آرشیو چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹، شماره ۴۹۲۳
تاریخ و اقتصاد
۲۶

واکاوی

گفتند نمی گذارند کار صحیح بکنیم

شوستر در جهت گیری های سیاسی به حزب دموکرات گرایش بسیار داشت و مشروطه ایرانی را به دیده مثبت می نگریست. او همچنین از اتفاقات نفتی جنوب غرب ایران نیز بی اطلاع نبود و می دانست که تاثیر اقتصادی این رویداد در آینده ایران می تواند بسیار مفید باشد. شوستر پیش از آنکه به ایران اعزام شود، در میانه راه در شهر استانبول با سیدحسن تقی زاده یکی از اعضای دموکرات مجلس اول ملاقات کرد و پیش از آن نیز تحت تاثیر بیانات علیقلی نبیل الدوله، کاردار سفارت ایران در واشنگتن قرار گرفته بود. ورود شوستر به ایران موضوعی نبود که از دید روسیه و بریتانیا به خصوص مسوولان کمپانی نوپای نفت APOC (کمپانی نفت انگلیس و ایران) مخفی بماند. خصوصا اینکه برخی اقدامات این میهمان آمریکایی بر خلاف منافع آنها در قرارداد 1907 بود! در ابتدای ورود شوستر، موضوع استقراض 1250000 پوندی از بانک شاهی مطرح شد و به تصویب رسید.

 بلژیکی ها که گمرکات ایران را در دست داشتند، با کمک رجال طرفدار روسیه سعی داشتند مبلغ مورد نظر را در اختیار خود بگیرند. شوستر وضع مالی وخیم ایران را به کابینه توضیح داد و آنان را متقاعد کرد که وجه استقراض باید قانونا در اختیار خزانه دار (یعنی شوستر) باشد. دولت نیز او را تایید کره و به این ترتیب روس ها و بلژیکی های طرفدار روسیه، اولین ضرب شست شوستر را دریافت کردند! روزی که ویلیام مورگان شوستر، خزانه را تحویل می گرفت فقط حواله 600 هزار تومان موجودی در خزانه بود. تنها محاسبات عددی در خزانه نبود که مورگان شوستر را از ادامه اصلاحات اقتصادی بازمی داشت، بلکه باور ذهنی ایرانیان نیز بر این امر دامن می زد. آنان با همین باور هر کوششی در راه اصلاحات را در نطفه خفه کرده و امید برای آینده بهتر را تیره و تاریک می دیدند. چندان که شوستر در شرح ماموریت خود نیز گفته است: «از روز اول که وارد تهران شدیم همواره ما را متنبه کردند که هیچ وقت نخواهند گذاشت درباره ایران کار صحیح بکنیم، مستشاران و صاحب منصبان اجنبی دیگر هم که به تهران آمده و ساعی بودند که اصلاحات را عملی کنند از همان اول مجبور شدند که یا ایران را ترک و بدرود گفته یا به حمایت و طرفداری کسان دیگر که ضداصلاحات بودند بروند و برای ما همین را مناسب تر می دانستند که با آن اعیان مقتدر، روش صلح آمیزی اختیار بکنیم.»

دلیل انزجار مردم ایران از راه آهن و حق انحصار

ادوارد گرانویل براون در هفتم فوریه 1862 در انگلستان متولد شد. وی تالیفات متعددی در زبان فارسی از خود به جای گذاشت که مهم ترین آنها تاریخ ادبیات ایران در 4 جلد است.

همچنین حاصل سفر یک ساله اش کتاب «یک سال در میان ایرانیان» است. براون در بخشی از مطالب این کتاب راجع به ناصرالدین شاه و امتیازات چنین می نویسد:... شهر کوچک شاه عبدالعظیم که به خاطر مسجدش[امامزاده اش] شهرت پیدا کرده است و راه آهن بحث انگیزی که قرار بود تا خلیج فارس ادامه یابد، از تهران تا همین محل کشیده شده است. وقتی که در پاییز 1888 در مسیر بازگشت به خانه دوباره به این محل آمدم، راه آهن مزبور مشغول به کار بود و روزانه 8 تا 10 قطار به مقصد تهران و برعکس در حرکت بودند.

ادوارد گرانویل براون، یک سال در میان ایرانیان، برگردان مانی صالحی علامه،تهران، 1381، نشر ماه ریز صص120-119