فهرست مطالب

زنان مامائی و نازائی ایران - سال هفدهم شماره 134 (هفته چهارم بهمن 1393)

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال هفدهم شماره 134 (هفته چهارم بهمن 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/08
  • تعداد عناوین: 3
|
  • فریده اخلاقی، رحیم وکیلی، عفت خراسانی صفحات 1-7
    مقدمه
    ریکتز مادرزادی که نوعی ریکتز تغذیه ای محسوب می شود، ناشی از سطوح پایین ویتامین D در دوران جنینی است که علت آن کمبود این ویتامین در مادر باردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی سطح ویتامین D بندناف و عوامل موثر بر آن در نمونه حاصل از نوزادان متولد شده ایرانی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال92-1393 بر روی مادران باردار که برای زایمان به 3 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه نموده بودند انجام شد. نمونه ای حاوی 5 سی سی خون پس از کلامپ کامل از بندناف 190 نوزاد تازه متولد شده، تهیه شد. در نمونه بندناف نوزادان سطح کلسیم، فسفر، ویتامین دی و آلکالین فسفاتاز ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کای اسکوئر، تست دقیق فیشر، کولموگروف- اسمیروف، تی جفتی، ویلکاکسون، تی مستقل و من ویتنی انجام شد. سطح معناداری p کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    15 مادر (9/7%) از مادران بیماری زمینه ای داشتند که 12 نفر (3/6%) دیابت شیرین و 3 نفر (6/1%) پره اکلامپسی داشتند. 77 نفر (5/40%) از مادران مصرف مکمل ویتامین D را ذکر کردند. کمبود شدید ویتامین D (سطح ویتامین D کمتر از 12 نانوگرم در میلی لیتر) در 63 نفر (2/33%) از بیماران و کمبود متوسط (سطح ویتامین D بین 20-12 نانوگرم در میلی لیتر) در 99 نفر (1/52%) از بیماران مشاهده شد و 28 نفر (7/14%) از بیماران سطح ویتامین D طبیعی داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر موید شیوع نسبتا بالای کمبود ویتامین دی در مادران باردار بود و ریسک عوامل مهم آن تماس ناکافی با آفتاب و نوع پوستی مادر بود..
    کلیدواژگان: ریکتز مادرزادی، خون بند ناف، کمبود ویتامین دی
  • محمد علی مروتی شریف آباد، نوشین یوشنی*، نرجس بحری، علی دلشاد نوقابی، مسعود میرزایی صفحات 8-16
    مقدمه

    یائسگی، پدیده ای است که تمام زنان آن را تجربه خواهند کرد. حمایت اجتماعی زنان، نقش محافظتی برای سلامت روانی داشته و فرد را قادر می سازد با مشکلات کنار بیاید و تاثیر بسزایی در کاهش استرس و افسردگی دارد. از آنجایی که همسر، مهمترین فردی است که می تواند منبع این حمایت باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش درباره سلامت دوره یائسگی به همسران زنان 55-45 ساله بر حمایت اجتماعی درک شده زنان انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه نیمه تجربی در سال 1393 بر روی 100 زن 55-45 ساله و همسران آنها در شهر یزد انجام شد. افراد به طور تصادفی در دو گروه مداخله (50 زوج) و کنترل (50 زوج) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مشخصات فردی زنان و مردان، پرسشنامه سنجش میزان آگاهی و عملکرد مردان نسبت به یائسگی و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده مقیاس خانواده پروسیدانو و هلر بود که قبل و 2 ماه پس از مداخله در دو گروه تکمیل شد. در گروه مداخله یک برنامه آموزشی در قالب 3 جلسه 60 دقیقه ای با استفاده از روش سخنرانی انجام شد، اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های تی زوجی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، کای اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در گروه مداخله میزان آگاهی و عملکرد مردان در مورد سلامت یائسگی و نمره حمایت اجتماعی ادراک شده زنان 2 ماه پس از برنامه آموزشی افزایش یافت که این افزایش از نظر آماری معنی دار بود (001/0>p). اما در گروه کنترل اختلاف آماری معنی داری در این زمینه ها مشاهده نشد (129/0=p، 394/0=p، 841/0=p).

    نتیجه گیری

    آموزش سلامت یائسگی به همسران، می تواند باعث افزایش حمایت اجتماعی درک شده زنان در گذر از یائسگی شود. پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی مدون در زمینه یائسگی و حمایت از زنان یائسه برای همسران آنها طرح ریزی و اجرا شود.

    کلیدواژگان: برنامه آموزشی، حمایت اجتماعی درک شده، دوره گذر به یائسگی، یائسگی
  • آمنه مولوی وردنجانی، خدیجه حکمت، پوراندخت افشاری، سید محمد حسینی صفحات 17-24
    مقدمه
    تشخیص سرطان پستان و زندگی با آن تجربه استرس زایی است که اثرات جدی بر زندگی روزانه و بویژه روابط جنسی زوجین دارد. پیامدهای درمان، زندگی آن ها در مراحل بعدی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد؛ بخصوص در مورد مشکلات ناشی از تصویر ذهنی فرد از بدن و عملکرد جنسی که بخش مهمی از کیفیت زندگی بقایافتگان سرطان پستان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین عملکرد و رضایت جنسی زوجین پس از جراحی ماستکتومی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه اپیدمیولوژیک تحلیلی در سال1392 بر روی 64 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بخش پرتو درمانی بیمارستان گلستان شهر اهواز و همسران آن ها انجام شد. حجم نمونه شامل 32 زن مبتلا به سرطان پستان و ماستکتومی شده با گذشت حداقل 6 ماه از آخرین درمان آن ها و 32 زن مبتلا به سرطان پستان با جراحی حفظ پستان (لامپکتومی) بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه استاندارد عملکرد جنسی و رضایت جنسی لارسون بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 19) و آزمون های کای دو و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    دو گروه از نظر میانگین عملکرد جنسی اختلاف آماری معنی داری داشتند (001/0>p). میزان میل جنسی، برانگیختگی، لغزنده شدن، رضایت جنسی و درد حین مقاربت در دو گروه تفاوت معناداری داشت (05/0>p) ولی تفاوت میزان رسیدن به ارگاسم در دو گروه معنادار نبود (05/0p). رضایت جنسی همسران گروه مورد 6/30% و گروه شاهد 4/69% بود که بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده شد (001/0>p).
    نتیجه گیری
    جراحی ماستکتومی در مقایسه با لامپکتومی تاثیر قابل توجهی بر رضایت جنسی زوجین دارد.
    کلیدواژگان: رضایت جنسی زوجین، سرطان پستان، عملکرد جنسی، کیفیت زندگی
|
  • Farideh Akhlaghi, Rahim Vakili, Efat Khorasani Pages 1-7
    Introduction
    Congenital rickets which is a nutritional rickets is caused by low levels of vitamin D during fetal period that its cause is lack of this vitamin in pregnant mother. This study was performed with the aim to evaluate cord vitamin D level and the factors effective on it in the sample of Iranian born neonates.
    Methods
    This cross sectional study was performed on the pregnant women who had referred to three hospitals of Mashhad University of medical sciences for delivery. A sample of 5 cc cord blood of 190 newborns was prepared. Calcium، phosphor، vitamin D، and alkaline phosphates were measured in the neonate''s cord blood sample. Data was analyzed by SPSS software (version 16)، and Chi-square، Fisher exact، Kolmogronov-Smironov، paired t، Wilcoxon، Independent t، and Mann-Whitney tests.
    Results
    15 mothers (7. 9%) had underlying disease that 12 women had diabetes mellitus and 3 (1. 6%) had preeclampsia. 77 mothers (40. 5%) mentioned use of vitamin D. Severe vitamin D deficiency (vitamin D level less than 12 ng/ml) was observed in 63 mothers (33. 2%) and moderate vitamin D deficiency (vitamin D level between 12-20 ng/ml) in 99 (52. 1%)، and normal vitamin D level in 28 (14. 7%).
    Conclusion
    The results of present study confirm the relative high prevalence of vitamin D deficiency in pregnant mothers and insufficient sun light exposure and maternal skin type were its main risk factor.
    Keywords: Congenital rickets_Cord blood_Vitamin D level deficiency
  • Mohammad Ali Morovati Sharif Abad, Noushin Yousheni, Narjes Bahri, Ali Delshad Noghabi, Masoud Mirzaei Pages 8-16
    Introduction

    Menopause is a phenomenon which all women will experience it. Social support has a protective role for mental health and enable the person to cope with problems and has significant impact in reducing stress and depression. Since husband is the most important person who can provide this social support، this study was performed with the aim to evaluate the effect of training about program menopausal health to husband of women aged 40-50 years on perceived social support among women.

    Methods

    This semi-experimental study was performed on 100 women aged 45-55 years and their husbands in Yazd at 2014. Participants were randomly allocated in two groups of intervention (50 couples) and control (50 couples). Data collection tools were the demographic questionnaire for women and men، the questionnaire assessing men''s knowledge and performance about menopause، and Perceived Social Support – Family Scale (PSSFa) Procidano and Heller questionnaire which were completed before and two months after the intervention in both groups. In intervention group، an educational program was performed in three sessions of 60 minutes by lecture method، but the control group was received no education. Data was analyzed by SPSS software (version 20)، and paired t، Independent t، one-way ANOVA، Chi-square، Fisher exact، and Pearson correlation tests.

    Result

    In intervention group، the knowledge and performance of men and the mean score of women’s perceived social support about menopausal health was increased two months after educational program and this increase was statistically significant (P<0. 0001)، but in control group، no significant difference was observed in these regard (P=0. 129، P=0. 394، P=0. 841).

    Conclusion

    Training of menopausal health to the husbands can increase perceived social support in women during transitional period to menopause. It is recommended to design and implement the written educational program for husbands about menopause and support of menopausal women during transitional period to menopause.

    Keywords: Educational program, Menopause, Perceived social support, Transitional period to menopause
  • Amene Molavi, Khadije Hekmat, Poorandokht Afshari, Mohammad Hoseini Pages 17-24
    Introduction
    Diagnosis of breast cancer and living with it is a stressful experience which has a serious effect on daily life and especially on couples'' sexual relationship. Treatment outcomes severely affect their lives at later stages، especially the problems caused by the body image and sexual functioning which is an important part of quality of life in breast cancer survivals. This present study was performed with the aim to evaluate the couples'' sexual function and satisfaction after mastectomy.
    Methods
    This analytic epidemiologic study was performed on 64 women with breast cancer referring to the radiotherapy ward of Golestan hospital in Ahvaz and their husbands. The sample size included of 32 women with breast cancer undergoing mastectomy after at least six months of surgery and 32 women with breast cancer who had undergone lumpectomy. Data collection tools were the questionnaire of demographic characteristics، Larson standard questionnaire of sexual functioning and sexual satisfaction. Data was analyzed using SPSS software (version 19)، and Chi-squared، and independent t tests.
    Results
    Two groups had statistically significant difference in terms of mean sexual functioning (P<0. 001). Level of sexual desire، arousal، lubrication، sexual satisfaction and pain during intercourse was significantly different between two groups (P>0. 05)، but the difference in achieving to orgasm was not significant between two groups (P>0. 05). Sexual satisfaction in case group was 21. 9% and in control group 78. 1% and this difference was statistically significant (P<0. 001). Sexual satisfaction of husbands in case group was 30. 6% and in control group 69. 4% that statistically significant difference was observed between two groups (P<0. 001).
    Conclusion
    Mastectomy (complete removal of breast) compared to lumpectomy (removing a section of breast) has a remarkable effect on couples'' sexual satisfaction.
    Keywords: Breast cancer, Couple's sexual satisfaction, Quality of life, Sexual functioning