آرشیو یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۲۳۵۷۶
ورزشی
۹
نکته ورزشی

سهم خواهی فرصت طلبان در ماجرای واگذاری!

سال هاست که ورزش از حضور عناصر مزاحم و رخنه جریانات مخل و سهم خواه عذاب می کشد و ضربه می خورد. هر اتفاق خوبی که قرار بوده در این ورزش رخ دهد، یا هر برنامه ای که می توانسته به حال آن مفید باشد، با دخالت و نفوذ این افراد و جریانات- که دغدغه اصلی آنها کسب منافع نامشروع و هرچه بیشتر است- به انحراف کشیده و یا بد اجرا شده است. یعنی با دخالت و رخنه و شامورتی بازی ها، این اتفاقات و برنامه ها عملا به نفع جریانات مخل و آویزان تمام شده ، نه خود ورزش! در این باره نمونه فراوان است که در زمان خود حتی المقدور به آنها پرداخته ایم و این جا تکرار آنها را ضروری نمی دانیم. از قدیم گفته اند «آن را که عیان است، چه حاجت به بیان است؟».

کسانی که اهل ورزش هستند و مسائل و اتفافات آن را پیگیری می کنند خوب می دانند که از چه سخن می گوییم. طبیعی است در این باره کسانی که طی سال ها در بخش های مختلف ورزش صاحب پست و مسئولیت بوده اند، این اشارات را بهتر و ملموس تر درک می کنند چون از نزدیک با این مسائل در ارتباط بوده و به قول معروف ، صابون این جریانات و عناصر حسابی به تن شان خورده است.

این مقدمه را آوردیم تا خیلی صریح عرض کنیم و به سهم خود هشدار دهیم که این عناصر و باندها الان و این روزها سخت در کمین و تکاپو هستند تا در موضوع بسیار مهم و تعیین کننده واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس طبق معمول با هر ترفندی خود را وسط معرکه بیندازند و سهم خود را ببرند و کاری کنند که جریان واگذاری- که اگر در مسیر درست و ثواب حرکت کند، بی هیچ تردیدی به نفع کلیت ورزش (و نه فقط فوتبال) خواهد بود- در جهت و به سمتی حرکت کند که بیش از هرچیزی و هرکسی به نفع آنها تمام شود! این حرف ما هرگز از سر اغراق و بزرگ نمایی نیست و عین واقعیت است ، واقعیتی که سال ها در ورزش و برای ورزش رخ می دهد و تکرار می شود.

شعار و حرف اصلی این جریانات مزاحم و مخل ورزش این است که «دیگی که قرار نیست برای ما بجوشد...» بر همین مبناست که می گوییم این جریانات و عناصر سعی می کنند با نفوذ و دخالت ، هر برنامه و اتفاقی را که قرار است برای ورزش و به مصلحت و در جهت پیشرفت و تحول آن باشد، از مسیر اصلی خارج کنند و به سمت و سویی بکشانند که دلخواه خودشان است و منافع آنها را تامین می کند. این جریانات و افراد در ورزش ما حضوری فعال دارند و تلاش برای کتمان این واقعیت و نادیده گرفتن نقش مخرب آن، جز خودفریبی و طفره رفتن از برخورد قاطعانه با این جریانات معنای دیگری ندارد.

در روزهای بعد از رسمیت یافتن ماجرای واگذاری ، در کنار اخبار و اظهارات امیدوارکننده و مثبت درباره آینده این دو تیم ، گاه اخباری به گوش می رسد که سخت موجب نگرانی می شود. این اخبار عمدتا در مورد افراد بدسابقه و باندهای پیشانی سفیدی است که طی سال های اخیر در به انحراف کشاندن فعالیت های ورزشی و ناکارآمد کردن برخی از مدیریت های ورزش و از همه مهم تر ، دامن زدن به مسائل غیراخلاقی و سوءاستفاده های مالی و میدان دادن به دلالیسم افسارگسیخته در ورزش و رسانه ها و منزوی کردن شخصیت های خوشنام و کاربلد و میدان دادن به عناصر فرصت طلب و روشنفکرنما! و... نقش بسیار عمده و غیرقابل انکاری داشته و دارند. حالا می شنویم که بعضی از این عناصر رفوزه و تابلودار، پس از پایان ماجرای واگذاری ، خود را وسط معرکه انداخته و قیافه منجی و ژست دلسوز و خدمتگزار را به خود گرفته اند و... الخ.