فهرست مطالب

فصلنامه مددکاری اجتماعی
سال دوم شماره 27 (پاییز و زمستان 1392)

  • بهای روی جلد: 100,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1392/09/14
  • تعداد عناوین: 9
|
  • عاطفه صفرآبادی فراهانی، معصومه معارف وند* صفحه 3
    هدف
    چالش های زیست محیطی پیش روی جهان به وضوح در حال افزایش هستند و تعداد و شدت حوادث آب و هوایی مربوط به گرم شدن جهانی نظیر طوفان، خشکسالی، سیل و گردباد افزایش خواهد یافت. محیط زیست سالم به عنوان بخشی از حقوق بشر شناخته شده است و به کرامت انسانی و عدم تبعیض در جهان اجتماعی مرتبط میشود. حرفه مددکاری اجتماعی محیط زیست که بر اساس دیدگاه فرد در محیط زیست شکل گرفته است، برای تحقق این حق انسانی تلاش می کند. لذا این مقاله با هدف بررسی تلقی از مددکاری اجتماعی محیط زیست و با روش مرور سیستماتیک نگاشته شده است.
    منابع اطلاعات: به منظور بررسی تلقی از مددکاری اجتماعی محیط زیست، در Google Scholar و بانک های اطلاعاتی SienceDirect، Springer و Proquest مقالات و کتاب های مرتبط با مددکاری اجتماعی محیط زیست جستجو شدند وسه کتاب و هفده مقاله که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، برای مرور و مقایسه انتخاب شدند.
    روش
    مطالعه در این مطالعه با استفاده از روش مرور سیستماتیک، منابع، مقالات و کتابهایی که واجد معیارهای مورد نظر در این مطالعه (زمینه ی مدکاری اجتماعی، زمینه ی زیست محیطی همچنین دسترسی به متن کامل مقاله) بودند، مورد بررسی و مرور قرار گرفتند.
    نتایج
    مددکاری اجتماعی محیط زیست عبارت است از فعالیتی که در حفاظت محیط زیست و ارتقای سلامت مردم نقش دارد و با هدف ایجاد همبستگی متقابل بین مردم و محیط های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فیزیکی برای ارتقا و تضمین کیفیت زندگی همه ی موجودات زنده در حال و آینده تلاش میکند. گرم شدن زمین و تغییرات آب و هوا، تولید مواد سمی و زباله، آلودگی هوا، خاک و آب، انقراض گونه ها مهمترین حوزه هایی هستند که این رویکرد در سطوح خرد، میانه و کلان مورد توجه قرار میدهد.
    بحث و نتیجه گیری
    این رویکرد مددکاری اجتماعی می تواند در کشورهایی مانند ایران که در فرایند توسعه با پدیده های زیست محیطی گستردهای روبروست، نقش فعال و تعیین کنندهای برای توسعه پایدار ایفا نماید.
    کلیدواژگان: مددکاری اجتماعی محیط زیست، تغییرات آب و هوا، مددکاری اجتماعی سبز و توسعه پایدار
  • مهدی فلاحی*، بهنام مکوندی صفحه 9
    هدف
    والدین با روش های مختلف فرزندپروری ریشه های فکری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را در کودکان بنیان می نهند. یکی از مهمترین مفاهیم مورد نظر در این زمینه خودتنظیمی و سازگاری اجتماعی کودکان است. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای فرزند پروری به والدین بر خود تنظیمی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان مقطع راهنمایی انجام شد.
    روش
    در این تحقیق از روش آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است شصت نفر از دانش آموزانی که در سال تحصیلی 93-92 در شهر پردیس تهران مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی انتحاب و در گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای بررسی میزان سازگاری اجتماعی و خودتنظیمی از آزمون سازگاری اجتماعی کالیفرنیا و از آزمون خودتنظیمی بوفارد استفاده شد.دادها از طریق آزمون کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد، آموزش مهارت های فرزند پروری بر روی خود تنظیمی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد. در مجموع میتوان نتیجه گیری نمود که تاثیر متغیرهای خود تنظیمی و سازگاری اجتماعی در اثر شرایط ارائه شده برای گروه آزمایشی معنادار بوده و یا به عبارت دیگر، روش آموزش مهارت فرزند پروری به والدین تاثیرات مطلوبی بر روی خود تنظیمی تحصیلی و سازگاری اجتماعی فرزندان دارد.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که یکی از عوامل مهمی که در رشد خود تنظیمی و سازگاری اجتماعی تاثیر دارد آموزش مهارت های فرزند پروری به والدین است با توجه به نقش سازنده خانواده در پرورش فرزندان و به وجود آمدن جامعه سالم و از آنجاییکه بسیاری از متخصصین و پژوهشگران،کنش های متقابل میان فرزندان و والدین را اساس رشد عاطفی و شناختی فرد قلمداد می کنند، نقش مهارت های فرزند پروری و اهمیت آن بیشترمشخص می شود.
    کلیدواژگان: خود تنظیمی، سازگاری اجتماعی، مهارتهای فرزند پروری
  • سمیرا اشرف گنجویی* صفحه 17
    هدف
    این پژوهش به منظور تعیین رابطه فرسودگی شغلی با هوش هیجانی کارمندان اداره بهزیستی شهر کرمان انجام گرفته است.
    روش
    این تحقق از نوع توصیفی-همبستگی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، تعداد دویست و بیست نفر از کارمندان اداره بهزیستی شهر کرمان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آزمون های فرسودگی شغلی مسلش و هوش هیجانی شرینگ پاسخ دادند. داده ها به وسیله آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    یافته ها نشان داد، بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد. به این معنی که با افزایش هوش هیجانی فرسودگی شغلی افراد کاهش پیدا میکند. رابطه فرسودگی شغلی و خودآگاهی معنادار نبود و مورد تایید قرار نگرفت. اما رابطه فرسودگی شغلی و خودمدیریتی موردتایید قرارگرفت. همچنین نتایج نشان داد بین فرسودگی شغلی و آگاهی اجتماعی، فرسودگی شغلی و مدیریت رابطه معنادار بود.
    بحث و نتیجه گیری
    مهمترین نتیجه تحقیق حاضر را میتوان روشن شدن متغیرهای موثر بر فرسودگی شغلی دانست پیشنهاد می شود مدیران از آنها در جهت کاهش فرسودگی شغلی و افزایش قابلیت بهره وری کارکنان خود استفاده نمایند. بر اساس نتایج پژوهشی، توجه فزاینده به پیشگیری از فرسودگی شغلی کارمندان از طریق آموزش هوش هیجانی آنان پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: شغلی، هوش هیجانی، کارمندان، بهزیستی، شهر کرمان
  • اعظم پورخاتون* صفحه 22
    هدف
    این پژوهش بررسی عوامل مرتبط با افکار خودکشی زنان و دختران 27-17 ساله تحت پوشش بهزیستی شهرکرمان می باشد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی ومقطعی است که با استفاده از روش همبستگی انجام گرفته است.نمونه مورد بررسی صدو هفتاد نفراز زنان و دختران سرپرست خانوار می باشندکه با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی از بین سیصد نفر که بین بیست چهار تا بیست شش سال داشتند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه دموگرافیک و مقیاس افکارسنجی خودکشی بک بیست و نه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون آماری منجمله ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
    نتایج
    یافته های بررسی مبین آن است که زنان سرپرست خانوار از نظر مشکلات خانوادگی تفاوت چندانی بایکدیگر ندارند. بین افسردگی، خشونت خانگی، اشتغال، مشکلات زندگی و سلامت عمومی باافکارخودکشی رابطه معناداری وجود دارد. وضعیت تاهل و ضعیت اشتغال نیز در رابطه با افکار خود کشی ازسطح معنادار و قابل قبولی برخوردار است. مشکلات زندگی زنان ودختران سرپرست خانوار نیز از عوامل تاثیر گذاربر افکارخودکشی است.
    بحث و نتیجه گیری
    به استناد یافته های پژوهش وجود افکارخودکشی دربین اقشار محروم وخصوصا زنان ودختران سرپرست خانوار درسطح بالایی قرار دارد. رسیدگی به وضعیت این خانوارها و طراحی واجرای برنامه های پیشگیری از این آسیب اجتماعی از اولویت بالایی برخوردادر است، شناسایی عوامل خطر، در دسترس بودن خدمات تخصصی ومداخله های فوری برای پیش گیری از بروز این آسیب ضروری بنظر می رسد.
    کلیدواژگان: افکارخودکشی، زنان سرپرست خانوار، افسردگی، خشونت خانگی، سلامت عمومی
  • سارا نوروزی صفحه 27
    هدف
    مقایسه ی نگرش به رفاه اجتماعی در دانشجویان مددکاری اجتماعی و دانشجویان سایر رشته ها در دانشگاه علمی کاربردی بهزیستی لرستان می باشد.
    روش
    این تحقیق از نوع علی–مقایسه ای است و جامعه ی آماری تحقیق کلیه ی دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی بهزیستی لرستان میباشد. بدین منظور100 دانشجوی رشته ی مددکاری اجتماعی و200 دانشجوی سایر رشته ها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدندکه از نظر ملاک های سن، مقطع تحصیلی و مکان زندگی بصورت همتا انتخاب شدند. همه ی 300دانشجوی همکاری کننده در این پژوهش ترم آخر تحصیل خود را سپری می کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه 28 سوالی نگرش به رفاه اجتماعی و پرسش نامه ی محقق ساخته ی مشخصات دموگرافیک پاسخگویان بود. داده های تحقیق با استفاده از آزمون های آماری t و F و با استفاده از نرم افزار spss19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    نشان داد که بطور معنی داری میانگین نمرات کلیه ی ابعاد نگرش به رفاه اجتماعی در دانشجویان رشته ی مددکاری اجتماعی بالاتر از دانشجویان سایر رشته ها میباشد.همچنین از بین ابعاد نگرش به رفاه اجتماعی در دانشجویان رشته ی مددکاری اجتماعی در گروه های سنی مختلف از نظر بعد جمعیت تحت پوشش رفاه اجتماعی و خدمات رفاهی با یکدیگر تفاوت معنا دار داشتند اما از نظر ابعاد توسعه ی رفاهی و سیاست های رفاهی بین گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود نداشت. و بطور معنی داری میانگین نمرات کلیه ی ابعاد نگرش به رفاه اجتماعی در دانشجویان پسر رشته ی مددکاری اجتماعی بالاتر از دانشجویان دختر بدست آمد.
    بحث و نتیجه گیری
    بطور کلی می توان گفت مددکاران اجتماعی با آموزش های ویژهای که در زمینه ی مسائل رفاهی می بینند مانند واحد درسی «آشنایی با موسسات رفاهی و امدادی» و «نظریه های رفاه اجتماعی» تحت تاثیر این آموزش ها و اشتغال در مراکز رفاهی و آشنایی با عرصه های رفاه و خدمات اجتماعی در مقایسه با سایر حرف و رشته ها نگرش های متفاوت تری نسبت به رفاه اجتماعی خواهند داشت. با هدایت این نگرش به سمت الگوهای کاربردی تر می توان به نقشه ای موثر مددکاران اجتماعی در خدمت رسانی به گروه های هدف امیدوار بود.
    کلیدواژگان: رفاه اجتماعی، نگرش به رفاه اجتماعی، مددکاری اجتماعی
  • سجاد مجیدی پرست* صفحه 33
    هدف
    نسبت جمعیت بزرگسالان بالای 65 سال در سراسر جهان به طور بسیار سریع در حال افزایش است. همراه با افزایش سن، بیماری هایی همچون دمانس افزایش چشمگیری می یابد که بر طبق آمارهای موجود به زودی به نسبتی شایع و همه گیر تبدیل می شود، از این روی نقش مددکاران اجتماعی به منظور پاسخگویی به این بیماری برجسته تر می گردد.
    منابع در این مقاله ی مروری، نقش ها و حیطه حرفه ی مددکاری اجتماعی را با بررسی مدارک و منابع موجود درباره اقدام مددکاری اجتماعی در مراقبت از بیماری دمانس به روش کتابخانه ای و اسنادی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    روش
    در این مطالعه با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی منابع، مقالات و کتاب هایی که محتوای آنها هدف های مورد نظر در این مطالعه: نقش مدکاری اجتماعی درمراقبت از بیماران دمانس ونیازهای حمایتی از آنان را برآورده می کرد، مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    رویکرد اصلی مددکاران اجتماعی، مراقبت اجتماع محور میباشد که نقش مدیریت مراجع را با تمرکز بر خدمات سازمان یافته و هماهنگ کننده برعهده می گیرد. از سوی دیگر فقدان مدارک حمایت کننده برای مداخلات گسترده توسط رشته مددکاری اجتماعی در بخش سالمند شناسی نیازمند اولویت بندی پژوهشی است. همچنین مددکاران اجتماعی برای بدست آوردن دانشی تخصصی و مهارت در مراقبت از بیماران دچار دمانس نیازمند رشد حرفه های دیگر در زمینه های پیشرفت تکنولوژی پزشکی، مداخلات دارویی و معالجات رفتاری هستند تا بتوانند عمر سالمندانی که دچار دمانس هستند را افزایش دهند.
    بحث و نتیجه گیری
    در سطح بیماران مبتلا به دمانس نیازمند تربیت مددکاران اجتماعی آماده به خدمت در بخش سالمندشناسی هستیم تا به صورت تخصصی به بیماران خدمات ارائه دهند. در سطح خانواده، نقش مددکاران اجتماعی توانمندسازی خانواده های بیماران میباشد تا بتوانند در موفقیت سالمندان در مقابله با مشکلات و بدست آوردن بالاترین پتانسیل جسمانی، روانشناختی، اجتماعی و اقتصادی نقش با اهمیتی را ایفا نمایند. در سطح جامعه نیز نقش اصلی مددکاران اجتماعی اطلاع رسانی و آموزش عموم مردم است. همچنین مددکاران اجتماعی باید به صورت همزمان با انجام پژوهش های کمی و کیفی چگونگی ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان را مورد توجه قرار دهند.
    کلیدواژگان: سالمندی، مددکاری اجتماعی، دمانس، مراقبت
  • لیلا توحیدنیا، شهناز عباس نیا، سید مجید کاظمی اصل صفحه 42
    هدف
    دستفروشی از جمله مشاغل شکننده غیرمتعارف و کاذب است که هر روز برتعداد آن افزوده میشود. امروزه مترو برای زنان و دختران بیکار، محلی برای کسب درآمد شده است. در حالی که دست فروشی در مترو شغلی کاذب به حساب می آید، آمار نشان از افزایش سال به سال تعداد زنان دستفروش مترو دارد.
    روش
    این پژوهش کیفی از نوع مطالعه گراندد تئوری می باشد. بیست و پنج نفر از زنان دست فروش به منظور شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. داده ها از طریق ثبت مصاحبه عمیق چهره به چهره و مشاهده جمع آوری شد. هرکدام از مصاحبه ها بعد از خواندن و مرور دقیق و مکرر ثبت و طبقه بندی شدند. داده ها با مقایسه مداوم، مرور مداوم متن مصاحبه، مشاهده، یادداشت های در عرصه، تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد، یکی از دلایل گرایش زنان به دست فروشی در مترو شهر تهران فقر و شرایط سخت اقتصادی است بطوریکه درصد قابل توجهی از آنان، سرپرست خانوار میباشند. یکی دیگر از دلائل دست فروشی زنان در مترو شهر تهران نداشتن مهارت های شغلی مناسب و نیاز به کار و در آمد بوده است. وجود ماموران شهرداری که مانع دست فروشی شان میشوند، دیده شدنشان بوسیله آشنایان، و برخی از آنان تنهایی فرزندانشان در خانه را از نگرانی هایشان هنگام کار در مترو عنوان کردند.
    بحث و نتیجه گیری
    شناسایی افراد شاغل در مترو از زاویه ارائه خدمات درمانی و تامین اجتماعی میتواند علاوه بر کنترل این بازار غیر رسمی موجب ایجاد امنیت در این بازار گردد. دست فروشی در مترو در شرایط فعلی و با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی جامعه، هرچند شغلی است غیر رسمی ولی در واقعیت امر برای تعداد بسیاری از این افراد بویژه زنان منبع درآمدی برای تامین زندگی خود و خانواده هاشان محسوب میشود. پذیرش و برخورد واقع بینانه با این پدیده می تواند از بروز آسیب های مترتب با آن جلوگیری به عمل آورده و از تبعات آسیب زای آن پیش گیری نماید.
    کلیدواژگان: وضعیت اجتماعی، وضعیت اقتصادی، زنان و دختران دست فروش مترو، مترو شهر تهران
  • غلامرضا تبریزی، رمضانعلی قادری ثانوی*، علی مهرام، افتخار کاکایی صفحه 49
    هدف
    پدیده کودکان خیابانی یکی از معضلات گریبان گیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. در این تحقیق هدف کلی شناسایی وضعیت کودکان خیابانی در شهر مشهد است.
    روش پژوهش از نوع توصیفی است. این مطالعه کودکان خیابانی در سن تحصیل شهر مشهد را در سال تحصیلی 90-89 مورد مطالعه قرار داده است. به این منظور243 کودک خیابانی به روش نمونه گیری اشباعی انتخاب شدند. و با طراحی مدل پژوهشی پیمایشی مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخت استفاده گردید.
    پاسخی که کودکان به سوالات پرسشنامه داده بودند با همه جزئیات کد گذاری و سپس با استفاده از نرم افزار spss16 جداول آماره های توصیفی استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان می دهند که 3/24 درصد کودکان خیابانی از سوی خانواده تنبیه و مورد خشونت قرار گرفتند. 3/17 درصد به موادی چون سیگار، حشیش، تریاک، شیره، و قرص های روانگردان اعتیاد دارند. از 243 کودک خیابانی132 نفر مهاجر هستند که اکثریت آنان پدرانی افغانستانی و مادرانی ایرانی دارند.3/12 درصد سوابق محکومیتی و 2/17 درصد تجربه جنسی داشته اند. همچنین 2/35 درصد در وضعیت عدم سلامت به سر میبرند. 8/14در صد دارای معلولیت ذهنی و 9/9 در صد دچار معلولیت جسمی–حرکتی میباشند.3/12 درصد، بی سواد، 4/65 درصد در حد ابتدایی، 16 درصد راهنمایی و2/6 درصد در حد متوسطه تحصیل کرده اند.
    بحث و نتیجه گیری
    بنظر می رسد عواملی چون نارسایی نهادهای اجتماعی مانند خانواده و مدرسه، فقر اقتصادی خانواده ها، مشکل انطباق با شیوه های زندگی درشهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب زا بودن محلات حاشیه شهر، الگوهای نادرست کنش متقابل شهروندان و کودکان خیابانی، ازدواجهای غیر رسمی دختران ایرانی با مردان تبعه خارجی از جمله عواملی هستند که پدیده کودکان خیابانی (که عمدتا کودکان کار در خیابان هستند)، کماکان به عنوان مشکلی اجتماعی در شهر مشهد خود نمایی کند. به نظر میرسد در پرتوی پژوهش و همکاری های میان بخشی و برنامه ریزی میتوان این آسیب و مشکل اجتماعی را کنترل و تا حدی کاهش داد.
    کلیدواژگان: کودکان خیابانی، کودکان کار، کودکان در سن تحصیل، بی سازمانی اجتماعی
  • سارا نوروزی، لیلا استادهاشمی، ملیحه خلوتی، معصومه معارف وند* صفحه 56
    هدف
    درساله ای اخیر، طراحی، ساخت و توسعه ی شاخص های اجتماعی به منظور هدایت سیاست ها و برنامه های اجتماعی به یک چالش تبدیل شده است. شاخص ها از واقعیت های موجود در جامعه ریشه می گیرند و واقعیت های اجتماعی را به کارگزاران و سیاست گذاران نشان می دهند و زمینه ی تجزیه و تحلیل برنامه های اجتماعی را فراهم آورده، همچنین قادرند تا ابعاد گسترده ی مسائل اجت ماعی را خلاصه نمایند. با توجه به ضرورت طراحی شاخص ها در حیطه ی مسائل اجتماعی، در این مقاله پس از مرور اسنادی که به گزارش و طبقه بندی شاخص های اجتماعی پرداخته اند، ضمن اشاره به کاستی های شاخص های مذکور، روشی علمی برای طراحی شاخص های اجتماعی پیشنهاد شده است.
    روش
    در این مطالعه با استفاده از روش مرور سیستماتیک، منابع، مقالات و کتاب هایی که واجد معیارهای مورد نظر در این مطالعه: (زمینه ی شاخص های اجتماعی، شاخص سازی و مدل منطقی طراحی شاخص در زمینه مسائل اجتماعی همچنین دسترسی به متن کامل مقاله) بودند، مورد بررسی و مرور قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این مقاله ضمن مرور تاریخچه طراحی شاخص ها و معرفی نمونه هایی از شاخص های ملی و بین المللی، مراحل هشتگانه ای مشتمل بر تعیین مسئله ی اجتماعی در چارچوب نظری و مدل منطقی، تعریف عملیاتی مسئله، تعیین مولفه ها و ارتباط میان آنها، گزینش مولفه برای طراحی شاخص، فرمول بندی و تعیین روایی و پایایی متغیرها و تهیه ی راهنمای سنجش و تفسیر شاخص، جهت ساخت شاخص های اجتماعی پیشنهاد شده است.
    بحث و نتیجه گیری
    بررسی تجربه طراحی شاخص ها در سطوح ملی و بین المللی حاکی از آن است که تولید یک شاخص قابل قبول و کاربردی به طور معمول در بستر کارگروهی و مشارکت متخصصین حوزه های مرتبط به نتیجه مطلوب تری منجر خواهد شد. بنابراین کلیه مراحل طراحی شاخص نیازمند هم فکری و همکاری متخصصین علوم اجتماعی با سایر حوزه های مرتبط است.
    کلیدواژگان: شاخص اجتماعی، مدل منطقی، مسائل اجتماعی