آرشیو سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، شماره ۵۳۸۶
پایتخت
۲۷
یادداشت روز

احترام بخشی از شغل شما نیست؟

پریا خداقلی زاده

٭ داروخانه غرق مشتری است. جمعیت زیادی برای گرفتن داروهای مختلف در صف انتظار ایستاده اند. خانمی که متصدی تحویل دارو است در حالی که با خونسردی مشغول صحبت با همکارانش و نوشیدن چای است، با بی حوصلگی دارو و نسخه ها را تحویل می دهد. او بیشتر سوال ها را یا با جواب های کوتاه پاسخ می دهد یا با عصبانیت می گوید که نمی دانم و دوباره سرگرم ادامه صحبت خود می شود. تعداد قرص های یک نسخه کمتر از تعدادی است که پزشک نوشته است. مرد میانسالی که داروها را تحویل گرفته به آرامی این موضوع را مطرح می کند، اما خانم متصدی به جای عذرخواهی با لحن غیرمحترمانه ای می گوید: «آنقدراینجا شلوغ است و با من حرف می زنید که معلوم است باید اشتباه شود.»

٭ برای خرید به یکی از چرم فروشی های زنجیره ای و معروف تهران رفته ام.بعد از خرید کالای مورد نظر و پرداخت هزینه بالای آن از فروشنده درخواست می کنم علاوه بر بسته بندی مناسب، آن را در یک ساک دستی مناسب قرا دهد تا برای هدیه دادن بهتر به نظر برسد، اما فروشنده با بی تفاوتی می گوید که ساک دستی تمام شده و هدیه را در یک کیسه پلاستیکی معمولی می گذارد.با تعجب می پرسم یعنی یک هدیه 100 هزار تومانی را باید در کیسه پلاستیکی برد؟ او هم با خونسردی بیشتری جواب می دهد که «اگر خیلی ناراحت هستید، می تواند لطف کند و هزینه را استرداد کند!»

بارها وبارها پیش آمده که در طول روز افرادی که به نحوی با آن ها سر و کار داریم به جای رفتار و احترام مناسب به خریداران و مراجعه کنندگان رفتار غیرمحترمانه ای با آن ها دارند و در توضیح علت این نوع رفتار فقط این گونه پاسخ می دهند که اگر ناراحت هستید، می توانید به جای دیگری مراجعه کنید! معلوم نیست ریشه این نوع فرهنگ اجتماعی ناپسند به کجا بر می گردد، اما نکته جالب اینجاست که بسیاری از ما فکر می کنیم احترام متقابل بخشی از وظیفه کاری ما نیست و نیازی به رعایت آن نداریم.بد نیست گاهی به این فکر کنیم که می توانیم با اصلاح رفتارمان یک وظیفه زیبا و انسانی مانند احترام به دیگران را به راحتی زیر پا نگذاریم.

گروه جامعه