فهرست مطالب

جامعه شناسی ایران - سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 45، تابستان 1393)

مجله جامعه شناسی ایران
سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 45، تابستان 1393)

  • 190 صفحه، بهای روی جلد: 100,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1393/06/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید آیت الله میرزایی، معصومه قاراخانی صفحات 3-22
    ناراستی های اخلاقی در پژوهش اجتماعی، هر چند به میزان اندک، می تواند پایه های دانش اجتماعی را سست و نقش کاوشگرانه، نقادانه و حقیقت جویانه آن را تضعیف کند. برای بررسی ناراستی های اخلاقی احتمالی و شناخت فضای هنجاری پژوهش علوم اجتماعی در ایران، این پژوهش به روش اسنادی به گردآوری و تحلیل محتوای اظهارات منتشر شده پژوهشگران این حوزه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد هنجارشکنی در زمینه اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران دو بعد فردی و ساختاری دارد. در بعد فردی، انحراف از پایبندی به اخلاق پژوهش در سطوح شخصی[1] و حرفه ای[2] (در ارتباط با صورتبندی و محتوای پژوهش، سازمان پژوهشی و تخطی از قواعد و هنجارهای علمی و حرفه ای دریافت و اجرای پژوهش) قابل توجه است. در بعد ساختاری، سوءاستفاده از قواعد و تعهدات اخلاقی و حرفه ای سازمانی و نهادی در ارتباط با پژوهشگر و پژوهش (انتخاب موضوع، نحوه دریافت، فرایند داوری، تصویب، گزارش، کاربرد و محتوای پژوهش) قابل توجه است. بر پایه دستاورد مفهومی این پژوهش، ناراستی های اخلاقی در فضای پژوهش علوم اجتماعی در ایران برایند تاثیر متقابل کنشگران (پژوهشگر) و ساخت نهادی (شامل قواعد و هنجارها و منابع) تسهیل کننده هنجارشکنی است. نتیجه این که ناراستی های اخلاق پژوهش از یک دوسویگی ساختاری در فضای علم در ایران تبعیت می کند و متاثر از ویژگی های ساختاری نهاد علم در ایران در مقطع زمانی مورد مطالعه است.
    کلیدواژگان: اخلاق علمی، اخلاق پژوهش، ناراستی، اجتماع علمی، نهاد علم، علوم اجتماعی
  • اکبر علیوردی نیا، اعظم ملک دار، محمدرضا حسنی صفحات 23-56
    با توجه به گسترش روز افزون رفتارهای انحرافی مرتبط با رایانه و پدید آیی جرایم نوظهور، طیف وسیعی از تهدیدات متوجه افراد و جامعه می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، در صدد تبیین تخلفات رایانه ای دانشجویان دانشگاه مازندران می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه می باشد. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92-91 می باشد که 403 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. متغیر تخلفات رایانه ای از سه بعد «علیه داده و سیستم»، «جعل هویت» و «فرهنگی» تشکیل شده و متغیرهای مستقل عبارتند از: پیوند افتراقی، تقویت افتراقی، تقلید و تعاریف که تاثیر آن ها بر تخلفات رایانه ای و ابعاد سه گانه آن بررسی شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار «Spss» و «lisrel» انجام گرفته است. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، از میان چهار متغیر یادگیری اجتماعی، متغیر پیوند افتراقی و تقویت افتراقی معنادار بوده و تقویت افتراقی با ضریب رگرسیونی (41/0=Beta)، مهمترین تبیین کننده تخلفات رایانه ای است.
    کلیدواژگان: رفتارهای انحرافی، جرایم نوظهور، تخلفات رایانه ای، دانشجویان، نظریه یادگیری اجتماعی
  • احمدرضا اصغرپور ماسوله، عطیه صادقی صفحات 57-86
    شبکه های اجتماعی مجموعه ای از روابط اجتماعی هستند و اعتماد، یکی از ویژگی های مهم روابط اجتماعی محسوب می شود. بی اعتمادی زمینه ساز عدم همکاری و بی نظمی در جامعه می گردد از این رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی تولید و فرسایش اعتماد در ساختارهای شبکه ای مختلف است. ازآنجایی که تعامل های اجتماعی درون روابط اجتماعی رخ می دهند، چگونگی انتخاب طرف تعامل می تواند بر شکل گیری اعتماد تاثیرگذار باشد. دو معیار مهم کنشگران در انتخاب طرف تعامل شدت اعتماد در رابطه اجتماعی و سابقه تعامل می باشد. بر همین اساس در این مقاله سه نوع راهبرد جهت انتخاب طرف تعامل به کار گرفته شده است که همگی مبتنی بر میزان اعتماد موجود در رابطه است: انتخاب روابط با اعتماد قوی، متوسط و ضعیف. پاسخ دهی طرف تعامل نیز به دو گونه تصادفی و مبتنی بر اعتماد امکان پذیر می باشد. به منظور بررسی دقیق چنین وضعیتی از مدل سازی عامل محور استفاده شده است چراکه با این روش می توان جهت به فهم فرآیندها و سازوکارها و حتی انجام آزمایش های مصنوعی اقدام کرد. لذا، در دو نوع ساختار شبکه ای چهار حالت تنظیم برای مدل طراحی گردید. هرکدام از حالات، 300 بار و در 100 واحد زمانی اجرا شد. خروجی مدل با نرم افزار Spss و Matlab مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهند عامل های دارای راهبرد قوی در مقایسه با عامل های دارای راهبرد ضعیف بیشترین توانایی را در تولید اعتماد دارند. همچنین در شبکه هایی که پاسخ دهی عامل ها به صورت تصادفی صورت می گیرد، امکان انباشت اعتماد در رابطه وجود ندارد، درصورتی که در شبکه هایی که پاسخ دهی مبتنی بر اعتماد است شاهد انباشته شدن اعتماد در بلندمدت خواهیم بود. همچنین، اعتماد در شبکه های مرکزی در مقایسه با شبکه های خوشه ایبا احتمال بیشتری دچار فرسایش می شود.
    کلیدواژگان: اعتماد، شبکه اجتماعی، شبکه مرکزی، شبکه خوشه ای، مدل سازی عامل محور
  • علی محمد حاضری، مرضیه حاجی هاشمی صفحات 87-125
    آنچه در این مقاله، مورد مطالعه و پژوهش است، اندیشه های سیاسی و اجتماعی برگرفته از آثار مستقیم چهار چهره شاخص بنیادگرایی دینی در ایران معاصر است تا بتوان بر اساس روش تحلیل تماتیک به الگویی دست یافت که بیانگر مولفه های نظری این طیف از اسلام گرایی سیاسی با رویکردی کاملا بومی باشد. در این مجال داده های متنی، مورد توصیف، سازماندهی و سپس تفسیر قرار می گیرد، به گونه ای که داده های متنی ابتدا تنظیم و سازماندهی می شوند تا مقوله های هر اندیشه به طور مجزا از داده های متنی به نظم درآمده، ظاهر شوند و بعد از تعیین مقولات مشترک، حمایت تماتیک یا موضوعی از آن ها به عمل آید. این فرآید تا اشباع تماتیک، ادامه دارد و سپس در نهایت یک الگوی تماتیک بومی از بنیادگرایی در ایران ارائه و تفسیر می شود که بیانگر مولفه های اندیشه های این طیف از نخبگان و کنشگران سیاسی و اجتماعی در عرصه تحولات ایران معاصر است و به این مفهوم در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران، معنا می بخشد.
    کلیدواژگان: بنیادگرایی دینی، اندیشه سیاسی و اجتماعی، شکل حکومت، قانونگذاری، آزادی
  • محمود شهابی، وحید اعطاف صفحات 126-152
    در این مقاله با اتکا به رویکردی پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، به دنبال کشف فهم مردان از «غیرت ناموسی» و همچنین کشف موقعیت ها و لحظاتی از زندگی روزمره بوده ایم که مردان در آن غیرتمندانه احساس و رفتار می کنند. بدین منظور از نظریه مبنایی به عنوان روش پژوهش کیفی بهره گرفته ایم. داده های پژوهش نیز به وسیله مصاحبه و مشاهده مستقیم جمع آوری شده اند. جمعیت مورد مطالعه شامل مردان 20 تا 40 ساله تهرانی است و نمونه ها شامل 25 مرد و 5 زن بوده اند که طبق روش نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. طبق نتایج این پژوهش، غیرت ناموسی نگرانی و تشویش مردان ایرانی از ابژه سازی و خود_ابژه سازی نوامیس خود و کنش های متناظر با آن است. منظور از ابژه سازی تقلیل کلیت وجودی زن به جنسیت اش و تعامل با او به عنوان یک شی جنسی از سوی اجتماع مردانه و از طریق نگاه، کلام، تماس های بدنی، روابط عاطفی، معاشرت های اجتماعی و روابط جنسی است. خود_ابژه سازی نیز به نقش ارادی یا غیرارادی اما فعال زن در چنین تجربیاتی اشاره دارد. بر اساس یافته ها مردان درجات متغیری از نگرانی را در برابر سطوح مختلف ابژه سازی و خود_ابژه سازی تجربه می کنند. ترکیب ادراک مرد از فضای تعامل، وضعیت سایر مردان و وضعیت زن، نقش برجسته ای در برانگیختن عواطف غیرتمندانه یا غیرغیرتمندانه و واکنش های متناظر با آن ها دارد. از این رو در بیش تر موارد غیرت بیش از آن که عاطفه ای درونی باشد، عاطفه ای فرهنگی و موقعیت مند به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: غیرت، ابژه سازی، خود، ابژه سازی، موقعیت مندی
  • عالیه شکربیگی، رضا مستمع صفحات 153-177
    خشونت علیه زنان در ابعاد خانگی و اجتماعی آن چه در جوامع توسعه یافته و چه در جوامع درحال توسعه همواره به عنوان یک دغدغه و آسیب مطرح بوده است. تحقیقات زیادی روی این مسئله انجام شده منتها به دلیل داشتن روش های مختلف برخورد با مسئله و شقوق متعدد نظری، نتوانسته این انبوه نتایج را در یک قالب پژوهشی که نقطه عطفی برای پژوهش های آتی در این حوزه باشد فراهم آورد. در این پژوهش فراتحلیلی با دسته ب ندی نظریات به کارگرفته شده در 22 پژوهش کاربردی در حوزه خشونت عیله زنان، تئوری های پرکاربرد استخراج و سپس با بررسی روش های تحقیق آن ها علاوه بر مشخص کردن حیطه و میدان مطالعاتی، اجزا پژوهش ها دسته بندی شده است. در طبقه بندی فرضیات مشخص گردید، ربط نظری با مدل نظری ارائه شده در پژوهش ها همخوانی اندکی داشته و تنها سه نظریه «منابع»، «یادگیری» و «فمنیستی» در تبیین مدل فرضی کاربرد اصلی داشته است. در نهایت با استفاده از روش های قدرتمند آماری نقش این سه نظریه در تبیین و تایید فرضیات سنجش شد. پیشنهادهای پژوهش ها نیز براساس اتکا بر پایگاه های اقتصادی، جنسیتی و آموزشی دسته بندی گردید.
    کلیدواژگان: خشونت، زنان، خشونت علیه زنان، خشونت خانگی، فراتحلیل
  • مهدی ابراهیمی صفحات 178-183
    سازوکارها[1] بخش بسیار مهمی از زندگی اجتماعی اند. برای مثال، ما می توانیم ببینیم که چگونه نابرابری در گذر زمان افزایش می یابد و یا شهرها چگونه در جهت تفکیک و جداسازی[2] عمل می کنند، اما پرسش این است که نحوه عمل ساز و کارهایی از این دست چگونه است؟ در جامعه شناسی تحلیلی به عنوان یکی از رویکردهای اثرگذار در حوزه جامعه شناسی، تبیین[3] پدیده های اجتماعی با شناسایی و تمرکز بر سازوکارهای اجتماعی ای صورت می گیرد که سبب وقوع رویدادها و یا پیامدهای این رویدادها می شوند. بدین منظور، مولفه های کلیدی فرایندهای اجتماعی مشخص می شود و نحوه ارتباط این مولفه ها با یکدیگر مورد بررسی قرار می گیرد. هدف جامعه شناسی تحلیلی، تشریح اصول معرفت شناختی، نظری و روش شناختی ای است که شالوده توصیف و تبیین صحیح هستند. نویسندگان فصول مختلف این کتاب نیز به دنبال کندوکاو ابعاد مختلف تبیین های مبتنی بر سازوکارها در علوم اجتماعی اند، و همچنین پاسخ به پرسش هایی از قبیل سازوکارهای اجتماعی چگونه موجب پیوند کنش های فردی با محیط های اجتماعی می شوند؟ نقش مدل سازی چندعاملی[4] در مفهوم سازی از سازوکارها چیست؟ و آیا مفهوم سازوکار، مساله ربط داشتن[5] در تبیین های علوم اجتماعی را حل می کند یا خیر؟.