آرشیو شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳، شماره ۲۳۷۹۶
معارف
۷
شبهه ها و پاسخ ها

حجاب و افزایش حرص و طمع

محمدحسن وکیلی

شبهه: حکم حجاب برای کنترل قوای شهوانی انسان صادر شده است اما می‏ بینیم که به صورت معکوس نتیجه می‏ دهد و خود حجاب در بسیاری از موارد، موجب تحریک شهوت می‏ شود؛ زیرا ممنوعیت، حرص می‏ آورد و انسان ها نسبت به چیزی که منع شوند بیشتر حریص می‏ شوند. در روایتی نقل شده است: «الإنسان حریص علی ما منع»(اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ‏1، ص 43)؛ انسان نسبت به چیزی که از آن منع می شود، حرص می ورزد. همچنین وقتی حجاب و پوشش وجود داشته باشد، گاهی مواقع این حرص، منجر به تحریک شهوت می‏ شود، زیرا زمینه ای برای تخلیه شهوت در جامعه وجود ندارد و این شهوت بتدریج غلیان پیدا می‏ کند و شدید می‏ شود و آفات و تبعات منفی به دنبال خود می‏ آورد.

پاسخ: درست است که ممنوعیت تا حدی، حریص کننده است؛ اما برداشتن ممنوعیت‏ ها برای ازبین بردن حرص در جایی کارآمد است که دو شرط محقق شود؛ اول اینکه اگر ممنوعیت را برداریم، حرص انسان‏ ها تمام شود و افزایش پیدا نکند. دوم اینکه برداشتن ممنوعیت، آفت نداشته باشد. در حالی که مسئله حجاب هیچ کدام از این دو شرط را ندارد. حتی در جوامعی که حجاب وجود ندارد، حرص و طمع همچنان در انسان‏ ها وجود دارد، زیرا تمایل شهوت جنسی در نوع بشریت از تمایلات سیری ناپذیر است. به همین جهت وقتی روسری‏ ها را برمی‏ دارند، افراد به برهنگی های بیشتر و ارتباطات بیشتر طمع پیدا می‏ کنند و افراد هرچه برهنه‏ تر می شوند، به ارتباطات بیشتر تمایل پیدا می کنند، تا جایی که امروز کار به ارتباط با همجنس و ارتباط با اشیاء و ارتباط با حیوانات و... نیز کشیده شده است. با این حال بیماری‏ های جنسی تمامی ندارد و افراد در قوای شهوانی سیر نمی‏ شوند زیرا از اول در حد تعادل حرکت نکرده‏ اند و به همین دلیل از مسیر و چارچوب فطرت انسانی خارج شده‏ اند. پس این گونه نیست که اگر حجاب را لغو کنیم، حرص و طمع تمام شود. علامت مهم وجود این حرص و طمع، تجاوزهای همراه با خشونت و قانون‏ شکنی‏ های بسیار فراوانی است که در جوامع بی‏ حجاب وجود دارد و نشان می‏ دهد چشم و دل این افراد، سیر نشده و به آرامش لازم دست پیدا نکرده‏ اند و همچنان حرص و طمع در آن‏ ها وجود دارد.

حرص و طمع؛ رافع ممنوعیت نیست

نکته دوم درخصوص مسئله حجاب آن است که نه تنها اگر حجاب برداشته شود حرص و طمع تمام نمی‏ شود، بلکه آفت‏ های گسترده‏ ای نیز به وجود می‏ آید. به طور طبیعی اگر چیزی آفت داشته باشد انسان مجبور می‏ شود که محدودیت‏ هایی را اعمال کند؛ یعنی انسان ترجیح می‏ دهد که حرص و طمع به وجود بیاید، ولی از آن آفت‏ ها در امان باشد. به این مثال ساده از قوانین راهنمایی و رانندگی توجه کنید. قانونگذاران کشور با توجه به سطح امنیت خودروها و همچنین با توجه به کیفیت و پهنای جاده‏ های کشور، بر سرعت حرکت خودروها در جاده‏ ها محدودیت قانونی اعمال کرده‏ اند و اجازه نمی‏ دهند که رانندگان با سرعتی فراتر از محدوده قانونی حرکت کنند. چنین قانونی برای بسیاری از جوانان این حرص و عطش را ایجاد می‏ کند که حداقل یک بار، با نهایت سرعتی که یک خودرو حرکت می‏ کند، رانندگی کنند. آیا به وجودآمدن این حرص برای جوانان می‏ تواند دلیل بر رفع محدودیت قانونی سرعت رانندگی شود؟ روشن است که اگر چنین اتفاقی بیفتد آمار تصادفات و مرگ ومیرهای جاده‏ ای به صورت تصاعدی بالا می‏ رود و جوانان بسیاری در تصادفات آسیب می‏ بینند.

عقل انسان در چنین مواردی به مقایسه هزینه فایده قوانین می‏ پردازد و نتیجه می‏ گیرد که حرص داشتن برای تجربه سرعت‏ های بالا در رانندگی، ارزش بسیار کمتری از جان افراد دارد و نمی‏ توان به خاطر آن، جان انسان‏ ها را به خطر انداخت. پس نمی‏ توان گفت هر جایی که ممنوعیت است حرص هم وجود دارد وما باید ممنوعیت را برداریم؛ بلکه ما باید هزینه و فایده را بسنجیم و ببینیم آثار سوء ممنوعیت بیشتر است یا آثار مثبت آن؛ و بر اساس این سنجش تصمیم بگیریم. البته در چیزهایی که ضرر زیادی وجود ندارد و حرص و طمع ممنوعیت آن، آزاردهنده‏ تر است؛ جا دارد که قانونگذار تا حدودی به افراد آزادی بدهد تا حس حرص و طمع در افراد از بین برود؛ اما در مسائلی که ضررهای بزرگ دارد، چنین تصمیمی، منطقی نیست و مسئله حجاب هم یکی از همین مسائل است. اگر بخواهیم حجاب را کنار بگذاریم نه تنها حرص و طمع تمام نخواهد شد؛ بلکه آفاتی در جامعه پدید خواهد آمد که ده‏ ها برابر از ضرر حرص و طمع شدید‏ تر است. راه حل تحصیل آرامش و فروکش کردن حرص و طمع، این است که افراد در سنین مناسب تشکیل خانواده بدهند و ازدواج کنند تا آرامش پیدا کنند. درمان حقیقی این حرص و طمع، ازدواج در چارچوب مشروع و قانونی است و آزادگذاشتن روابط بین مرد و زن، سرابی بیش نیست.