به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب housin pourahmadi mibodi

  • علی اصغر دهقانی*، حسین پوراحمدی میبدی، مجتبی ناصری

    در حالی‎که نگاه کلاسیک (در قالب رئالیسم و شاخه‎ های آن)، قدرت را محدود به عرصه ‎های عینی تلقی می کرد، ظهور و بروز فن‎آوری‎های جدید و از جمله فن‎آوری اطلاعات و ارتباطات، هم ایجاد قدرت از طریق دانش و هم تولید ثروت از طریق فضای سایبر را امکان پذیر ساخته و عرصه جدیدی را در برابر همگان قرار داده است. امروزه، اهمیت فضای سایبر به حدی است که تعاملات استراتژیک سطح سیستم بین المللی را تحت تاثیر قرار داده و نظام اقتصاد سیاسی جهان را متحول نموده است. افزایش عمق نقش آفرینی عامل سایبر، کشورها را با مخاطرات امنیتی هم مواجه ساخته است. از همین رو، کشورهای جهان در راستای نیل به قدرت ملی، سیاست های کلان حوزه سایبر خود را با نگاهی استراتژیک فرمول بندی کرده و تلاش دارند تا از مزایای این عرصه جدید نهایت بهره برداری را داشته و با مشکلات و معضلات امنیتی آن مواجهه صحیحی داشته باشند. سئوال اصلی پژوهش اینست که بهره برداری حداکثری از پتانسیل های فضای سایبر، چه شکلی از سیاست گذاری و ساختاربندی را طلب می نماید؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که استحصال کامل پتانسیل های فضای سایبر، نیازمند شکل خاصی از بازیگری است که تاکنون جمهوری اسلامی ایران درآن موفقیت مطلوبی کسب نکرده است. چارجوب نظری تحقیق، رویکرد اقتصاد سیاسی بوده و پژوهش جهت نیل به اهداف خود از روش توصیفی-تحلیلی استفاده نموده است. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، اینترنتی و اسنادی است و تحلیل فرآیند به صورت نظری انجام خواهد شد.

    کلید واژگان: اقتصاد سیاسی, فضای سایبر, سیاست‎گذاری سایبری, اقتصاد دیجیتال, امنیت سایبری}
    AliAsghar Dehghani *, Housin Pourahmadi Mibodi, Mojtaba Naseri

    While the classical view (in the form of Realism and its branches) considered power limited to objective fields, the emergence of new technologies, including Information and Communication Technology, has enabled both the creation of power through knowledge and the generation of wealth through cyberspace and has opened a new arena for everyone. Today, the importance of cyberspace is so great that it has affected strategic interactions at international system and has transformed the political economy system of the world. Increasing the depth of the role of the cyber agent has made countries face security risks. Therefore, in order to achieve national power, the countries have formulated their macro-policies in the cyber field with a strategic view and are trying to extract benefits of this new field and simultaneously, face its security problems correctly. The main question of the research is, “what kind of policy and structuring will maximize the exploitation of the cyber space”? Research studies show that fully exploiting the potential of cyberspace is a special form of acting that has not been successful in the Islamic Republic of Iran. The theoretical framework of the research is the political economy approach and the research has used the descriptive-analytical method to achieve its goals. Data collection is through library, internet and documentary studies and process analysis will be done theoretically.

    Keywords: Political Economy, Cyberspace, Cyber Policy-Making. Digital Economy, Cyber Security}
  • علی اصغر دهقانی، حسین پوراحمدی میبدی*

    تحولات مربوط به انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات زمینه تاثیرگذاری عمیق بر فرماسیون اقتصادی-اجتماعی جوامع و بازصورت‎بندی نظام اقتصاد سیاسی بین‎الملل را فراهم نموده است. دگرگونی منتج از انقلاب دیجیتال در نظام جهانی، با شدت و ضعف و تغییراتی به پنج قاره منتقل می‎گردد. سمت و سوی این تغییرات را نظام فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورها در تعامل با نظام جهانی مشخص مینماید. هدف این مقاله عبارتست از بررسی این مساله که در جمهوری اسلامی ایران، چه مولفه هایی، فهم نظام از فضای سایبر را متاثر نموده و شدت و حدت و شکل تاثیرپذیری کشور از فضای سایبر را دیکته نموده است. اقتصاد سیاسی فضای سایبر، بیان کننده چگونگی تعامل حوزه‎های مختلف ملی و فراملی است که طی آن کلیت فضای سایبر در وضعیت کنونی قرار گرفته است. سوال اصلی پژوهش اینست که اقتصاد سیاسی فضای سایبر در ایران چگونه بوده و چه نتیجه‎ای در بر داشته است؟ پژوهش جهت نیل به اهداف خود از روش کمی-کیفی بهره گرفته است. ناهمگونی در مواجهه با کلیت فضای سایبر و وزن بیشتر مواجهه منفی حاکمیت، موجبات تقابل و در نتیجه عدم استحصال پتانسیلهای آن و عدم شکوفایی را فراهم نموده است

    کلید واژگان: اقتصاد سیاسی فضای سایبر, قدرت ملی, فناوری اطلاعات, اقتصاد دیجیتال, شبکه های اجتماعی}
    AliAsghar Dehghani, Housin Pourahmadi Mibodi *

    Revolutionary developments in information and communication technology have provided a profound impact on the socio-economic formation of societies and the reformulation of the international political economy system. The transformation resulting from the digital revolution in the world system is transmitted to five continents with intensity, weakness and changes. The direction of these changes is determined by the cultural, political, economic and security systems of countries in interaction with the world system. The purpose of this article is to examine the issue of what components in the Islamic Republic of Iran have affected the understanding of the system of cyberspace and dictated the severity and severity of the country's impact on cyberspace. The political economy of cyberspace expresses how different national and transnational spheres interact, during which the whole of cyberspace is in its current state. The main question of the research is what is the political economy of cyberspace in Iran and what is the result? The research has used quantitative-qualitative method to achieve its goals. Heterogeneity in the face of cyberspace as a whole and the greater weight of the negative confrontation of the regime, has led to confrontation and, consequently, to the non-exploitation of its potentials and the lack of prosperity.

    Keywords: Political Economy of cyberspace, cyberpower, digital economy, Cybersecurity, Social Media}
  • حسین پوراحمدی میبدی*، صابر قیاسی

    عراق از زمان موجودیت سیاسی خود به عنوان یک کشور از سال 1921 تا به امروز با مسئله خودمختاری کردها و حدود آن در شمال کشور درگیر بوده است. حکومت اقلیم کردستان در سال 1991 با اعلام منطقه ممنوعه پروازی توسط سازمان ملل شکل گرفت، اما با سقوط صدام در سال 2003 وارد مرحله نوینی گردید به گونه ای که توانست ضمن نفوذ در عراق و بهره گیری از تجربه ده ساله حکومت منطقه ای، در تدوین قانون اساسی نقشی فعال داشته باشد. این حکومت با قرار گرفتن در فعالیت های سیاسی و برنامه های عراق، پس از انتخابات 2005 به عنوان یک بازیگر ذره ای فعال ظاهر شد و از سال 2007 با از سرگیری اختلافات و تنش ها با دولت مرکزی، به دنبال استقلال از عراق بوده است. تلاش اقلیم کردستان برای استقلال از عراق، علاوه بر تاثیرگذاری بر امنیت ملی و ثبات سیاسی عراق، می تواند بر امنیت منطقه ای و داخلی کشورهای همجوار از جمله ایران و ترکیه، نیز تاثیرگذار باشد. که این امر سبب گردید، روابط ایران و ترکیه به ویژه پس از برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم، به سمت ایتلاف سازی گذرا سوق پیدا نماید. اهمیت موضوع تا آنجاست که مجاورت جغرافیایی و میزان تعاملات سیاسی- اقتصادی و فرهنگی همسایگان و همچنین آسیب پذیری متقابل آنها باعث گردیده تا بتوان امنیت و ناامنی را در این منطقه به صورت انکارناپذیری با یکدیگر ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی فرآیند استقلال طلبی اقلیم کردستان عراق و رویکرد ایران و ترکیه نسبت به آن خواهد بود. عراق از زمان موجودیت سیاسی خود به عنوان یک کشور از سال 1921 تا به امروز با مسئله خودمختاری کردها و حدود آن در شمال کشور درگیر بوده است. حکومت اقلیم کردستان در سال 1991 با اعلام منطقه ممنوعه پروازی توسط سازمان ملل شکل گرفت، اما با سقوط صدام در سال 2003 وارد مرحله نوینی گردید به گونه ای که توانست ضمن نفوذ در عراق و بهره گیری از تجربه ده ساله حکومت منطقه ای، در تدوین قانون اساسی نقشی فعال داشته باشد. این حکومت با قرار گرفتن در فعالیت های سیاسی و برنامه های عراق، پس از انتخابات 2005 به عنوان یک بازیگر ذره ای فعال ظاهر شد و از سال 2007 با از سرگیری اختلافات و تنش ها با دولت مرکزی، به دنبال استقلال از عراق بوده است. تلاش اقلیم کردستان برای استقلال از عراق، علاوه بر تاثیرگذاری بر امنیت ملی و ثبات سیاسی عراق، می تواند بر امنیت منطقه ای و داخلی کشورهای همجوار از جمله ایران و ترکیه، نیز تاثیرگذار باشد. که این امر سبب گردید، روابط ایران و ترکیه به ویژه پس از برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم، به سمت ایتلاف سازی گذرا سوق پیدا نماید. اهمیت موضوع تا آنجاست که مجاورت جغرافیایی و میزان تعاملات سیاسی- اقتصادی و فرهنگی همسایگان و همچنین آسیب پذیری متقابل آنها باعث گردیده تا بتوان امنیت و ناامنی را در این منطقه به صورت انکارناپذیری با یکدیگر ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی فرآیند استقلال طلبی اقلیم کردستان عراق و رویکرد ایران و ترکیه نسبت به آن خواهد بود.

    کلید واژگان: ایران, ترکیه, کردستان عراق, ائتلاف سازی}
    Housin Pourahmadi Mibodi *, Saber Ghiyasi

    Iraq, since its political existence as a State from 1921 until today, has been concerned with the issue of Kurdish autonomy and its borders in the north of the country. The KRG was formed in 1991 with the declaration of a no-fly zone by the United Nations, but with the fall of Saddam in 2003 entered a new phase in which it was able to infiltrate Iraq and use the ten years of regional government experience to draft a constitution. Have active, The government has emerged as an active partisan in Iraq's political activities and programs since the 2005 elections, and has sought independence from Iraq since 2007, resuming disputes and tensions with the central government. The efforts of the Kurdistan Region for independence from Iraq, in addition to affecting the national security and political stability of Iraq, can also affect the regional and internal security of neighboring countries, including Iran and Turkey. This caused Iran-Turkey relations to move towards a temporary coalition, especially after the referendum on the independence. The importance of the issue is such that the geographical proximity and the extent of political-economic and cultural interactions of neighbors, as well as their mutual vulnerability have made it possible to assess the security and insecurity in this region in an undeniable way. Accordingly, the present study will use a descriptive-analytical method to investigate the process of independence of the Iraqi Kurdistan region and the approach of Iran and Turkey to it.

  • حسین پوراحمدی، وحید دارابی *

    رقابت ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه در دوران حکومت پهلوی آغاز شد، اما پس از انقلاب اسلامی ابعاد این رقابت با توجه به تغییر نظام سیاسی در ایران و شیعه محور شدن آن اشکال تازه ای به خود گرفته است. رقابت و البته روابط آنها همواره تحت تاثیر عوامل داخلی و محیطی، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است و بسته به نوع سیاست خارجی دو کشور، رویکرد آنها رقابتی، تهاجمی و گاه همکاری جویانه بوده است. از سال 2015 نیز تحولاتی در محیط داخلی و خارجی دو کشور اتفاق افتاده است که بی شک بر رقابت های دو کشور در خاورمیانه تاثیر گذار بوده است. از این نظر، سوال پژوهش این است که دلایل رقابت های منطقه ای ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه در دوره سالهای 2015 تا 2017 چیست؟ فرضیه نیز چنین است که؛تحولات داخلی و منطقه ای موجب تثبیت رویکرد «سیاست خارجی همراهی» در دو کشور شده و همراه سازی کشورهای منطقه با سیاست های خود، در صدر اولویت اهداف سیاست خارجی قرار گرفته است. با عنایت به نظریه موازنه منافع راندل شوئلر، این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که بر اساس آن و به عنوان برآیند مقاله، رقابت دو کشور برای همراهی کشورهای خاورمیانه با سیاست های خود، به ویژه قطر و عراق شکل تازه ای از رقابت دو کشور در منطقه است. ایران توانسته است همراهی ترکیه، قطر، سوریه و عراق را در این مقطع به دست آورد و عربستان نیز همراهی مصر، امارات و بحرین را کسب کرده است، ضمن آنکه کانون رقابت رفته رفته به سمت عراق کشانده می شود. روش پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی است.

    کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, عربستان سعودی, سیاست خارجی, سیاست همراهی, خاورمیانه, موازنه منافع}
    Housin PourAhmadi Mibodi, Vahid Darabi *

    The rivalry between Iran and Saudi Arabia in the Middle East began during the Pahlavi era, but after the Islamic Revolution, the competition began to take on new dimensions due to the changing political system in Iran and its Shiite orientation. Competition and, of course, their relationships have always been influenced by domestic and environmental factors, and depending on the foreign policy of the two countries, their approach has been competitive, aggressive and sometimes cooperative. Since 2015, there have been developments in both the internal and external environment of the two countries that have undoubtedly influenced the two countries' competitions in the Middle East. From this point of view, the research question is what are the reasons for the regional competition between Iran and Saudi Arabia in the Middle East in the period 2015-2017? It is also hypothesized that domestic and regional developments have consolidated the "foreign policy of the Companion" approach in the two countries and that aligning the countries of the region with their own policies has been the top priority of foreign policy goals. Given Randall Schoeller's theory of equilibrium of interest, the hypothesis is tested that, as a result of the paper, the competition of the two countries to align with the policies of the Middle East, especially Qatar and Iraq, is a new form of competition between the two countries in the region. . Iran has gained the support of Turkey, Qatar, Syria and Iraq at this point, and Saudi Arabia has gained the support of Egypt, the United Arab Emirates and Bahrain, while the center of competition is increasingly moving to Iraq. The research method is also descriptive-analytical.

    Keywords: Islamic Republic of Iran, Saudi Arabia, Foreign Policy, Companionship Policy, Middle East, Balance of Interest}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال