فهرست مطالب

نشریه مطالعات زبان و ادبیات فرانسه
سال پنجم شماره 1 (تابستان و پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • امیر سعید شهرتاش، غلامرضا ذات علیان صفحات 5-20
    محمد طاهر میرزا یکی از مترجمان اواخر عصر ناصری و اوائل عصر مظفری است. تا پیش از استقرار مشروطیت در ایران ترجمه آثار الکساندر دوما یکسره در انحصار محمد طاهر میرزا بود. توانایی هایی که او از حیث علم و ادب در خود فراهم آورده بود موجب می شد تا ناصر الدین شاه و پس از او پسرش مظفر الدین شاه و نیز درباریان ترجمه آثار الکساندر دوما را به او سفارش دهند. تا آنجا که می دانیم کنت مونت کریستو، ملکه مارگو، لویی چهارده و قرن و عصرش، سه تفنگدار و بیست سال بعد از آثاری است که او از این نویسنده ترجمه کرده است. در این مقاله با انتخاب یکی از بهترین ترجمه های این مترجم، سه تفنگدار، بر آنیم تا ویژگی های ترجمه وی را بررسی کنیم و نشان دهیم که ترجمه او حلقه ایست واسط میان ترجمه های پیش از مشروطیت و ترجمه های پس از مشروطیت. بدین معنا که ترجمه محمد طاهر میرزا، از عناصری که به ترجمه مترجمان پیش از او رنگ و بوی فارسی بخشیده است چند تایی را حفظ می کند اما در عین حال از آن ها فراتر می رود و به سوی نثری نسبتا مدرن جهت می گیرد.
    کلیدواژگان: تعبیرات کهنه، نثر کهنه، نثر کهنه گرا، نثر نو، نثرمعاصر، حشو، تلمیح، وامگیری ها، واژه های دخیل
  • محمدحسین جواری صفحات 21-34
    کتاب شازده کوچولو اثر معروف آنتوان دو سنت اگزوپری، به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده و تفاسیر زیادی به آن اختصاص داده شده است. در ایران، تعداد نقدهای نوشته شده براین اثر بسیار محدود و شامل مقالاتی منتشر شده در روزنامه ها و مجلات ایرانی بوده است. اما بیش متن هایی که در ایران برای این اثر نوشته شده قابل توجه است. برخی نویسندگان ما بدور از هر گونه تفسیر و نقد، سعی داشته اند ادامه ای بر این اثر بنویسند. در این مقاله، ما پنج بیش متن را مورد مطالعه قرار داده و آن ها را با پیش متنشان یعنی شازده کوچولو مقایسه کرده ایم. برای این منظور بر مفاهیم ژرار ژنت درباره فرامتنیت، که عبارتست از «هر آنچه که متن را در رابطه آشکار یا غیر آشکار با متون دیگر قرار می دهد»، تکیه شده است. در این مقاله ما بر یکی از پنج نوع ادبی که ژنت تببین نموده یعنی بیش متنیت پرداخته و با استناد به مثال های روشن نشان داده ایم که چرا و چگونه عناصر بیش متنیت در این آثار تحقق یافته است.
    کلیدواژگان: شازده کوچولو، سنت اگزوپری، بیش متنیت، ژنت، دریافت، تاثیر، ایران
  • محمدرضا فارسیان صفحات 35-50
    ژرژ اونه و ژول ورن ازجمله نویسندگان صاحب نام در میان رمان نویسان نوع ادبی مردمی نیمه دوم قرن نوزده فرانسه به شمار می آیند. از میان این دو، ژول ورن حائز معروفیتی جهانی نیز می باشد. اونه بیشتر به رمان های اجتماعی پرداخته است و ژول ورن در سبک رمان های علمی-تخیلی و ماجراجویانه قلم زده است. هر دو نویسنده از پدیده بزرگ قرن، انقلاب صنعتی، در نوشته هایشان الهام گرفته اند، به گونه ای که شاید بتوان برخی از آن ها را رمان مردم پسند صنعتی نامید، هرچند که عنصر تخیل و آرمان گرایی بر دور شدن از واقعیت عصر در نزد این نویسندگان تاثیر فراوانی گذارده است. در این مقاله سعی شده، با نگرشی تحلیلی-تطبیقی، ضمن برشمردن نقاط افتراق و اشتراک دو نویسنده، از خلال این دو اثر، به مساله تاثیرپذیری این دو از پیشرفت های صنعتی قرن و نمود آن در اثرشان بپردازیم تا ببینیم این پدیده تا چه اندازه در افزایش قدرت تخیل و ایده پردازی آرمان گرایانه آن ها نقش داشته است.
    کلیدواژگان: ادبیات قرن 19 فرانسه، رمان مردم پسند، ورن، اونه، انقلاب صنعتی
  • مازیار مهیمنی صفحات 51-61
    بر اساس تعریف ژرار ژنت از نویسنده و منتقد به مثابه کارگزارانی که در عین حال می نویسند و سکوت می کنند، مترجم را نیز می توان، به رغم منش ثانوی، بسته و محدود فعالیت اش، یک نویسنده به شمار آورد. اینک همان براهینی که از دو قرن پیش برای تشریح سکوت ادبیات به کار رفته اند، در مورد سکوت مترجم و اثر ترجمه شده نیز مصداق می یابند: گنگی، سنگ وارگی، ارتباط گریزی، ارجاع به خویش و غیره. در این نقطه دو سنت نظریه پردازی با یکدیگر دیدار می کنند: از یک سو سنت نظریه پردازی ترجمه در آلمان از رمانتیسم و شلایرماخر تا پان ویتز و بنیامین؛ از سوی دیگر جریان مسلط نظریه ی ادبی در فرانسه ی نیمه ی دوم قرن بیستم که ادبیات را جایگاه پاسداری از سکوت می داند.
    اگر مترجم نتواند، از طریق نوشتن، جایگاه خود را به مثابه یک نویسنده تثبیت کند، آیا نویسنده بودن او را نمی توان از «سکوت» او استنتاج کرد؟
    کلیدواژگان: مترجم، نویسنده، منتقد، سکوت، ارجاع به خویش، بنیامین، شلایرماخر
  • آزاده پیله وریان، مهوش قویمی صفحات 63-76
    اسطوره ها نماد یا تمثیلی از حقایق عقلانی هستند و اشتیاق به کارگیری مجدد آن ها برای ابراز واقعیت های زمان معاصر نیز از همین جا نشات می گیرد. بسیاری از نویسندگان و نمایشنامه نویسان فرانسه در قرن بیستم، اسطوره های دوران باستان را باز نویسی نموده اند. از میان آن ها می توان به ژان ژیونو اشاره کرد که در اثر سه گانه خود اسطوره پان را باز آفرینی کرده است. کنجکاوی درباره نحوه حضور این اسطوره در اثر سه گانه پان ما را برآن داشت تا با یاری جستن از روش ژیلبر دوران به بررسی سه رمان وی بپردازیم. این تحقیق بر ما آشکار می سازد که اسطوره پان در این اثرسه گانه حضوری نهفته و نمادین دارد و همواره در پس عناصر طبیعی و یا شخصیت های داستان پنهان است. در واقع، تجلی این اسطوره در سه رمان ژیونو بیانگر جهان بینی خاص وی وبرخی از هم عصرانش است.
    کلیدواژگان: اسطوره پان، تجلی، عناصر طبیعت، چهره های داستانی، جهان بینی، ژیونو
  • زهرا تقوی فردود صفحات 77-90
    گیوم آپولینر سوال چیستی وجود را از خود می پرسد تا از این پس با گشایش به روی جهان و دیگران، «در جهان بودگی» خود را کشف کرده، هویت خود را بازسازی کند. شاعر که واژه ها و کدهای شاعرانه را همانند اشیاعی تصور می کند، در برابر مقاومت آن ها انقلاب می کند و بدین ترتیب به روی جهان گشوده می گردد. کالیگرام، صورت نوشتاری که از ضوابط از پیش مقرر تراروی می کند، از دیالکتیک بین هویت و غیریت زاده می شود. تراروی فضایی در پیوند با عبور از مرزها و گذر از مکان، به همان اندازه نقش اساسی نزد شاعر ایفا می کند. شاعری که ذوق تصادف و ماجرا جویی دارد این بار گشایش خود را به روی دیگران در پیش می گیرد. بدین طریق سوژه در مقابل سوژه و من دیگر در مقابل من شاعر قرار می گیرد. و این تفاوت در دیگری است که به یگانگی او، «در جهان بودگی» می بخشد. از دیگر سو، رابطه ی بین دنیای تخیلی شاعر و واقعیت تجربه شده وی را نبایستی نادیده گرفت. چرا که او نوعی اتوبیوگرافی ترارونده را به واسطه ی خودپنداری ترسیم می کند. این امر مارا به سوی غنی سازی نمایش های تخیلی رهنمون و در بازگشت تاثیر نمایش ادبی را بر فضای ارجاعی برجسته می سازد.
    کلیدواژگان: تراروی، غیریت، فرم، فضا، فرهنگ، خود پنداری
  • فاطمه توتونچیان، زهره ناصحی صفحات 91-110
    آنی ارنو پس از نوشتن جایگاه، داستانی که در آن به زندگی پدرش پرداخته است، برای خلق شیوه ای جدید، نگارشی را بر می گزیند که در جستجوی عینی گرایی تجربه ی فردی است و این کار را با کاستن از بعد ذهنی خود زندگی نامه و تاکید بیشتر بر ارزش جمعی «من» انجام می دهد. این جستجوی عینیت در گذرگاه شخصی، وقتی صحبت از نمایش بحران های عاطفی است کمتر محقق می شود. به این ترتیب، یک زن تنها اثر آنی ارنوست که با حرف تعریف نامعین آمده است. آیا او موفق به گریز از دام فردگرایی و اشاره نکردن به احساسات می شود همچنان که در خودزندگی نامه اجتماعی اش بر این امر اذعان داشته است؟ در این پژوهش برآن بوده ایم تا با استفاده از تحلیل روایی خود زندگینامه ی اجتماعی و عینیت ارنو در اثر یک زن، میزان فردیت نوشتار را در این اثر مطالعه کنیم.
    کلیدواژگان: یک زن، آنی ارنو، خود نگاری، خود زندگی نامه اجتماعی، عینی گرایی، ذهنی گرایی
  • میترا زارعی برزی، غلامرضا ذات علیان صفحات 111-125
    در جریان تحقیقات خود در رابطه با موضوع پایان نامه که بررسی تکنیک رمان نویسی در آثار سیمون دو بووآر بوده است، متوجه دوگانگی و تناقضی شدیم که نویسنده ما در دریافت روانکاوی فروید از خود نشان داده است. بووآر در کتاب جنس دوم به بررسی روانکاوی پرداخت. او در این اثر ضرورت اصلاح و بازنگری تئوری های روانکاوانه را از دیدگاه فمینستی مطرح ساخت. فراگیری رمز و راز زنانگی مانع می شود که زن بتواند از امکانات و ماهیت طبیعی خود فراتر برود. او تمایل دارد که نهادی کارگزار (sujet) باشد ولی به نهادی کارپذیر (objet) مبدل می شود. نزد زن یک جهش وجودی به چشم می خورد که البته عینی و ملموس نمی شود و در حد انتزاع باقی می ماند، یک تمایل انتزاعی برای آزادی و استقلال طلبی. بووآر پیشداوری و حکم های انعطاف ناپذیر روانکاوانه را از سوی مردان مورد انتقاد قرار می دهد به ویژه نزد فروید که در آن زن رویه منفی مرد به شمار می آید. بووآر این روش را که در آن جنسیت همچون یک داده گریزناپذیرست به وضوح رد می کند. هر چند که انتقادات بووآر در این باب فراوان است، ولی این امر سبب نمی شود که او مسائل روانکاوی را به کلی رد کند، بلکه نیاز به یک بازنگری در بخشی از این مسائل را ضروری می داند: میان دیدگاه روانکاوانه و چشم انداز اصول اعتقادی اگزیستانسیالیسم که مورد پذیرش بووآر است، او در رابطه با بخشی از موارد روانکاوی با فروید هم عقیده است ولی در خصوص تفسیر آن قضایا با وی اختلاف نظر دارد. ما در این مقاله سعی کرده ایم تا بازنگری مسائل روانکاوی را از دیدگاه بووآر روشن سازیم.
    کلیدواژگان: بووآر، فروید، روانکاوی، اگزیستانسیالیسم، جنسیت، اتوبیوگرافی
|
  • Amir, Said Chahrtache, Gholam, Reza Zatalian Pages 5-20
    Mohammad Tâher Mirza Eskandari est l’un des traducteurs des dernières années du règne de Nasser-ed Din Chah et des premières années de celui de Mozaffar-ed Din Chah. Jusqu’avant l’établissement de la Constitution en Iran la traduction des œuvres d’Alexandre Dumas était le monopole de Mohammad Tâher Mirza. Ses compétences scientifiques et littéraires faisaient que le monarque, son héritier du trône et la cour royale lui proposaient de traduire les œuvres de cet écrivain; à cette époque-là ce genre romanesque plaisait beaucoup au Roi et à la famille royale. Autant que nous sachions Le Comte de Monte-Cristo, La Reine Margo, Louis XIV et son siècle, Les Trois Mousquetaires, et Vingt ans après font partie des œuvres qu’il a traduites de cet écrivain. La traduction de Mohammad Tâher Mirza est en effet le chaînon intermédiaire entre la traduction pré-constitutionnelle et post-constitutionnelle; c''''''''est-à-dire des éléments constituant la traduction persanisée de ses prédécesseurs, le traducteur garde quelques-uns, mais en contrepartie, il les dépasse en s’orientant vers une prose relativement moderne; c’est ce que nous essaierons de montrer dans les pages ci-après, en étudiant une de ses meilleures traductions, Les Trois Mousquetaires.
    Keywords: Expression archaïque, prose archaïque, prose moderne, contemporaine, redondance, insertion, emprunts
  • Mohammad Hossein Djavari, Mahnaz Rezai Pages 21-34
    On a beaucoup parlé du Petit Prince de Saint-Exupéry. On l’a commenté et l’a traduit. En Iran, les critiques écrites sur cet ouvrage ne sont pas nombreuses, mais les paratextes du Petit Prince paraissent être, à ce titre, particulièrement significatifs. Loin d’essayer de commenter, certains de nos écrivains ont écrit une continuation à l’histoire du Petit Prince. Nous pouvons parler dhypertextualité à propos de chacun de ces livres. Dans cet article, nous nous sommes proposés d’évoquer cinq de ces hypertextes parus en Iran au cours de 10 ans, en les comparant à leur hypotexte: Le Petit Prince de Saint-Exupéry. Pour ce faire, nous nous sommes référés aux conceptions de Gérard Genette de la transtextualité définie comme transcendance textuelle du texte, ou «tout ce qui le met en relation, manifeste ou secrète avec d’autres textes». A traves des exemples pertinents puisés dans ces ouvrages, cet article a montré comment les éléments hypertextuels ont été concrétisés dans ces livres et pourquoi nos écrivains ont écrit une suite au Petit Prince.
    Keywords: Le Petit Prince, Saint, Exupéry, hypertextualité, Genette, réception, effet, Iran
  • Mohammad Reza Farsian Pages 35-50
    Georges Ohnet et Jules Verne comptent parmi les romanciers célèbres de la deuxième moitié du XIXe siècle, Verne étant plus connu et le plus universel, bien entendu. Tous deux sont considérés comme des romanciers populaires, le deuxième dans le genre du roman d’anticipation et d’aventures et le premier dans celui du roman de mœurs. Les deux étaient influencés par le plus grand phénomène du siècle: la révolution industrielle. Même si les éléments d’idéalisme et de l’imaginaire qui tissent l’intrigue des romans populaires éloignent le lecteur à se retrouver dans son monde réel, mais la sensibilité de ces écrivains envers ce phénomène nous permettrait peut-être à pouvoir appeler ces romans scientifiques, ou bien, industriels.Cet article, après une présentation des deux romans, essaie d’analyser les points de divergence et de convergence dans l’écriture de ces romans afin de trouver la manifestation du progrès scientifique et ses conséquences dans ces œuvres. La recherche essaiera de répondre ainsi à cette question: quelles sont les manifestations des symboles de l’industrialisation de la société dans le monde imaginaire et idéale de ces écrivains?
    Keywords: Littérature XIXe siècle, Roman populaire, Verne, Ohnet, Révolution industrielle
  • Maziar Mohaymeni Pages 51-61
    En dépit de son caractère second, clos et limité, l’activité du traducteur peut se définir à partir de la même double tâche que Gérard Genette assignait à l’écrivain, mais aussi au critique littéraire: écrire, se taire. Le silence du traducteur et de l’œuvre traduite se donnerait, dès lors, le même type d’explications que le silence de la littérature, considérée, depuis deux siècles, comme un discours «pétrifié», non communicatif, non communicationnel, autoréférentiel, autoréflexif. Ce «mutisme» est le lieu où la théorie de la traduction, telle qu’elle est reçue du romantisme allemand, de Schleiermacher, et rediscutée par Rudolf Pannwitz, puis par Walter Benjamin, rejoint la voix dominante de la théorie littéraire de la seconde moitié du XXe siècle. Si ce nest pas en écrivant que le traducteur peut affirmer son statut d'écrivain, ce statut serait-il déductible du "silence" de l'œuvre traduite? Voilà la question qui meut cette réflexion.
    Keywords: Traducteur, écrivain, critique, silence, autoréférentialité, Benjamin, Schleiermacher
  • Azadeh Pilehvarian, Mahvash Ghavimi Pages 63-76
    Les mythes sont considérés comme une forme symbolique ou allégorique de la vérité rationnelle. De là vient l’intérêt de leur réutilisation pour exprimer des réalités contemporaines. Beaucoup d’écrivains et de dramaturges français du XXe siècle ont réécrit les mythes antiques entre autres Jean Giono qui a recréé le mythe de Pan dans sa trilogie. Étant curieux de connaître la manière dont ce mythe se manifeste dans la Trilogie de Pan, nous avons étudié ses trois romans recourant à la démarche de Gilbert Durand. Cette étude nous a révélé que le mythe de Pan a une présence latente et symbolique dans cette trilogie, dissimulé soit derrière les éléments naturels, soit derrière les personnages du roman. Au fait, ce mythe pastiché dans les trois romans de Giono, révèle la vision du monde particulière de l’auteur et de certains de ses contemporains.
    Keywords: Mythe de Pan, incarnation, éléments naturels, personnages, vision du monde, Giono
  • Zahra Taghavi Fardoud Pages 77-90
    Guillaume Apollinaire, sinterroge sur le problème de lexistence. Dès lors, il découvre son être-au-monde et reconstruit son identité en souvrant au monde et aux autres. Il considère les mots et les codes poétiques, comme des objets, révolte contre leur résistance et souvre ainsi au monde. Le calligramme est une forme transgressée des normes préétablies qui naît de la dialectique entre lidentité et laltérité. La transgression spatiale, dans un lien avec le franchissement des frontières et la traversée du milieu, se taille également chez Apollinaire une grande part. Le poète ayant le goût du hasard, souvre cette fois-ci aux autres. Cest ainsi que le sujet se situe en face du sujet et un autre moi en face du moi; et cest la diversité de lautre qui donne à lunité, son être-au-monde. Il existe en outre un rapport entre le monde fictionnel du poète et le réel de son expérience. Parce quil construit une autobiographie transgressive par lautofiction. Cela nous dirige vers lenrichissement des représentations imaginaires et met en évidence linfluence que la représentation littéraire exerce en retour sur l’espace référentiel.
    Keywords: Transgression, altérité, forme, espace, culture, autofiction
  • Fatemeh Toutounchian, Zohreh Nassehi Pages 91-110
    A partir de La Place, récit consacré à la vie de son père, Annie Ernaux opte pour une nouvelle posture d’écriture, une écriture qui cherche à dépasser la singularité de l’expérience, se caractérisant par une tentative de réduire la subjectivité autobiographique et de mettre l’accent sur la valeur collective du «je». Cette recherche de l’objectivité du parcours personnel s’avérerait moins évidente lorsqu’il s’agit de l’exposition des traumatismes affectifs. De ce fait, Une Femme marquerait une différence avec les autres récits ernausiens, ne serait-ce que par le titre étant le seul dans toute l’œuvre d’Annie Ernaux à comprendre un article indéfini. Y est-elle parvenue à échapper au piège de l’individuel et à ne pas impliquer des sentiments tel que l’annonçait son auto-socio-biographie? Ainsi, après avoir étudié l’auto-socio-biographie et l’objectivité érnausienne dans Une Femme, nous nous sommes proposées d’étudier le degré de subjectivité dans cette œuvre en nous recourant à lanalyse narrative du texte.
    Keywords: Une Femme, Annie Ernaux, écriture de soi, auto, socio, biographie, objectivité, subjectivité
  • Mitra Zarei Barzi, Gholam, Reza Zatalian Pages 111-125
    Dans le contexte de nos recherches sur la technique du roman dans l’œuvre de Simone de Beauvoir, nous avons relevé que par rapport à la psychanalyse freudienne notre auteur était en contradiction avec lui-même. Elle avait entrepris dans Le Deuxième Sexe un travail sur la psychanalyse. Elle y évoque la nécessité de refondre les théories psychanalytiques d’un point de vue féministe. L’apprentissage de la féminité empêche la femme de s’affirmer comme transcendante. Elle se voudrait sujet, mais elle se fait objet. On trouve chez elle un élan existentiel non concrétisé, un désir abstrait de liberté et de l’autonomie. Beauvoir critique le parti pris masculin des psychanalystes – surtout chez Freud – où la femme est conçue comme l’envers négatif de l’homme. Elle rejette clairement cette méthode qui pose la sexualité comme une donnée irréductible. Si nombreuses que soient ces critiques, elles n’aboutissent pas à un rejet total de la psychanalyse, mais à une reprise partielle: entre le point de vue psychanalytique et la perspective de la morale existentialiste que Beauvoir adopte, elle s’accorde avec Freud sur un certain nombre de faits mais elle se trouve en désaccord sur leur interprétation. Nous avons essayé de jeter une certaine lumière sur cette réinterprétation de la psychanalyse du point de vue de Beauvoir.
    Keywords: Beauvoir, psychanalyse, existentialisme, sexualité, autobiographie