفس به بدن، ابن عربی
  • علیرضا کرمانی، ابوالفضل هاشمی سجزه ئی صفحات 89-106
    «کرامات» موضوع مهمی است که در عرفان اسلامی از آن بحث شده و دارای ابعاد گوناگونی است. یکی از جنبه های آن، جایگاه کرامت در عرفان است؛ یعنی اینکه در عرفان اسلامی، کرامت چه ارزش و اهمیتی دارد و نگاه عارفان به این پدیده چگونه است؟ این مقاله به منظور پاسخ به این سوال و همچنین برای جلوگیری از آسیب هایی که از این طریق ممکن است دامنگیر انسان شود سامان یافته است؛ مانند مفتون شدن در اثر مشاهده خرق عادت. این نوشتار با توصیف و تحلیل کلمات عارفان محقق، به بررسی جایگاه کرامات در عرفان اسلامی می پردازد. ازجمله یافته های پژوهش حاضر این است که کرامت حقیقی، معرفت به خدا و تخلق به اخلاق الله است. اولیای حقیقی خداوند به کرامات و خرق عادات توجه نکرده و حتی آن را کتمان می کنند و تصرف در عالم در محضر خداوند را خلاف ادب می دانند. خرق عادت می تواند مکر و استدراج در حق متصرف باشد، در صورتی که به آن مشغول شود و از معرفت حق غافل گردد. کرامات موجب استقامت در سلوک و خشوع بیشتر عارف در برابر خدا و زیاد شدن یقین و بصیرت او به حق می شود.
    کلیدواژگان: خرق عادت، معجزه، کرامت، عرفان اسلامی
  • الملخص
    صفحه 107