در فیلم «پاریس تا پاریس» اسماعیل حقیقت، جانباز زمان جنگ، همراه با یلدا دختر خردسالش، برای درمان به پاریس می آید. اسماعیل در سال های پیش از انقلاب در پاریس در رشته پزشکی درس می خوانده و با آغاز جنگ تحمیلی به ایران بازمی گردد. همان زمان کتی همکلاسی اسماعیل و ایرج که به شدت دلبسته اسماعیل است، از رفتن اسماعیل دلخور

می شود. اکنون کتی همسر ایرج است و به دلیل همان کینه کهنه به ایرج اجازه نمی دهد که اسماعیل و یلدا پا به داخل خانه آن دو بگذارند. اسماعیل و یلدا، شبانه آواره خیابان های پاریس می شوند. تا اینکه به شکلی اتفاقی و در جریان دزدیده شدن کیف مدارک اسماعیل، او با مردی ایرانی به نام امامی