فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی
پیاپی 12 (تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1393/01/26
  • تعداد عناوین: 9
|
  • احمد پوراحمد*، ایوب منوچهری میاندوآب، حسین رفیعی مهر، عارف آقاصفری صفحه 5
    موقوفات در تاسیس و تداوم حیات نهادها و مراکز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تاثیر فروانی داشته و توانسته اند، در دوره های مختلف تاریخ، منشا حرکت های موثری باشند. در شهرهای ایران نیز وقف همیشه باعث شکل گیری و انتظام فضایی اماکن عمومی و متعاقب آن توسعه شهرها بوده است. اما در مواردی وقف اراضی نتوانسته در توسعه جامعه موفق عمل کند که، دلایل مختلفی از جمله مبهم بودن مورد وقف، باعث ایجاد تنش در جوامع شهری و روستایی شده است. هدف این مقاله بررسی تاثیر وقف در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی شهر لالجین بوده است. برای این منظور از روش پیمایشی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است. نتایج نشان می دهد که وقفی بودن شهر لالجین و اراضی آن علاوه بر این که در توسعه آن نقش مثبتی نداشته، آثار منفی گوناگونی از جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی در بر داشته است. بر اساس پاسخ مردم، وقف شهر و اراضی آن در تمام زمینه ها آثار منفی داشته و در واقع فرضیه تحقیق، که متشکل از 24 سوال یا فرضیه فرعی بود، اثبات شده است.
    کلیدواژگان: وقف، توسعه، شهر، لالجین
  • حسین کلانتری خلیل آباد*، روناک اردلانی، سروه سراجی، عطیه پوراحمد صفحه 15
    امروزه توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روش های ارتقای آن، از اولویت های اساسی حرفه مندان و نظریه پردازان شهری محسوب می شود. جدای از اثرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از برنامه ریزی و طراحی محیط های امن شهری بر الگوهای رفتار شهروندی و بهبود کیفیت محیطی نواحی سکونتی، تبیین ویژگی و اثرات مرتبط بر نقش کالبدی شهر بر کاهش جرایم شهری یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی و نقش کالبدی شهر (برنامه ریزی و طراحی شهری) در کاهش و پیش گیری از جرایم شهری اشاره می شود. این امر به این دلیل اهمیت دارد که در فرآیندهای برنامه ریزی فضاهای شهری کمتر به توانمندی های بالقوه مناطق شهر و ساختمان ها، در کاهش یا جلوگیری از جرائم، توجه می شود. امروزه حضور زنان در فضاهای شهری با عوامل متعددی محدود می شود. در حالی که دستیابی به جامعه پایدار و عادلانه بدون مشارکت و حضور فعال زنان امکان پذیر نیست. این امر نیازمند بازنگری در مبانی سیاست های شهر با تاکید بر نقش زنان به عنوان شهروند (نه جنس دوم) است. محله فرهنگیان واقع در شهرستان بناب به علت قرار گرفتن در حاشیه پیرامونی محدوده شهر دارای شرایط ویژه ای از نظر پراکنش زمین های بایر و باغ ها است که امنیت ساکنان بویژه زنان را به مخاطره انداخته است. برهمین پایه، در این نوشتار سعی شده است با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی، مرور متون و منابع و برداشت های میدانی از طریق پرسش نامه به معایب و مزایای تفکیک جنسیتی در برنامه ریزی کالبدی با توجه به رویکرد CPTED در قالب جدول سوات پرداخته شود و در نهایت پیشنهادها و راه حل های بنیادی از جمله احداث لبه تجاری فعال و پرورش اقتصاد شبانه، حذف فضاهای خاموش و... در جهت بهبود الگوی برنامه ریزی شهر ارائه شود.
    کلیدواژگان: فضای شهری، فضای عمومی، امنیت، تفکیک جنسیتی، CPTED
  • مهران علی الحسابی*، عصمت پای کن صفحه 27
    آیین ها را می توان به آداب و رسومی تعبیر کرد که طی سال های طولانی شکل گرفته اند و روابط و مناسبات انسانها با جامعه، محیط و تاریخ و نیز روابط میان شهروندان را در فضایی نمادین تعریف و تنظیم می کنند. آیین ها ریشه در باورها، احساسات و هویت اجتماعی مردم دارند و به همین دلیل، اغلب، برگزاری آن ها به شکلی خودانگیخته از سوی افراد جامعه صورت می پذیرد. آیین از یک سو به مثابه فعالیتی اجتماعی در ارتباط تنگاتنگ با فضاست، بر آن تاثیر میگذارد و از آن تاثیر می پذیرد. از سوی دیگر به مثابه پدیدهای فرهنگی، قابلیت حمل روابط اجتماعی و فرهنگی را در شهر دارد. از این رو، آیین را می توان پدیدهای فضایی و به تبع آن پدیده ای شهری دانست. بنابراین آیین های جمعی همواره در تعامل با شهر، رد و اثر خود را برکالبد و محتوای آن برجای گذاشته اند. مقاله حاضر در پی شناسایی نحوه ارتباط میان شهر و آیین های جمعی است. بدین منظور با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و در قالب مطالعه ای کیفی، با شناخت ماهیت آیین های جمعی و بررسی دیدگاه های موجود شهرسازی درباره موضوع، مدل مفهومی چگونگی این تعامل ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که آیین های جمعی به عنوان کنشی اجتماعی، نمادین و تکرارپذیر، از طریق چهار معیار آزادی، تداوم، ارتباط و انطباق بر سه مولفه اصلی شهر، کالبد، معنا و فعالیت تاثیر میگذارند. در نهایت نیز به منظور تدقیق و تصدیق یافته های پژوهش، با استفاده از چارچوب مفهومی به دست آمده، نقش آیین های عاشورایی به عنوان وسیع ترین و تاثیرگذارترین آیین جمعی بر معنا، فعالیت و کالبد شهر ایرانی بررسی شده است.
    کلیدواژگان: آیین های جمعی، کالبد شهر، معنا، فعالیت، آیین های عاشورایی
  • پیروز حناچی، عباس آذری*، سعید محمودکلایه صفحه 37
    رویکرد حفاظت از آثار ارزشمند معماری به عنوان عناصری هویت بخش در قالب توسعه، تعمیر و مرمت همواره به عنوان رکنی اساسی در تاریخ معماری این مرز و بوم محسوب شده است. در قرن حاضر، ضرورت بازبینی نحوه انجام بررسی علمی برای اولویت بندی آثار، به منظور ثبت و حفاظت از آن ها، احساس می شود. این امر به واسطه گسترش شهرها، تغییر رویه حفاظت از این آثار و پیچیده تر شدن امر حفاظت، تعدد آثار و تغییر در نگرش مردم (به عنوان استفاده کنندگان از این فضاها) و مدیران شهری پدید آمده است. این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری فن آوری سیستم اطلاعات جغرافیایی و تعریف و تحدید مجدد نظام ارزش گذاری بر آثار معماری موجود، در فضای یکی از خیابان های تاریخی تهران (خیابان لالهزار) به سندی معتبر بر پایه شاخص های ارزشی آثار معماری، به منظور نحوه دخالت در فرآیند بهسازی و نوسازی آن، دست یابد. در بخش نخست پژوهش، ارزش گذاری مورد بحث قرار گرفته و در بخش دوم از منظر تکنیکی به چگونگی به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (با عنوان ابزاری نوین)، با رویکرد ارزش گذاری و انطباق آن با موضوع مرمت پرداخته شده است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا به روش میدانی اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده و در ادامه با تحلیل آن، خروجی های مورد نیاز، در قالب نقشه های کمی و کیفی در ارتباط با ارزش های مورد نظر، تهیه شده است. اطلاعات به دست آمده و قیاس آن با شرایط موجود، ضرورت تغییر در رویکرد ارزیابی ارزشی آثار و لزوم به کارگیری شیوه های نوین را در گرد آوری داده ها و تحلیل آنها تایید می کند.
    کلیدواژگان: ارزش گذاری، میراث فرهنگی، حفاظت، ابنیه تاریخی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، مستندسازی
  • آرزو حسینی*، محمود ارژمند صفحه 45
    منابع تاریخی حکایت از آن دارند که بنیانگذار کاروانسرا، هخامنشیان بودند. کاروانسراها از لحاظ محل استقرار، به دو گونه برون شهری و شهری تقسیم شده اند. شکوفایی کاروانسراهای ایران مربوط به دوره صفویه است. در این دوره رونق تجاری- اقتصادی به خصوص در اصفهان، سبب استقرار کاروانسراهای شهری و برون شهری بسیاری در ناحیه اصفهان شد. اما از اوایل قرن بیستم و با اختراع وسیله نقلیه موتوری، کاروانسراهای برون شهری از رونق افتاد و از آنها بیشتر به عنوان جایگاه و منطقه نظامی استفاده شد؛ برخی از کاروانسراهای شهری نیز هم چنان به فعالیت اقتصادی خود ادامه داده و برخی دیگر نیز تغییر کاربری داده و به صورت پارکینگ، انبار کالا و کارگاه های تولیدی درآمده اند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چه تفاوت ها و شباهت هایی در کاروانسراهای برون شهری و شهری ناحیه اصفهان در دوره صفویه وجود داشته است. بر این اساس، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش قیاسی به بررسی و مقایسه گونه های شاخص و همارز کاروانسراهای برون شهری (مهیار) و شهری (مادرشاه) پرداخته و ایده های رایج در این کاروانسراها بازشناسی شده است. الگوگیری از چنین تجربه هایی می تواند در طراحی فضاهای تجاری- اقامتی پاسخگوی نیازهای امروزی باشد. با مقایسه کاروانسراهای مهیار و مادرشاه تفاوت هایی در جزئیات این دو کاروانسرا هم چون ورودی، میانسرا، حجره، اصطبل ها و... دیده شد؛ اما از طرفی ویژگی های مشترکی نیز مانند نزدیکی و پیوستگی مکانی با بازارچه و سایر فضاهای معماری، فرم درونگرای (حیاط مرکزی) چهار ایوانی، انتظام فضایی ورودی اصلی و... مشاهده گردید. بنابراین با توجه به تاخر زمانی ساخت کاروانسرای مادرشاه نسبت به کاروانسرای مهیار، می توان احتمال داد که الگوی کلی کاروانسرای شهری مادرشاه ملهم از کاروانسرای برون شهری مهیار بوده است.
    کلیدواژگان: کاروانسرای برون شهری، کاروانسرای شهری، دوره صفویه، اصفهان، مطالعه تطبیقی
  • مژگان عظیمی هاشمی*، فائزه اعظم کاری، جعفر خیرخواهان، مژگان ثابت تیموری، سعید شریعتی صفحه 59
    این نوشتار در مقام واکاوی مولفه های شهر زیارتی مطلوب با تاکید بر شهر مشهد می باشد. به لحاظ مفهومی مدل شهر زیارتی مطلوب شامل ابعاد و شاخص های چندگانه محیطی و کالبدی، اقتصادی، مدیریتی و سیاستگذاری و اجتماعی- فرهنگی است. در این مطالعه، ترکیبی از روش های اسنادی، بحث گروهی، تحلیل ثانویه، پیمایش محدود، تحلیل سلسله مراتبی (تصمیم گیری چندگزینه ای به شیوه فازی) به کار گرفته شد. به لحاظ مفهومی مدل شهر زیارتی مطلوب، نظامی دارای تعادل است که دارای چهار کارکرد اصلی تطابق با محیط، دستیابی به هدف، انسجام اجتماعی و پایداری الگوهای فرهنگی توسط خرده نظام های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شهر است و رابطه درون و بین هر یک از خرده نظام ها با الگوی تعادلی و نفوذ متقابل، زمینه حفظ و پایداری سیستم را فراهم می سازد. مولفه های اصلی و شاخص های پیشنهادی در فرآیند مطالعات نظری و بررسی تجارب جهانی در ارائه شاخص های مطلوب (در وجوه متفاوت)، پس از مصاحبه با کارشناسان و مدیران اصلاح شد و در نهایت پس از جمعبندی دیدگاه ها و به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی تاییدی برخی از شاخص های اولیه حذف یا ادغام شدند و برخی تغییر یافتند. در نهایت، برای چهار بعد اصلی در مجموع بیست مولفه و صد شاخص برگزیده شد.
    کلیدواژگان: شهر زیارتی مطلوب، توسعه زیارت، رویکرد نظامواره، تکنیک AHP فازی
  • محمدباقر کبیرصابر*، محمدرضا ابراهیمی صفحه 71
    یکی از ساختارهای هویت بخش به سیمای کالبدی شهر اهر، مجموعه تاریخی شیخ شهاب الدین است؛ مجموعه ای از دوران شکوفایی عرفان و تصوف در منطقه آذربایجان در قرون هفتم تا یازدهم (ه.ق.). این مجموعه تاریخی علیرغم این که در زمره آثار فاخر معماری ایرانی قرار دارد، تاکنون از بررسی های کافی در زمینه شناخت تاریخی و شناخت کیفیات معماری بی نصیب بوده است. در نوشتار حاضر، که برآمده از پژوهشی مستقل به منظور تبیین تاثیر زمان بر نحوه تکوین ارسن این مجموعه است، به برخی از خلاهای علمی موجود در این زمینه و با طرح دو پرسش پاسخ داده شده است:الف) دلیل وجودی پیدایش خانقاه شیخ شهاب الدین در اهر چیست؟
    ب) مراتب آفرینش و گسترش ساختاری این مجموعه متاثر از چه مولفه هایی است؟ از آنجایی که این پرسشها، در بستر تاریخی مطرح شده اند، از روش توصیفی تاریخی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که هسته اولیه مجموعه شیخ شهاب الدین، متاثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی عصر ایلخانی است و با احداث فضاهایی ساده که برای برپایی خانقاه شیخ لازم بود، بنا نهاده شد و در همان دوره نیز توسعه ها پیدا کرده این مجموعه در عصر صفوی توسعه چشمگیری داشت. در این دوره به دلیل علایق سیاسی دربار صفوی، توجه وافری به این مجموعه شد و کیفیت و کمیت ساختاری آن تحول اساسی یافت. ویژگی شاخص این مرحله از تحولات کالبدی این است که در قالب طرحی جامع بدان نگریسته شد و تمامی ساختارهای پراکنده قبلی در هیات منظومه معماری واحد به نظم آورده شد. نکته مهم در فرآیند تکوین مجموعه شیخ شهاب الدین آن است که علیرغم آفرینش تدریجی، یکپارچگی تحسین برانگیزی در روابط معماری مجموعه مشاهده می شود؛ موضوعی که خود جلوه ای ممتاز از خرد و انعطاف پذیری معماران ایرانی است.
    کلیدواژگان: شیخ شهاب الدین محمود اهری، معماری خانقاهی، مجموعه معماری، تکوین کالبدی
  • محسن محمدی*، محمد محمدی، منصور خواجه پور صفحه 79
    بنای قبه سبز متعلق به قراختاییان کرمان است و قدمت آن به قرن هفتم هجری می رسد. مجموعه آثار زمان قراختاییان، خصوصا ترکان خاتون، یکی از مجموعه های بزرگی بود که متاسفانه بر اثر زلزله تمام آن از بین رفت و فقط سر در مدرسه و مقبره آنها باقیست و به نام قبه یا گنبد سبز مشهور است. بقایای دیوارهای مدرسه و آرامگاه احتمالا زیر ساختمان های مسکونی اطراف مدفون است. با توجه به وضعیت کنونی بنای قبه سبز و عدم امکان بازگشت به شرایط گذشته ، شناخت بقایای آن برای حفاظت و احیای بنا نیازمند رویکرد دیگری است. از آن جا که نظریه براندی در حفاظت آثار معماری با تاکید بر ارزش هایی که هر اثر تاریخی در طول زمان (از خلق اثر تا وضعیت کنونی) به دست میآورد، گستره ای از ارزش ها و معانی را حتی برای بناهایی که در وضعیت کالبدی مناسبی قرار ندارند معرفی می نماید، میتواند برای حفاظت آثاری چون بنای قبه سبز بسیار کارآمد باشد. این مقاله در تدوین چارچوب نظری تحقیق از روشی قیاسی برای استدلال و استنتاج، از نظریه ای براندی درباره حفاظت از آثار معماری، بهره برده است. بنابر این، با شناسایی ارزش های بنای قبه سبز و با توجه به تغییر و تحولاتی که در طول زمان در آن صورت گرفته است، می توان ضمن در نظر گرفتن ارزش های مربوط به خلق و تحول اثر، شرایط کنونی آن را نیز به عنوان یک فرصت برای حفاظت در نظر گرفت و راهبردهایی برای حفاظت آن در دو مقیاس بافت و بنا ارائه نمود.
    کلیدواژگان: حفاظت، اثر تاریخی، ارزش های میراثی، قبه سبز
  • محمدرضا بمانیان*، سحر ارجمندی، فرزانه علی محمدی صفحه 89
    تمامی شهرهای جهان اسلام، دارای هویت اسلامی مشترکی هستند. این هویت به وسیله ارزشهای اسلامی پنهان در بطن معماری و شهرسازی آنان حاصل شده است. در واقع ایجاد تعامل میان فقه و زبان طراحی نیازمند طراحی الگویی راهبردی است؛ این الگو با واکاوی و بازشناسی مفاهیم اسلامی به دست خواهد آمد. در مقاله حاضر با رجوع به قرآن و احادیث، تجلی اصل «لاضرر و لاضرار» به عنوان مهم ترین اصل حقوق شهروندی، بر پایه عدل در معماری مسکونی، بررسی شده است.
    روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش تفسیری- تاریخی است و تحلیل های مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمع آوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی اصل لاضرر و لاضرار در معماری ایرانی- اسلامی، سه مورد از خانه های سنتی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. نتایج حاصل بیانکننده این موضوع است که این اصل به عنوان مهم ترین اصل مرتبط با حقوق شهروندی، در تمامی ابعاد معماری خانه های ایرانی- اسلامی تاثیر گذاشته است. این تاثیرات برگرفته از مفهوم عدل است که شامل تعادل و توازن در پلان و نما، هماهنگی واحد مسکونی با دیگر واحدها، مساله حریم خصوصی و عمومی و محرمیت در معماری بناها در نظر گرفته شده است. اصول دیگری چون احترام به دیگر افراد نظیر همسایگان و عابران، رعایت حق شفعه، احترام به حقوق همسایگان در استفاده از منابع عمومی نظیر آب، نور آفتاب و...، رعایت پاکیزگی و عدم آسیب رساندن به همسایگان و دیگر افراد از نظر بصری، صوتی و... همگی جزو اصولی هستند که در فقه اسلامی رعایت آن ضروری است و تمام این مسائل در خانه های ایرانی- اسلامی رعایت شده است.
    کلیدواژگان: حقوق شهروندی، فقه اسلامی، عدل، طراحی معماری، اصل لاضرر و لاضرار