فهرست مطالب

مجله آموزش پرستاری
سال سوم شماره 4 (پیاپی 10، زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/12/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • شیرین برزنجه عطری، حسین عبداللهی *، محمد ارشدی بستان آباد، محمد اصغری جعفرآبادی صفحات 1-10
    مقدمه
    داشتن کودک کم توان ذهنی مشکلات جسمی، روحی، روانی و اجتماعی زیادی را بر واحد خانواده تحمیل کرده و آنان را دچار آسیب پذیری می نماید. انجام مداخلات مناسب برای بهبود نگرش و رفتار مراقبتی مطلوب می تواند تا حد زیادی حامی این خانواده ها بوده و کیفیت زندگی بهتری را به آنان هدیه نماید. مطالعه حاضر به منظور تعیین اثر مداخله آموزشی بر نگرش و رفتار مراقبتی مراقبین خانوادگی کودکان کم توان ذهنی انجام گردیده است.
    روش
    این مطالعه از نوع مداخله ای تصادفی کنترل دار می باشد که در سال 1392 در مرکز توانبخشی نرگس میانه انجام گرفت. در این تحقیق 64 مراقب دارای کودک کم توان ذهنی 18-6 ساله به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای گروه مداخله 6 جلسه کلاس آموزشی برگزار گردید ولی برای گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. در هر دو گروه در ابتدا و انتهای مطالعه، داده ها براساس پرسشنامه های محقق ساخته نگرش و رفتار جمع آوری گردید. داده ها از طریق نرم افزار SPSS v.21 و با استفاده از آزمون های آماری تی زوج، تی مستقل و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بین میانگین نمره نگرش و رفتار مراقبین در هر دو گروه، قبل از مداخله اختلاف آماری معناداری به دست نیامد. نتایج نشان داد 1/5 ماه بعد از اجرای مداخله، افزایش میزان نمره نگرش و رفتار مراقبین در گروه مداخله قبل (5/63±48/64، 6/51±62/29) و بعد از مداخله (2/77±58/46، 3/76±72/57) معنادار بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش نشان داد مداخله آموزشی در بهبود نگرش و رفتار مراقبتی مراقبین خانوادگی کودکان کم توان ذهنی موثر بوده است. پیشنهاد می شود پژوهش هایی در زمینه اثربخشی این نوع مداخله آموزشی برای سایر بیماری های مزمن نیز انجام گردد.
    کلیدواژگان: نگرش، کودک کم توان ذهنی، رفتار مراقبتی مراقبین
  • محمدعلی مروتی شریف آباد، افشین بهمنی *، فرزانه احمدیان، مسعود وطن خواه، علیرضا غریب صفحات 11-18
    مقدمه
    وبا یک بیماری اسهالی حاد است که می تواند در عرض چند ساعت منجر به کم آبی شدید و مرگ شود و علت شیوع سریع و مرگ و میر بیماری عدم وجود آگاهی در پیشگیری صحیح از بیماری و عدم رعایت بهداشت فردی است. بسیج اطلاع رسانی نیز شامل مجموعه ای از فعالیت های آموزشی است که به منظور انتقال اطلاعات در راستای اهداف مشخص به کار گرفته می شود. لذا با توجه به اهمیت بیماری و بروز سه اپیدمی در طول ده سال گذشته در شهرستان سروآباد پژوهشی با هدف طراحی و اجرای بسیج اطلاع رسانی پیشگیری از بیماری وبا و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی، نگرش و رفتار دانش آموزان در این خصوص انجام گردید.
    روش
    این مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده که روش نمونه گیری به صورت سرشماری انجام شده و 282 نفر در پژوهش شرکت داشتند. در این مطالعه که به صورت قبل و بعد انجام شده میزان دانش، نگرش و رفتار دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه های طراحی شده مورد آزمون قرار گرفت. طول مدت زمان برگزاری بسیج اطلاع رسانی چهار ماه بوده که در آن از چهار روش پمفلت، بنر، پخش فیلم و برگزاری کلاس های آموزشی استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تست و من ویتنی استفاده شده است.
    یافته ها
    میزان آگاهی، نگرش و رفتار افراد پس از برگزاری بسیج اطلاع رسانی به ترتیب 44/6، 11/8و 20/6% رشد داشت. بین معدل و بعد خانوار افراد با میزان آگاهی آن ها ارتباط معناداری مشاهده نگردید (0/11
    نتیجه گیری
    برگزاری بسیج اطلاع رسانی می تواند تغییرات مثبتی در افزایش آگاهی، نگرش و رفتار افراد ایجاد نماید و سبب پیشگیری از بروز بسیاری از مشکلات بهداشتی در جامعه گردد.
    کلیدواژگان: بسیج اطلاع رسانی، وبا، دانش آموزان
  • نعیمه خاوشی، آذر طل، داود شجاعی زاده *، احمدرضا شمشیری صفحات 19-28
    مقدمه
    هنگامی که سالمندان در یک سبک زندگی ارتقادهنده سلامتی درگیر گردند، احتمالا به مدت طولانی تری از زندگی بدون بیماری و ناتوانی بهره خواهند برد. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر مداخله آموزشی براساس مدل اعتقاد بهداشتی بر سبک زندگی سالمندان طراحی و اجرا شد.
    روش
    این مطالعه مداخله ای نیمه تجربی دو گروهی برروی 80 فرد سالمند مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان اسلامشهر در سال 93-92 اجرا شد. در مرحله پیش آزمون، نمونه گیری از بین سالمندان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان اسلامشهر به صورت تصادفی انجام گردید. سپس مشارکت کنندگان با روش Balance Block Randomization به دو گروه مداخله (39 نفر) و گروه مقایسه (41 نفر) تقسیم شدند. افراد گروه مداخله در برنامه های آموزشی طراحی شده مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی شرکت نمودند. 3 ماه پس از پایان مداخله، پس آزمون در هر دو گروه مداخله و مقایسه انجام گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS v.19 و آزمون های واریانس برای تکرار مشاهدات، کای دو، تغییرات میانگین و انحراف معیار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    قبل از مداخله، دو گروه از نظر متغیرهای مورد بررسی مشابه و قابل مقایسه بودند. 3 ماه بعد از مداخله میانگین حساسیت درک شده در دو گروه از نظر آماری معنادار بود (001/0p<). در میانگین شدت درک شده تفاوت معنادار بود (0/002=p). میانگین سازه های موانع درک شده و منافع درک شده در دو گروه معنادار بود (P<0.001). همچنین سازه های خودکفایتی و راهنماهایی برای عمل سه ماه پس از آموزش تفاوت معناداری نشان دادند (P<0.001). در حیطه پیشگیری تفاوت معناداری مشاهده گردید (0/03=p). همچنین حیطه های ورزش و تغذیه تفاوت معناداری نشان دادند (0/04=p). از نظر حیطه های استرس و روابط بین فردی در دو گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود نداشت (P<0.005). میانگین نمرات سبک زندگی 3 ماه پس از آموزش در گروه مداخله به طور معناداری افزایش یافت (03/0=p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر ارتقاء سبک زندگی سالمندان موثر می باشد.
    کلیدواژگان: سالمندان، سبک زندگی، مداخله آموزشی، مدل اعتقاد بهداشتی
  • شهلا محمدی ریزی، مسعود بهرامی *، فاطمه مرادی صفحات 29-36
    مقدمه
    آموزش الکترونیک در آموزش به بیماران مزایای متعدی دارد. با این وجود مطالعات محدودی در زمینه به کارگیری این روش صورت گرفته است. لذا این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر بسته آموزشی الکتورنیک بر آگاهی زنان درباره بهداشت دوران پس از زایمان انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که سال 1392 در بیمارستن شهید بهشتی شهر اصفهان با نمونه گیری 72 زن شکم اول به صورت در دسترس و تخصیص آن ها در دو گروه آموزش الکترونیک و پمفلت (هر گروه 36 زن باردار) به صورت تصادفی انجام گردید. شرکت کنندگان بسته آموزشی الکترونیک و پمفلت را به مدت دو هفته دریافت نمودند. پرسشنامه آگاهی زنان توسط هر دو گروه در قبل و دو هفته پس از زایمان تکمیل شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS v.11.5 و آزمون های آماری توصیفی، تی تست، تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که نمره آگاهی قبل از مداخله در هر دو گروه مداخله و کنترل از نظر آماری تفاوت معناداری نداشت در حالی که 2 هفته بعد از مداخله نمره آگاهی در هر دو گروه اختلاف معناداری وجود داشت (0/013=p). نتایج آزمون تی زوجی نیز نشان داد که نمره آگاهی در دو هفته بعد از مداخله در هر دو گروه کنترل و الکترونیک اختلاف معناداری داشت (به ترتیب 0/021=p 0/014=p).
    نتیجه گیری
    بسته آموزشی الکترونیک و پمفلت می تواند موجب افزایش سطح آگاهی در زنان پس از زایمان شود بنابراین برنامه ریزی و پایه گذاری این آموزش به عنوان یک آموزش موثر توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: الکترونیک، آموزش، آگاهی، زنان، بهداشت
  • شادی پشندی، هادی خوشاب *، حسین رفیعی، عباس عباس زاده، فریبا برهانی صفحات 37-47
    مقدمه
    عوامل بسیاری می توانند در شرکت مشمولین در برنامه های آموزش مداوم جامعه پزشکی نقش داشته باشند، ولی اطلاعات موجود در این رابطه بسیار محدود می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده مشارکت مشمولین برنامه های آموزش مداوم جامعه پزشکی در این برنامه ها طراحی و اجرا شد.
    روش
    در این مطالعه مقطعی، 740 نفر از مشمولین آموزش مداوم شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1391 (از تاریخ 1/4/91 تا تاریخ 30/9/91) به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه سه بخشی بود که بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیکی، بخش دوم پرسشنامه شامل 21 سوال که عوامل انگیزشی یا تسهیل کننده فردی و سازمانی شرکت در برنامه های آموزش مداوم را می سنجید و بخش سوم نیز شامل 32 سوال که عوامل بازدارنده یا موانع شرکت در برنامه های آموزش مداوم را می سنجید. داده ها از طریق نرم افزار SPSS v.16 و از طریق آمار توصیفی و آزمون های آماری تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    مهم ترین عامل تسهیل کننده در بین نمونه ها «کسب امتیاز» با میانگین نمره (0/84±4/25) و کم اهمیت ترین آن «وجود موقعیت های رقابتی» با میانگین نمره (1/12±3/00) بود. مهم ترین عامل بازدارنده «مشکلات کاری (کمبود پرسنل همکار)» با میانگین نمره (1/20±4/02) و کم اهمیت ترین آن «اعتماد به نفس پایین» با میانگین نمره (1/38±2/88) بود. همچنین مهم ترین دسته از عوامل تسهیل کننده «عوامل فردی» و عمده ترین دسته از عوامل بازدارنده «موانع سازمانی» ذکر شد. نتایج به دست آمده بین میانگین عوامل تسهیل کننده فردی 0/22±3/97 و سازمانی 0/27±3/48 اختلاف معنادار آماری را نشان داد. اما در مقایسه میانگین موانع بازدارنده فردی 0/36±3/42 و سازمانی 0/23±3/49 اختلاف معناداری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که انگیزه اصلی شرکت کنندگان در برنامه های آموزش مداوم، «کسب امتیاز جهت ارتقاء شغلی» ذکر شده است، می توان با استفاده از راهکارهایی از قبیل دخالت دادن بیشتر آموزش گیرندگان در تعیین محتوی مطالب آموزشی، دخالت دادن آن ها در طراحی و چگونگی اجرای برنامه های آموزشی، برگزاری کارگاه های توجیهی جهت کادر درمانی به منظور آگاهی بیشتر آن ها از اهداف برنامه های آموزش مداوم و برگزاری کارگاه های آموزشی جهت تغییر دیدگاه کادر درمانی در مورد برنامه های آموزش مداوم انگیزه آن ها جهت شرکت در این دوره ها را تغییر داد.
    کلیدواژگان: آموزش مداوم جامعه پزشکی، علوم پزشکی، بازدارنده ها، عوامل انگیزشی
  • حسن سمیاری، مجیده هروی کریموی *، ملیحه نصیری، فاطمه عربی صفحات 48-57
    مقدمه
    هوش معنوی شامل توانمندی های فردی در تعامل فرد با جهان هستی و موضوعات فراشناختی است و امروزه از مهم ترین مباحثی است که در کلیه ابعاد سلامت انسان مطرح شده و نقش پررنگی دارد. هدف این مطالعه تعیین میزان هوش معنوی در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه های شهر تهران می باشد.
    روش
    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی می باشد. براساس فرمول تعیین حجم نمونه تصادفی با فرمول مورگان تعداد 481 نفر از دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه های شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک (جنسیت، سن، ترم تحصیلی، معدل، وضعیت اقتصادی، وضعیت سکونت و تاهل)، پرسشنامه هوش معنوی عبداالله زاده استفاده شد. برای تعیین تفاوت نمرات هوش معنوی با توجه به متغیرهای دموگرافیک از آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشانگر هوش معنوی در سطح متوسط در دانشجویان دندانپزشکی شهر تهران بوده است و تفاوتی بین زن و مرد دیده نشد. از بین ویژگی های جمعیت شناختی، ارتباط معناداری بین متغیرهای سن، ترم تحصیلی، معدل و وضعیت اقتصادی با هوش معنوی مشاهده گردید (P<0.05). سایر متغیرهای مورد بررسی (جنسیت، وضعیت سکونت و تاهل) تفاوت معناداری را نشان ندادند.
    نتیجه گیری
    با توجه به مطالعه حاضر، با افزایش سن و ترم تحصیلی و بهتر شدن معدل و بهبود وضعیت اقتصادی هوش معنوی دانشجویان نیز افزایش یافته است. البته وضعیت کلی دانشجویان در سطح متوسط ارزیابی شد و این موضوع می تواند بر این امر تاکید کند که دانشجویان دندانپزشکی نیازمند توجه بیشتر در جهت بهبود هوش معنوی خود هستند. هرچند تحلیل عمیق تر هوش معنوی و شناخت عوامل مرتبط با آن نیازمند مطالعاتی است که همبستگی عوامل دیگری مانند سلامت عمومی، شادکامی را با هوش معنوی مورد توجه قرار دهد.
    کلیدواژگان: هوش معنوی، سلامت عمومی، دانشجو، دندانپزشکی
  • شکوفه زارعی، فرخنده شریف *، علی علوی شوشتری، مهرداد وثوقی صفحات 58-67
    مقدمه
    بیش فعالی نقص توجه یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی کودکان است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر سلامت روان مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه بوده است.
    روش
    در این پژوهش مداخله ای پنجاه و دو مادر کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. محیط انجام پژوهش درمانگاه تخصصی و فوق تخصصی امام رضا (ع) و بیمارستان حافظ در شهر شیراز در سال 1391 بود. جهت سنجش سلامت روان و استرس از پرسشنامه های سلامت عمومی و مقیاس افسردگی-اضطراب- استرس (DASS-21) استفاده شد که قبل، بلافاصله و یک ماه پس از مداخله توسط مادران تکمیل شد. مداخله طی 8 جلسه آموزش 90 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته انجام شد.
    یافته ها
    تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS v.16 و روش آنالیز واریانس اندازه های تکراری جهت مقایسه درون گروهی و آزمون تی مستقل جهت مقایسه بین گروهی انجام شد. میانگین نمره استرس، اضطراب، افسردگی و سلامت روان پیش از انجام مداخله در بین دو گروه تفاوت معناداری با هم نداشتند. پس از مداخله میانگین نمره استرس و سلامت روان بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد. به طوری که میانگین نمره استرس در گروه آزمایش (12.29±4.32) به طور معناداری کمتر از گروه کنترل (14.77±3.69) بود. همچنین میانگین نمره سلامت روان در گروه آزمایش (20.50±10.56) به طور معناداری کمتر از گروه کنترل (33.70±12.60) بود. یک ماه پس از پایان مداخله تغییر در میانگین نمرات استرس و سلامت روان همچنان برای گروه آزمایش ثابت باقی ماند. تغییر در میانگین نمرات اضطراب و افسردگی برای گروه آزمایش از لحاظ آماری معنادار بود.
    نتیجه گیری
    یافته ها اثربخشی تاثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر سلامت روان مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه را تایید می کند.
    کلیدواژگان: اختلال بیش فعالی نقص توجه، سلامت روان، شناختی، رفتاری، مادران، مدیریت استرس
  • محمد دهقانی، محمدحسین حیوی حقیقی *، نرگس طیاری، فرید خرمی صفحات 68-80
    مقدمه
    مستندات پرستاران به دلیل کاربردهای فراوان آن دارای اهمیت بالایی می باشد، عوامل مختلفی برروی کیفیت این مستندات تاثیرگذار است. ارزیابی مستمر مستندات و شناسایی عوامل موثر بر آن نقش مهمی در بهبود مستندسازی پرستاران دارد. در این مطالعه همبستگی رفتار سازمانی پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با کیفیت مستندسازی آن ها مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش
    این مطالعه به صورت توصیفی- همبستگی در سال 1392 انجام شد. جامعه پژوهش شامل پرستاران چهار بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بود. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه تصادفی از بین 452 پرستار تعداد 176 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به رفتار سازمانی از سه پرسشنامه «شاخص رضایت شغلی»، «پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودوسکوف» و «پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت» استفاده شد. سه چک لیست خود ساخته «بررسی کمی مستندات»، «بررسی کیفی مستندات» و «میزان رعایت اصول گزارش نویسی» برای جمع آوری داده های مربوط به نحوه مستندسازی استفاده گردید، جمع این سه چک لیست نشان دهنده نمره مستندسازی پرستاران بود. برای بررسی روایی ابزارها از نظرات 8 نفر مدرس و کارشناس (روایی محتوا) استفاده گردید و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفا کرونباخ به دست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS v.16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نمره کیفیت مستندسازی پرستاران در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معناداری داشت، علاوه بر این مشخص شد که پرستاران با وضعیتهای مختلف استخدامی نمره های متفاوتی در نحوه مستندسازی اخذ نمودند (P<0.01). اختلاف معنا داری در نمره نحوه مستندسازی در بین بیمارستان ها و بخش های مختلف مشاهده گردید. یافته های پژوهش مشخص کرد که بین ابعاد مختلف رضایت شغلی، سرمایه اجتماعی و نحوه مستندسازی همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    آزمون های آماری مشخص کرد که نمره رفتار سازمانی پرستاران (رضایت شغلی، سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی) با نمره کیفیت مستندسازی آن ها رابطه مستقیم و معناداری دارد. لذا مدیران و سرپرستاران بیمارستان ها می توانند با بهبود رفتار سازمانی پرستاران، کیفیت مستندات پرستاران را تضمین کنند.
    کلیدواژگان: مستندسازی، رفتار سازمانی، پرستاران، پرونده های پزشکی
|
  • Sh Barzajhe Atri, H. Abdollahi *, M. Arshadi Bostanabad, M. Asghari Jafarabadi Pages 1-10
    Introduction
    Having an intellectually disabled child imposes many physical, mental, and social predicaments on the family. Appropriate interventions to improve attitude and create constructive caring behaviors can greatly support those families and provide them a healthier quality of life. This study conducted to determine the effect of the educational intervention on the attitudes and behaviors of family caregivers caring for children with intellectual disability.
    Method
    This study is a randomized, controlled, intervention study conducted in Narges rehabilitation center, Miyaneh in 2013. A total of 64 caregivers of children with intellectual disabilities aged 6-18 years were randomly divided into two groups. Intervention group received training classes (6 sessions) but control group did not receive any intervention. Data were collected based on the researcher made, behavior and attitude questionnaires at beginning and the end of the study. Data were analyzed using SPSS version 21, paired t-test, t-test, and chi-square.
    Results
    Mean score of attitude and behavior in both groups was not statistically significant before the intervention. However, 90 days after the intervention, attitude and caring behavior of caregivers in the intervention group increased significantly (P<0.05).
    Conclusion
    Educational intervention improved attitudes and behaviors of family caregivers significantly. Therefore, authors recommend further studies to evaluate the effectiveness of this model on other chronic conditions.
    Keywords: Attitude, children with intellectual disability, caregivers, caring behavior
  • Ma Morowatisharifabad, A. Bahmani *, F. Ahmadian, M. Vatankhah, A. Gharib Pages 11-18
    Introduction
    Cholera is an acute diarrheal disease that can cause severe dehydration and death within hours of its onset. The disease has rapid spread and is high mortal. It is mostly due to the lack of proper knowledge about prevention strategies as well as lack of personal hygiene. The Campaign also includes a series of educational activities that will be used to transfer specified information purposes. The aim of this research is to design and implement cholera prevention campaign and evaluate its effectiveness on knowledge, attitudes and practice of students.
    Method
    282 students were participated in this interventional study. The campaign was conducted for a period of four months using the following
    Methods
    pamphlets, banners, video playback, and training classes. After data entry into SPSS v.16, t-test and Mann-Whitney were used to analyze the data.
    Results
    After the campaign, knowledge, attitudes and practice showed a growth of 44.6, 11.8 and 20.6 percent respectively. This study did not show a significant relationship between family size and knowledge of the students. However, there was a significant relationship between parents’ level of education and their level of knowledge.
    Conclusion
    Cholera prevention campaign had positive effects in knowledge, attitude and practice of the students and prevent health related problems in the society.
    Keywords: Effectiveness, cholera, campaign, student
  • N. Khavoshi, A. Tol, D. Shojaeizade*, A. Shamshiri Pages 19-28
    Introduction
    Health-promoting lifestyle helps elderly population to enjoy longer life, without burden of diseases or disabilities. This study was designed and performed to determine the effect of educational intervention on lifestyle of elderly population based on health belief model.
    Method
    This quasi-experimental study was performed on 80 elderly individual who visited the clinical centers of Eslamshahr, Iran in 2013-2014. In the pre-test stage, randomized sampling was carried out among the elderly who visited the clinical centers of Eslamshahr. The participants were divided into two interventions (39 persons) and control (41 persons) groups using block randomization method. The intervention group participated in educational courses designed based on Health Belief Model. Three months after the end of the intervention stage, post-test was given to both intervention and control groups. Data were entered into SPSS version 19. Then it was analyzed using repeated measures and Chi-square test.
    Results
    Three months after the intervention, mean perceived susceptibility between both groups was statistically significant. (P<0.001). Mean perceived severity was also significantly different (P=0.002). Mean of perceived barriers and perceived benefits was significantly different in both groups (P<0.001). Similarly, three months after the intervention, self-efficacy components and cues to action were significantly different (P<0.001). Prevention (P=0.03), exercise, and nutrition (P=0.03) showed significant differences. However, no significant differences were noted in stress and interpersonal relations between the two groups (P<0.005). Three months after intervention, mean lifestyle scores increased significantly in intervention group (P=0.03).
    Conclusion
    Education based on health belief model may affect healthy lifestyle promotion in the elderly population.
    Keywords: Elderly, lifestyle, educational intervention, health belief model
  • Sh Mohamadirizi, B. Bahrami *, F. Moradi Pages 29-36
    Introduction
    E-learning has a great role in patient education. This study aimed at comparison of the effect of electronic education and pamphlet on the knowledge of women about their post partum hygiene.
    Method
    This quasi-experimental study was conducted in Shahid Behshti hospital, Isfahan, Iran in 2013. A total of 72 primipara women were enrolled in the study. They were randomly divided into two intervention and control groups. Intervention group received education using electronic and booklet package for 2 weeks. A questionnaire was completed by both groups before and 2 weeks after the test. Collected data was entered into SPSS v.11.5. Descriptive statistics, independent t-test, paired t-test, and chi-square were used for analysis of data. The significant level was considered less than 0.05.
    Results
    Before intervention findings did not show any significant difference between knowledge scores in intervention and control groups, while a statistically significant difference was observed 2 weeks after the intervention (P=.013). Paired t test showed a statistically significant difference in knowledge scores of both groups after the intervention (P=.021, P=.014).
    Conclusion
    Electronic and pamphlet educational packages can increase the level of knowledge in postpartum women; hence, the importance of using this teaching materials.
    Keywords: Electronic, education, knowledge, women, health
  • Sh Pashandi, H. Khoshab *, H. Rafiei, A. Abbaszadeh, F. Borhani Pages 37-47
    Introduction
    Numerous factors play an important role in participation of medical staff in education programs. However, information in this regards is very limited. The purpose of this study was to assess facilitating and inhibiting factors in health care personnel participation in in-service education programs.
    Method
    In this cross sectional study, 740 medical staff from Kerman university of medical science were enrolled into the study using convenience method from April to July 2013. Data collected using three questionnaires (demographic questionnaire, questionnaire that examined barriers of participation in continuing medical education programs and questionnaire that examined facilitating factors of participation in in-service medical education programs. Data were analyzed using SPSS version 16. Descriptive analysis, independent t test, and one way ANOVA were used.
    Results
    “credits earned” was the most important motivational factor with mean score of 4.25±0.84 and “competitive advantage” was the least significant with mean score of 3.0±1.12. The main barrier was “lack of enough personnel” with mean score of 4.02±1.20 and the least significant was “low self-confidence” with mean score of 2.88±1.38. Results of present study showed significant difference between mean score of personal (3.97±0.22) and organizational (3.48±0.27) motivational. But difference between mean score of personal (3.42±0.36) and organizational (3.49±0.23) barrier were not significant.
    Conclusion
    “credits earned” was the main motivation factor of participation in continuing education programs. Therefore, methods such as employee suggestion program, determining content of educational, and workshops on program verification for staff nurses may change their attitude towards educational programs.
    Keywords: In, service education, medical education, barrier, facilitator
  • H. Semyari, M. Heravi Karimooi *, M. Nasiri, F. Arabi Pages 48-57
    Introduction
    Spiritual intelligence refers to the individual ability in interacting with universe and metacognitive. The present aimed at determining the level of spiritual intelligence of dental students in Tehran universities.
    Method
    This was a cross sectional-descriptive study. A total of 481 dental students of different universities in Tehran, Iran were randomly enrolled in the study. Date were collected using spiritual intelligence questionnaire of Abdullah Zadeh including demographic data such as: gender, age, semester, GPA, economic situation, residential, and marital status. Then data was analyzed using SPSS and inferential statistics such as independent t-test and ANOVA.
    Results
    Spiritual intelligence in dental students of Tehran universities was moderately high; however, no statistically significant difference was found between male and female students. A significant relationship was found between spiritual intelligence and age, study courses, GPA, and economic status (P<0.05). However, no significant difference was found between spiritual intelligence and other variables including gender, marital status, and residence.
    Conclusion
    Spiritual intelligence of the students increased with the increase of age, GPA, economic status, and years in the university. Intermediate level students need more attention in order to improve their spiritual intelligence. However, deeper analysis of spiritual intelligence and better understanding of associated factors revealed the need to conduct further studies that show correlation between other factors such as public health and welfare with spiritual intelligence.
    Keywords: Spiritual intelligence, public health, student, dentistry
  • Sh Zarei, F. Sharif *, A. Alavi Shooshtari, M. Vossoughi Pages 58-67
    Introduction
    Attention deficit hyperactivity disorder is one of the most common psychiatric disorders in children. The present study aimed to evaluate the effectiveness of stress management program using cognitive behavior approach on mental health of mothers of children with attention deficit hyperactivity disorder.
    Method
    In this interventional study, 52 mothers of the children with attention deficit hyperactivity disorder were randomly allocated into two intervention and control groups. The general health questionnaire was used to measure mental health. In addition, depression - anxiety - stress scale (DASS-21) was used to measure stress. The two instruments were completed by mothers at baseline and immediately one month after the intervention. Cognitive-behavioral stress management program was consisted of eight sessions, each held for 90-minute for 8 weeks. This study was conducted in specialty and subspecialty clinic of Imam Reza and Hafez Hospital in Shiraz in 2012.
    Results
    Data were analyzed with SPSS version 16, repeated measures one-way ANOVA., and independent- samples t-test. At the baseline, no significant difference was found among the three groups regarding the means of stress, anxiety, depression, and mental health. However, there was a significant difference immediately after the intervention. In the intervention group, mean score of stress was significantly lower (12.29±4.32) than the control group (14.77±3.69) (P=0.001). Also, mean score of mental health in the intervention group (20.50±10.56) was significantly lower than the control group (33.70±12.60) (P=0.009). One month after the intervention, mean difference of stress and mental health scores was still significant in the intervention group (P=0.001 and P=0.004). Moreover, mean difference of anxiety and depression for intervention group was significant (P=0.005 and P=0.008).
    Conclusion
    Stress management program had a statistically significant influence on the mental health of mothers of the children with attention deficit hyperactivity disorder.
    Keywords: Attention deficit disorder with hyperactivity, cognitive, behavior, mental health, mothers, stress management
  • M. Dehghani Mh Hayavie Haghighi*, N. Tayary, F. Khorami Pages 68-80
    Introduction
    Numerous factors affect on quality of nursing documentation. Continuous evaluation and identifying factors affecting documentation have a significant role on improving the quality of documentation. This study aimed at Nurses’ organizational behavior and their quality of documentation in teaching hospitals of Hormozgan University of Medical Sciences.
    Method
    This is a descriptive cross-sectional study conducted in 2013. The study population were nurses in teaching hospitals of Hormozgan University of Medical Sciences. From a total of 552 nurses, 215 nurses were selected using random sampling. Three standard questionnaires and three Self-made check list were used for data collection. Validity of the tools was measured using comments of professors and experts and reliability of the questionnaire was measured using Cranach’s alpha. Collected data were analyzed using SPSS version 16. Pearson, ANOVA, and T-student were used to assess relationship between variables.
    Results
    Levels of nursing education and type of employment stipulated in the employment contract had significant effect on the score of documentation (P<0.01). In addition, hospitals and various departments had significant differences in the documentation scores. From the other side, job satisfaction, social capital and organizational citizenship behavior have significant positive correlation with the total score of nursing documentation (P<0.05).
    Conclusion
    Nurses organizational behavior including job satisfaction, social capital, and organizational citizenship behavior, can have an impact on the quality of their documentation. Therefore, hospital managers and supervisors can ensure quality of nursing documentation following improving organizational behavior.
    Keywords: Documentation, organizational behavior, nurses, medical records