چرا اسلام به پوشش زن حساس است؟
استاد شهید مطهریممنوعیت تمتعات غیرقانونی برای مردان در اسلام حجاب در اسلام از یک مسئله کلی تر و اساسی تری ریشه میگیرد و آن این است که: اسلام- برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم میآمیزد -میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد.
وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند.
پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان ، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد.
آیات مربوطه همین معنی را ذکر میکند و فتوای فقها هم موید همین مطلب است.
درست است که صورت ظاهر مسئله این است که زن چه بکند، پوشیده بیرون بیاید یا عریان، یعنی آن کس که مسئله به نام او عنوان می شود زن است اما روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنای زنا ببرد یا نه؟
اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب می دهد: خیر، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین می توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند، اما در محیط اجتماع ، استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع می باشند.
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است:
بعضی از آنها جنبه روانی دارد، بعضی جنبه خانه و خانوادگی، بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
1.آرامش روانی:
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بندوبار ، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی درمیآورد.
غریزه جنسی غریزهای نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش تر میگردد، همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعلهورتر میشود.
همین قدر کافی است که بدانیم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نیست که با سیر شدن شکم اقناع شود، بلکه یا به صورت حرص و آز و تنوع پرستی درمیآید و یا به صورت عشق و غزل.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است و تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است. در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان تکلیف معین کرده است.
یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است:
«قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم... قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن.»(سوره نور: 31-30)
خلاصه این دستور این است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی کنند، نباید نگاه های مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند.
یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوهگری و دلربایی نپردازند، به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانهای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند.
روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد. همانطور که بشر- اعم از مرد و زن- در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمی شود و اشباع نمیگردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است.
هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمیشود.
از طرفی تقاضای نامحدود،خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی میگردد.
چرا در دنیای غرب اینهمه بیماری روانی زیاد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله جراید و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی و حتی خیابان ها و کوچه ها انجام می شود.
شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود و بالعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد.
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم میسازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود.
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود؛ در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه گذاری میشود. در سیستم روابط آزاد جنسی ، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه میدهد و آنها را ملزم میسازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان میبخشد.
اولا؛ موجب می شود که پسران تا جایی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامی که نیروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی مینهد اقدام به ازدواج کنند و در این موقع زن را فقط برای فرزند زادن و احیانا برای خدمتکاری و کلفتی بخواهند و ثانیا؛ پیوند ازدواج های موجود را سست می کند و سبب میگردد به جای اینکه خانواده بر پایه یک عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند برعکس به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت ببیند و چنانکه اصطلاح شده است یکدیگر را «زندانبان» بنامند. واضح است که روابط خانواده در چنین سیستمی تا چه اندازه سرد و سست و غیر قابل اطمینان است.
برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفتهاند: «حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است» بیحجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد.
اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارد و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند. پوشانیدن بدن به استثنای وجه و کفین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجویی های شهوانی است.
... مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد. از نظر مغز و فکر نیز تفوق مرد لااقل قابل بحث است.
زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق خود را بر مرد ثابت کرده است.
حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد، یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.
اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصا تاکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و باوقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود.
قرآن کریم در سوره احزاب (آیه 59) پس از آنکه توصیه میکند زنان خود را بپوشانند می فرماید: «ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین» یعنی این کار برای اینکه به «عفاف» شناخته شوند و معلوم شود «خود را در اختیار مردان قرار نمیدهند» بهتر است و در نتیجه دور باش و حشمت آنها ، مانع مزاحمت افراد سبکسر میگردد.