جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مدیریت بحران » در نشریات گروه « علوم انسانی »
-
هدف
تاب آوری سازمانی در شرایط بحران یکی از مفاهیم مهم و موثر در مدیریت بحران برای مواجهه به مخاطرات طبیعی است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی انجام شد.
روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان دانشگاه های شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 850 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 264 نفر تعیین شد. نمونه های این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته تاب آوری سازمانی مدیریت بحران (125 گویه) پاسخ دادند و داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.
یافته هایافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی دارای 125 گویه، 12 مولفه و 3 بعد بود. ابعاد شامل فردی (با دو مولفه عوامل روانشناختی تاب آوری و خلاقیت و نوآوری)، ساختاری (با شش مولفه برنامه ریزی تاب آوری، عوامل انطباقی، تعهد و مدیریت، فرهنگ بحران، فرهنگ یادگیری و رهبری و تصمیم گیری) و عملیاتی (با چهار مولفه استفاده از دانش، ارتباطات، مشارکت موثر همگانی و شناخت عملیاتی منابع و تجهیزات) بودند. بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی همه مولفه ها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی برازش مناسبی داشت و این مدل بر هر سه بعد فردی، ساختاری و عملیاتی و هر بعد بر مولفه های آن دارای اثر مستقیم و معنادار بود (001/0P<).
نتیجه گیرینتایج این مطالعه درباره مدل طراحی شده آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی می تواند به متخصصان و برنامه ریزان مدیریت بحران برای مواجهه با مخاطرات در راستای افزایش تاب آوری سازمانی کمک نماید.
کلید واژگان: آموزش, تاب آوری سازمانی, مدیریت بحران, مخاطرات طبیعی, مداخلات روانی و اجتماعی}PurposeOrganizational resilience in the crisis conditions is one of the important and effective concepts in crisis management for facing natural hazards. Therefore, the present study was conducted with the aim of designing an organizational resilience education model of crisis management of universal centers to facing with natural hazards and prevention from psychological and social interventions.
MethodologyThe current research was descriptive from type of correlation. The statistical population of this study was all employees of the universities of Karaj city in the 2022-23 academic years with number of 850 people, which according to Cochran's formula the sample size was determined to be 264 people. The samples of this study were selected with the random cluster sampling method and responded the researcher-made questionnaire of organizational resilience of crisis management (125 items) and the data obtained from its implementation were analyzed with the methods of exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS-27 and Smart PLS-3 software.Fidnings: The findings of the present research showed that the organizational resilience education of crisis management of universal centers to facing with natural hazards and prevention from psychological and social interventions had 125 items, 12 components and 3 dimensions. The dimensions were include individual (with two components of psychological factors of resilience and creativity and innovation), structural (with six components of resilience planning, adaptive factors, commitment and management, crisis culture, learning culture and leadership and decision-making) and operational (with four components of knowledge use, communications, effective public participation and operational knowledge of resources and equipment). The factor load and average variance extracted of all components were higher than 0.50 and the combined reliability of all of them was higher than 0.80. Also, the organizational resilience education model of crisis management of universal centers to facing with natural hazards and prevention from psychological and social interventions had a good fit and this model on all three individual, structural and operational dimensions and each dimension on its components had a direct and significant effect (P<0.001).
ConclusionThe results of this study about the designed organizational resilience education model of crisis management of universal centers to facing with natural hazards and prevention from psychological and social interventions can help to crisis management specialists and planners to face hazards in order to increase organizational resilience.
Keywords: Education, Organizational Resilience, Crisis Management, Natural Hazards, Psychological, Social Interventions} -
تصادف های جاده ای از مهم ترین عوامل مرگ ومیر در جهان است که سالانه جان افراد زیادی را می گیرد. هدف این پژوهش، بررسی پدیدارشناختی تجربه زیسته کارکنان اورژانس 115 شهر بم در جهت امدادرسانی به آسیب دیدگان تصادف های جاده ای است. روش تحقیق، کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل همه مسئولان و کارکنان اورژانس 115 در این شهر است. نمونه گیری براساس روش نمونه گیری هدفمند و برابر با تعداد 25 نفر و هدف از آن دستیابی به اشباع نظری بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی بوده است. نتایج حاکی از آن است که ناهماهنگی بین سازمانی، ناآگاهی در مواجهه با مخاطرات و ضعف تجهیزاتی- ارتباطی مهم ترین مشکلی است که در زمینه امدادرسانی تجربه کرده اند. همچنین مسائلی همچون مسافت زیاد بین پایگاه ها، بی تجربگی برخی نیروهای تازه کار، بی انگیزگی و تجهیزات فرسوده از مهم ترین مسائل و مشکلات خدمات فوریت های پزشکی پیش بیمارستانی در این شهر است. نتیجه گیری کلی تحقیق حاکی از آن است که تجهیز آمبولانس ها و تجهیزات پزشکی به همراه به روزرسانی سیستم اطلاعاتی مانند موبایل های ماهواره ای و هماهنگی بین سازمان های راهور، هلال احمر و آتش نشانی اولویت خدمات امدادرسانی جاده ای است.
کلید واژگان: مدیریت بحران, حوادث جاده ای, اورژانس, کیفیت خدمات امدادی}Road accidents are one of the most important causes of death across the world, killing many people every year. The aim of the present study is the phenomenological study of the lived experience of ems personnel in assisting the victims of road accidents in the city of Bam. The research method is qualitative and based on phenomenological approach. The statistical population includes all officials and personnel of EMS in this city. Sampling was done using the purposeful sampling method. The samples include 25 people and its purpose was to achieve theoretical saturation. The data analysis was performed by using open, axial and selective coding. The results demonstrated that inter-organizational inconsistency, ignorance in facing the crisis and equipment-communication weakness are the most important problems experienced in the field of assistance. Moreover, issues such as long distances between the stations, inexperience of some newly recruited personnel, lack of motivation and outdated equipment are among the most important issues and problems of EMS in this city. The overall conclusion of the research indicates that equipping ambulances and medical equipment along with updating the information system such as satellite mobiles and coordination between the traffic, Red Crescent and fire organizations should be prioritized in road assistance services.
Keywords: Crisis Management, Road Accidents, Emergency, Quality Of Relief Services} -
شورای امنیت با تفسیر موسع از مفهوم صلح و امنیت بین المللی و گسترش آن به بسیاری از موضوعات از جمله حمایت از حقوق بشر و مقابله با نقض های آن در مواردی اقدام به اعمال قانون گذاری و اقدامات قضایی در این زمینه نموده است. به طوری که برخی تصمیمات و اقدامات آن فراتر از حدود اختیار و صلاحیت قانونی و ناسازگار با اهداف منشور و تعهدات حقوق بشری و مغایر با موازین حقوق بین الملل بوده است. هدف این مقاله بررسی شورای امنیت به عنوان یک نهاد فراقانونی و کاستی های التزام آن نسبت به تعهدات و مسئولیت آن در قبال نقض های شدید حقوق بشری ناشی از اقدامات فصل هفتم و مداخلات بشردوستانه است؛ چراکه به رغم ادعای حمایت شورا از حقوق بشر، تناقضی آشکار در رفتار و عملکرد مدیریتی آن وجود داشته است که نه تنها در عمل موجب کاهش نقض های حقوق بشری نشده بلکه در مواردی منجر به تشدید و ناکارآمدی شورا شده است. یافته ها نشان می دهد عدم رعایت حدود و اختیارات و حاکمیت حق وتوی اعضای دائم شورا از مهم ترین عوامل ناکامی شورای امنیت در حل مسائل حقوق بشر و مدیریت بحران های بین المللی است. از این رو با اتخاذ سازکار مستقل از منافع سیاسی اعضای دائم و استفاده از حق وتو در جهت تقویت و همکاری مثبت، می توان زمینه را برای ایجاد تغییرات اساسی در الگوهای رفتاری و رویه حاکم بر شورا و نظارت درونی صحیح بر اقدامات آن و نیز التزام به تعهدات و موازین حقوق بشر فراهم نمود.
کلید واژگان: شورای امنیت, حقوق بشر, سازمان ملل متحد, صلح و امنیت بین المللی, مدیریت بحران}The Security Council has interpreted the concept of international peace and security extensively and extended it to a wide range of issues, including the protection of human rights and the protection of human rights abuses. So that some of its decisions and actions have been beyond the limits of legal authority and competence and incompatible with the objectives of the Charter and human rights obligations and contrary to the standards of international law. The purpose article is to examine the Security Council as an extra-legal body and the shortcomings of its commitment to its obligations and responsibilities in the face of serious human rights violations resulting from Chapter VII and humanitarian interventions. Despite the council's claim of human rights protection, there has been a clear contradiction in its management behavior and performance, which not only has not reduced human rights violations in practice, but has in some cases exacerbated the council's inefficiency. The findings show that non-compliance with the limits and powers and veto power of the permanent members of the Council is one of the most important factors in the failure of the Security Council in resolving human rights issues and managing international crises. Therefore, by adopting a mechanism independent of the political interests of the permanent members and using the veto to strengthen and positive cooperation, we can pave the way for fundamental changes in the behavioral patterns and procedures of the council and proper internal monitoring of its actions and commitment to provided human rights obligations.
Keywords: Security Council, Human Rights, United Nations, International Peace, Security, Crisis Management} -
زمینه و هدف
سکونتگاه های انسانی در یک بستر طبیعی خاص شکل می گیرند و توسعه پیدا می کند. از طرف دیگر، نظام و ساختار اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و... حاکم بر جوامع نیز به عنوان رکن دیگر، فضاهای سکونتگاهی را متاثر می کنند. بنابراین بستر طبیعی و انسانی خاص باعث شکل گیری فضاهای جغرافیایی خاص می شود که این فضاها نیازمند سیستم مدیریتی خاص خود هستند. پس از زلزله 21 آبان سال 1396 با مرکز ازگله، وجود زمینه های طبیعی در شهرستان ثلاث باباجانی موجب شد مدیریت بحران در این منطقه با مشکلات خاصی روبه رو شود. علاوه بر این، ساختار مدیریت بخشی و متمرکز حاکم بر کشور، بر پیچیدگی این مشکلات افزود و ساکنان این منطقه را دچار بحرانی عمیق کرد. با این وصف، هدف پژوهش حاضر، آسیب شناسی فضایی مدیریت بحران در سکونتگاه های شهری و روستایی شهرستان ثلاث باباجانی است.
روشاین پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. داده ها به دو صورت اسنادی و پیمایشی گردآوری شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ساکنان و شهروندان شهرستان ثلاث باباجانی است.
یافته هایافته ها نشان دادند مدیریت بحران در شهرستان ثلاث باباجانی انطباق زیادی با الگوی مدیریت متمرکز و بخشی دارد. علاوه بر این، مشخص شد شاخص های مدیریت بحران در مراحل چهارگانه (پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی و بازتوانی) در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. از میان مولفه های چرخه مدیریت بحران، بیشترین ضعف مربوط به حوزه پیشگیری و کمترین آن مربوط به مرحله آمادگی است.
نتیجه گیریبه طورکلی نتایج نشان دادند با دور شدن از مرکز شهرستان به سمت حاشیه به خصوص به سمت مرزهای جنوب غربی شهرستان، شاخص های مدیریت بحران در وضعیت بدتری قرار دارند. به عبارت دیگر، با فاصله گرفتن از مرکز سیاسی شهرستان یعنی شهر تازه آباد، وضعیت شاخص های مدیریت بحران بسیار نامطلوب می شود. همچنین یافته نشان دادند مدیریت بحران در شهرستان ثلاث باباجانی از عوامل فضایی ارتفاع، شیب، شبکه حمل ونقل، پراکنش سکونتگاه های انسانی و تراکم جمعیت سکونتگاه های انسانی نیز تاثیر زیادی پذیرفته است.
کلید واژگان: مدیریت بحران, زلزله, عوامل فضایی, ثلاث باباجانی}Background and objectiveHuman settlements are formed and developed in a specific natural environment. Social, political, cultural, and economic systems that govern the societies can affect residential spaces. Therefore, the special natural and human habitats cause the formation of special spaces, which require their own management system. After the earthquake on November 12, 2017, in Salas Babajani County, Kermanshah, Iran, whose epicenter was Ezgeleh district, the presence of natural areas in the county caused the crisis management in this region to face special problems. In addition, the sectoral and centralized management structure governing the country and thus the Salas Babajani County added to the complexity of these problems and caused the residents of this region to suffer a deep crisis. The aim of the current study is a spatial pathology of earthquake management in urban and rural settlements of Salas Babajani County.
MethodThis is a descriptive-analytical study. Data were collected using the documentary method and a researcher-made questionnaire. Participants were the residents of Salas Babajani County.
ResultsThe findings showed that the earthquake management in the County has a high compliance with the centralized and sectoral management model. In addition, it was found that the crisis management in the four stages (prevention, preparedness, response, and recovery) was in an unfavorable situation. the highest weakness was in the prevention stage and the lowest weakness was related to the preparedness stage.
ConclusionOverall, the results showed that crisis management has worsened by moving away from the center towards the outskirts, especially towards the southwestern borders. In other words, by moving away from the political center of the County (Tazeh Abad district), the crisis management became very unfavorable. Also, it was found that the crisis management was greatly influenced by the spatial factors of elevation, land slope, transportation network, distribution of human settlements, and population density.
Keywords: Crisis Management, Earthquake, Spatial Factors, Salas Babajani} -
زمینه و هدف
بصیرت افزایی، ارتقای دانش انتظامی و بهره گیری از راهبرد پدافند عامل و غیرعامل در مدیریت بحران نقش چشم گیری داشته و بسیاری از حوادث و اتفاقات با این راهبرد در جامعه حل خواهند شد. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل معادلات ساختاری روابط بین بصیرت افزایی و مدیریت بحران با نقش میانجی پدافند غیرعامل است.
روشپژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا توصیفی پیمایشی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه موردمطالعه، کارکنان فرماندهی انتظامی استان اصفهان (شرکت کننده در دوره های بصیرت استانی) به تعداد240 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 148 نفر از کارکنان که همگی مدیران لایه دوم فرماندهی انتظامی استان اصفهان بودند انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و میدانی بود که در بخش میدانی از پرسش نامه های استاندارد مدیریت بحران جهانبخش و همکاران (1395)، پرسش نامه محقق ساخته بصیرت با 14 گویه و پرسش نامه محقق ساخته پدافند غیرعامل با 30 گویه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آزمون آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روایی سازه (همگرا و واگرا) و پایایی آن ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 0/95، 0/94 و 0/97 و پایایی مرکب به ترتیب برابر 0/96، 0/95 و0/97 به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Smart PLS نسخه 23 استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد بصیرت افزایی و مولفه های آن به همراه پدافند غیرعامل بر مدیریت بحران تاثیر دارند و متغیر پدافند غیرعامل نیز نقش میانجی در رابطه بین بصیرت افزایی و مدیریت بحران دارد.
نتیجه گیریبصیرت افزایی یکی از عوامل مهم در ارتقای کیفیت مدیریت بحران به همراه توجه به ابعاد و مولفه های پدافند غیرعامل محسوب می شود. در پژوهش حاضر یکی از نکات مهم در نوآوری، توجه به لایه های پنهان مدیریت بحران در عملکرد ماموریت های پلیسی است، زیرا با دریافت مفهوم پدافند غیرعامل ارتباط بین این عنصر استراتژیک با مدیریت بحران مشخص می شود و می توان در راستای پیشگیری و برخورد با تهدیدات داخلی و خارجی آماده بود.
کلید واژگان: بصیرت, بصیرت افزایی, مدیریت بحران, پدافند غیرعامل, کارکنان فراجا}Background and objectiveIncreasing insight, law enforcement knowledge, and using active and passive defense mechanisms have a significant role in crisis management, and many disasters can be solved with these mechanisms in the society. The current research aims to provide a structural equation modeling (SEM) of the relationship between insight and crisis management mediated by passive defense mechanism.
MethodThis is a descriptive survey using SEM method. The study population consists of the employees of Isfahan police department (FAA) in Isfahan, Iran, who had participated in the provincial insight courses (n=240). The sample size was determined using Cochran’s formula. By using simple random sampling method, 148 eligible employees were selected, all of whom were second-level managers. The standard crisis management questionnaires of Jahanbakhsh et al. (2015), a researcher-made insight scale with 14 items, and a researcher-made questionnaire of passive defense with 30 items were used to collect data. To analyze the data and test the hypotheses, correlation test, stepwise multiple regression analysis, and SEM were used in SPSS software, version 20 and Smart PLS software, version 3.
ResultsThe findings showed that insight and its components together with passive defense had a significant relationship with crisis management. The variable of passive defense also had a significant mediating role in the relationship between insight and crisis management.
Conclusionincreasing insight is one of the important factors in improving the quality of crisis management along with paying attention to the dimensions and components of passive defense. One of the strengths of this study was the attention to the hidden layers of crisis management in the performance of police missions. By understanding the concept of passive defense, the relationship between insight and crisis management can be understood and it can be used to prevent and deal with internal and external threats.
Keywords: Insight, Crisis Management, Passive Defense, Law Enforcement Command} -
زمینه و هدف
پژوهش حاضر بر روی برنامه ریزی، مدیریت و طراحی اردوگاه اسکان موقت و نیز طراحی یک واحد سرپناه موقت در زمین ورزشگاه واقع در دانشگاه شهید بهشتی تمرکز دارد. هدف اصلی، ارائه الگوی کالبدی اسکان موقت دانشگاه شهید بهشتی تهران پس از زلزله احتمالی باتوجه به شرایط کالبدی و غیرکالبدی منطقه یک و زیرساخت های موجود است. در این راستا، شناسایی شاخص های موردنیاز طراحی ازجمله توجه به اقلیم، حمل ونقل آسان و حریم خصوصی افراد مورد اهمیت بوده و به بررسی سیستماتیک محل مناسب اردوگاه، مسائل کلیدی اجتماعی پیرامون مالکیت، انعطاف پذیری، برنامه ریزی مدیریت، استفاده اقتصادی از منابع، توانایی های فنی و درنهایت طراحی مسکن موقت مناسب می پردازد. این اطلاعات تصویر دانش موجود را افزایش می دهند. درنتیجه، هدف از نوع کاربردی است. سیستم فرماندهی سانحه، حمل ونقل، نیاز های بهداشتی رفاهی و سکونتگاه موقت برای دانشجویان در زمین ورزش دانشگاه طراحی شده است. همچنین پیشنهاداتی برای آمادگی در مقابل سانحه ارائه شده است.
روشپژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و از نوع پیمایشی است که داده های آن با مصاحبه های کیفی با متخصصین و مشاهده میدانی، بررسی اسناد، متون و مدارک مکتوب تخصصی جمع آوری شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.
یافته هابراساس یافته های حاصل از اطلاعات کتابخانه ای، مشاهدات و مصاحبه ها، فضای مناسب جهت برپایی مجموعه اسکان در دانشگاه شناسایی و پیش بینی شد و بر این اساس شرح وظایف ارگان های مستقر بیان شد. سپس بر پایه اولویت های طراحی، اسکان موقت طراحی شده و تمهیدات تولید تا برپایی جهت کاهش ریسک تعیین شدند.
نتیجه گیرینتایج حاصل، بینشی را در خصوص پروژه های اسکان موقت، حمل ونقل و برپایی آن در شرایط پس از سانحه می دهد و باتوجه به مسائل اقتصادی، زیست محیطی و روانی ساکنین و مواردی همچون مکان یابی نوآورانه، انعطاف پذیری، برنامه ریزی هماهنگ و قابلیت استفاده مجدد و استفاده از سرمایه اجتماعی، به طراحی و ارائه الگوی مدنظر می پردازد. همچنین با استفاده از نتایج پژوهش، امکان گسترش زمینه نتایج برای مطالعات موردی دیگر وجود دارد.
کلید واژگان: سرپناه موقت, الگوی اسکان موقت, زلزله, مدیریت بحران, تهران}Background and objectiveThe current study focuses on the planning, management and design of a temporary accommodation camp as well as the design of a temporary shelter. The main goal is to present the physical model of a temporary accommodation camp in the football field of Shahid Beheshti University, Tehran, Iran, to be used after an earthquake, considering the physical and non-physical conditions of the district 1 and the existing infrastructure.
MethodThis is a descriptive-analytical survey study. Qualitative method and interviews with five experts, field observation, documents, and articles were used for collecting information.
ResultsBased on the findings of observations, interviews and the library information, the suitable space for the establishment of the accommodation complex in the university was identified and predicted, based on this, the description of the duties of the established bodies was stated. Then, according to the design priorities, temporary accommodation was designed and the production arrangements were determined to reduce the risk.
ConclusionThe results give an insight into the construction projects related to temporary accommodation and transportation in post-disaster conditions in Tehran, considering the economic, environmental and psychological conditions of the residents, and issues such as innovative locating, flexibility, coordinated planning and reusability and the use of social capital.
Keywords: Temporary Shelter, Temporary Accommodation, Earthquake, Disaster Management, Tehran} -
بحران کرونا با شیوع گسترده و ناشناخته بودن خود جهان را به حیرت فرو برده است. ناشناخته بودن این ویروس چالشهایی را به منظور رویارویی با آن برای مدیران ایجاد کرده است و مدیریت بحران را با مشکلات فراوانی روبه رو کرده است. هدف این مطالعه کشف و شناسایی چالشهای مدیریت بحران کرونا در سطح محلی است. رویکرد پژوهش این مقاله کیفی و روش اجرای آن نظریه داده بنیاد است. جامعه نمونه مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و در دسترس و با مشارکت بیست نفر به عنوان جامعه نمونه و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش شناسه گذاری نظری استفاده، و در نهایت هشت مقوله اصلی کشف شد که عبارت است از: نارضایتی اجتماعی، تصمیمات اقتضایی، ضعف در سازماندهی، ناکارآمدی ساماندهی بحران، رهایی پویشهای مردمی، خلا اعتبارات تخصیصی، سلب اختیار مدیران محلی، ناکارآمدی قوانین و در آخر مقوله هسته عملکرد جزیره ای سامانه که هشت مقوله دیگر را تحت پوشش خود قرار می دهد. در الگوی پارادایمی روابط مقولات یاد شده ترسیم شده است.
کلید واژگان: ویروس کرونا, مدیریت بحران, چالشهای بحران کرونا و محله} -
مقدمه
هدف این پژوهش مطالعه مدیریت اثر بحران اقتصادی بر حوزه ورزش با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در فاز اول روش تحقیق کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و در فاز دوم روش کمی بر اساس مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. جامعه آماری در هر دو بخش کیفی و کمی با توجه به خبره محور بودن رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری، خبرگان تشکیل دادند. جامعه آماری تحقیق نیز شامل صاحب نظران اقتصادی در حوزه ورزش (مدیران سازمان های ورزشی، استادان دانشگاهی با گرایش صنعت ورزش، صاحبان کسب وکار ورزشی) بود که مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه بود. روایی و پایایی داده ها تایید شد. از دو روش تحلیل مضمون (نرم افزار مکس کیودی ای) و مدلسازی ساختاری تفسیری (نرم افزار اکسل) برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته هاپنج مضمون اصلی برای مدیریت اثر بحران اقتصادی ورزش کشور شناسایی شده است: 1. مدیریت بودجه بندی و هزینه ها؛ 2. مدیریت بازاریابی؛ 3. ساختار سازمانی؛ 4. مدیریت منابع و 5. مدیریت منابع انسانی. این مضامین در مدل ساختاری تفسیری جایگذاری شدند.
کلید واژگان: اقتصادی, ساختاری تفسیری, مدل سازی, مدیریت بحران, ورزش}Sport Management, Volume:16 Issue: 2, 2024, PP 156 -179IntroductionThe purpose of this study was to study the management of the effect of economic crisis on sports with an interpretive structural modeling approach.
MethodsThe present study is of mixed type (qualitative and quantitative). In the first phase, the qualitative research method was performed using content analysis and in the second phase, the quantitative method was performed based on interpretive structural modeling. The statistical population consisted of experts in both qualitative and quantitative sections due to the expertise of the interpretive structural modeling approach. The statistical population of the study also included economic experts in the field of sports (managers of sports organizations, university professors with a focus on the sports industry, sports business owners) who were interviewed. The measurement tool in the qualitative part of the interview was semi-structured and in the quantitative part was a questionnaire. The validity and reliability of the data were confirmed. Two methods of content analysis (Max COD software) and interpretive structural modeling (ISM) (Excel software) have been used to analyze the data.
ResultsFive main themes have been identified for managing the effects of the country's sports economic crisis: 1. Management of budgeting and expenditures; 2. Recovery management; 3. Organizational structure; 4. Resource management and 5. Human resource management. These themes were embedded in an interpretive structural model.
Keywords: Crisis Management, Designing, Economic, Interpretive Structure, Modeling, Sports} -
زمینه و هدف
سازمان تامین اجتماعی مهمترین اهرم برقراری عدالت اجتماعی در جوامع مدنی محسوب می شود. گستره جمعیتی و تنوع فعالیتی این سازمان آن را در معرض انواع بحران ها قرار می دهد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری سازمانی در بحران های سازمان تامین اجتماعی ایران انجام شد.
روشنوع این پژوهش، کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد انجام گرفت. برای دست یابی به الگوی رهبری سازمانی، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده و با توجه به اشباع نظری، تعداد یازده نفر از اساتید و افراد دارای تجربه کاری در حوزه سازمان تامین اجتماعی مورد مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته قرارگرفتند و سپس داده های حاصل از طریق کدگذاری تفسیر شدند.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که سازمان، سه کارکرد اصلی جهت مدیریت بحران در سازمان تامین اجتماعی دارد. اولین کارکرد، فراهم سازی عوامل میانجی پیش بینی و حل بحران است. دومین بعد الگوی رهبری سازمانی، به کارگیری استراتژی چهارگانه آموزش، تبلیغ و ترویج فرهنگ بیمه ای به شهروندان است و در نهایت سومین مولفه اساسی الگوی رهبری سازمانی در ثبات مدیریت، ثبات مالی و افزایش اعتماد اجتماعی است.
نتیجه گیریتحقق مدل مدیریت بحران نیازمند فراهم سازی زمینه، وجود شرایط علی، وجود مولفه های تسهیل کننده و به کارگیری استراتژی مناسب می باشد، کارکرد رهبری نیز دقیقا در این حوزه است. فراهم سازی رشد و بالندگی کارگزار به تنهایی مطلوب نبوده و حل و پیش بینی بحران را محقق نمی سازد.
کلید واژگان: رهبری سازمانی, نظریه داده بنیاد, مدیریت بحران, سازمان تامین اجتماعی ایران}Background and AimThe Social Security Administration is the most important lever for establishing social justice in civil societies. The demographic and diversity of the organization's activities exposes it to a variety of crises. Therefore, the present study was conducted with the aim of presenting an organizational leadership model in crisis management of the Social Security Organization of Iran.
MethodThe type of this research was qualitative and was done using data-based method. In order to achieve the organizational leadership model, eleven professors, experienced people in the field of the Social Security Organization were interviewed with in-depth semi-structured way, using targeted sampling method and due to theoretical saturation. Then the resulting data were interpreted through coding.
ResultsResearch findings show that organization play three main service functions for crisis management in the Social Security Organization. The first function, which is detected in this study, is providing mediating factors of predicting and resolving the crisis. Mediating factors formulated through categories like; review on country's insurance laws, performing parametric corrections and developing protection laws. Finally, the third essential component of the organizational leadership model is management stability, financial stability and increasing social trust.
ConclusionAchieving a crisis management model requires providing the ground, the existence of causal conditions, the existence of facilitator components and the use of appropriate strategies. The function of leadership is precisely in this area. Providing growth and development of the broker alone is not desirable and does not achieve crisis resolution and forecasting.
Keywords: Organizational Leadership, Foundation Data Theory, Crisis Management, Social Security Organization Of Iran} -
تحقیق پیش رو به منظور بررسی رابطه بین مولفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت بحران سازمانی بین کارکنان آموزش وپرورش استان خوزستان انجام شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره کل آموزش وپرورش استان خوزستان (1540 نفر) بود که از بین آن ها تعداد 310 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه اجتماعی (رسول زاده اقدم و همکاران، 1395) و پرسشنامه مدیریت بحران (جهان بخش و همکاران، 1395) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج یافته ها حاکی از این بود که بین مولفه های سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت، انسجام) و مدیریت بحران های سازمانی کارکنان آموزش وپرورش خوزستان ارتباط معناداری وجود دارد. هر چه بر میزان سرمایه اجتماعی کارکنان افزوده شود مدیریت بحران های اجتماعی نیز بیشتر خواهد شد.
کلید واژگان: آموزش وپرورش, سرمایه اجتماعی, مدیریت بحران, مولفه های مدیریت بحران}The current research was conducted to investigate the relationship between social capital and organizational crisis management among education workers in Khuzestan province. This research is applied in terms of purpose and descriptive in terms of implementation. The statistical population of the research includes all the employees of the General Department of Education of Khuzestan province (1540 people), of which 310 people were selected as a sample through simple random sampling. Social capital questionnaire (Rasol Zadeh Aghdam et al., 2015) and crisis management questionnaire (Jahanbakhsh et al., 2015) were used to collect data. Data were analyzed using Pearson's correlation coefficient. The results of the findings indicated that there is a significant relationship between social capital (trust, participation, and cohesion) and the management of organizational crises of Khuzestan education staff; the more the amount of social capital of employees increases, the more the management of social crises will increase.
Keywords: Social Capital, Crisis Management, Components Of Crisis Management, Education} -
دیپلماسی در حل منازعات بین المللی جایگاه ویژه ای دارد. کشورها بیش از آنکه به دنبال راه حل های نظامی در مناطق پر منازعه باشند به دنبال راه های کمتر هزینه بر خواهند بود. دیپلماسی رسمی عموما در موقعیت اختلافات، نزاع و جنگ نقش پیشبرد صلح را بر عهده دارد اما کشورهای در حال نزاع که راه برای پیشبرد دیپلماسی رسمی بین آن ها وجود ندارد مسیر دیگری از دیپلماسی را انتخاب می کنند که به آن دیپلماسی مسیر دو می گویند. از این نوع دیپلماسی برای کشورهای در حال درگیری در مناطقی استفاده می شود که به دلیل درجه بالای حساسیت ناشی از جهان بینی متفاوت از امنیت هستی شناختی دیگری و عدم اعتماد، پیشبرد دیپلماسی رسمی عملا غیرممکن می شود. دیپلماسی مسیر دو عنوانی است که در چند دهه ی اخیر شناخته شده و تاکنون در برخی از مناطق و کشورهای درگیر نزاع با نتایج مثبتی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله ضمن تعریف و تبیین چیستی دیپلماسی مسیر دو، کارکرد آن و نیز فرصت ها و محدودیت های آن را در بحران های بین المللی مورد بررسی قرار می دهیم . فرضیه ی این پژوهش بر این مبنا است که استفاده از دیپلماسی مسیر دو بهترین شکل از دیپلماسی برای حل مناقشات بین دولت های درگیر بحران خواهد بود . این مقاله پژوهشی_ تئوریک بوده و به همین دلیل به عنوان مفصل بندی برای مطالعات موردی پژوهشگران راهگشا خواهد بود. روش تحقیق در این مقاله تبیینی و تحلیلی است.
کلید واژگان: دیپلماسی رسمی, دیپلماسی مسیر دو, منازعات بین المللی, مدیریت بحران, امنیت هستی شناختی}Diplomacy has a special place in solving international conflicts. Rather than looking for military solutions in conflict zones, countries will look for less expensive ways. Official diplomacy generally plays the role of promoting peace in the situation of disputes, conflict and war, but countries in conflict, where there is no way to promote official diplomacy between them, choose another path of diplomacy, which is called path two diplomacy. This type of diplomacy is used for countries in conflict in areas where formal diplomacy becomes virtually impossible due to the high degree of sensitivity resulting from a worldview different from the other's ontological security and lack of trust. Diplomacy is the path of two titles that has been known in the last few decades and has been used with positive results in some regions and countries involved in conflict. In this article, while defining and explaining the meaning of track two diplomacy, we examine its function as well as its opportunities and limitations in international crises. The hypothesis of this research is based on the fact that the use of two-way diplomacy will be the best form of diplomacy to resolve disputes between governments involved in crisis. This is a research-theoretical article, and for this reason, it will be a guide for researchers' case studies. The research method in this article is explanatory and analytical.
Keywords: Formal Diplomacy, Track Two Diplomacy, International Conflicts, Crisis Management, Ontological Security} -
فصلنامه آمایش محیط، پیاپی 64 (بهار 1403)، صص 183 -204
زلزله همواره یکی از مخاطرات مهم جامعه بشری و از جمله ایران است که سالانه آسیب های جانی و مالی زیادی را تحمیل می نماید. برنامه ریزی و مقابله با این مخاطره، نیازمند مدیریت بحران مناسب می باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی نقاط قوت و ضعف مدیریت بحران زلزله به صورت موردی در شهر سرپل ذهاب در سال 1396 می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه است. روایی تحقیق از طریق جامعه نخبگان و پایایی آن نیز با ضریب کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شده است. نتیجه تحقیق نشان داد مهمترین قوت های مدیریت بحران شامل کمک رسانی سازمان های مردم نهاد با وزن 883/0 و مشارکت شهروندان با وزن 846/0 است. همچنین مهمترین ضعف ها، نبود مدیریت یکپارچه شهری با وزن 929/0، نبود نیروی عملیاتی کافی جهت پاسخگویی به بحران زلزله با وزن 923/0 و پایین بودن آگاهی و دانش مردم در مقابله با بحران با وزن 901/0 شناخته شد. در سطح فرصت ها نیز تخصیص منابع مالی به بافت فرسوده با وزن 883/0 و نظارت مستمر در اجرای کامل آیین نامه ساختمانی با وزن 863/0 و در زمینه تهدیدات نیز کاهش انگیزه و علاقه نیروهای داوطلب و مردمی با وزن 899/0 و نیز شیوع و افزایش جرائم شهری با وزن 853/0 در رتبه های اول و دوم قرار گرفته اند.
کلید واژگان: نقاط قوت و ضعف, مدیریت بحران, زلزله, شهر سرپل ذهاب.}Amayesh Journal, Volume:17 Issue: 64, 2024, PP 183 -204Earthquake is always one of the most important Hazardsin the country, which imposes a lot of human and financial losses annually. The results showed that the most important strengths of crisis management include the assistance of non-governmental organizations with a weight of 0.883 and the participation of citizens with problems weighing 0.846. Also, the most important weaknesses were the lack of integrated urban management with a weight of 0.929, the lack of sufficient operational force to respond to the earthquake with a weight of 0.923 and the low awareness and knowledge of the people in the face of crisis with a weight of 0.901. At the level of opportunities, the allocation of financial resources to worn-out fabric with a weight of 0.883 and continuous monitoring of the full implementation of the building regulations with a weight of 0.863 and in the field of threats, the reduction of the motivation and interest of volunteer and public forces with a weight of 0.899, and The prevalence and increase of urban crimes with a weight of 0.853 have been ranked first and second.
Keywords: Strengths, Weaknesses, Crisis Management, Earthquake, Sarpol-E-Zahab City} -
زمینه و هدف
در سال های اخیر، جهان شاهد افزایش حوادث فاجعه آمیز در سراسر جهان بوده است. ازاین رو، مشکل مهمی که کشورها را به چالش می کشد آسیب پذیری در برابر بلایای طبیعی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین شاخص های موثر بر نقش مدیریت دانش در مدیریت بلایای طبیعی انجام شد.
روشپژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی است و از نظر نوع داده ها کیفی کمی است. و همچنین از لحاظ نحوه اجرا، این پژوهش توصیفی پیمایشی است. در پژوهش کنونی، جامعه آماری شامل اعضای ستاد بحران و خبرگان و صاحب نظران حوزه مدیریت بحران شهری به تعداد 50 نفر بود. در این پژوهش با توجه به محدود بودن تعداد جامعه آماری و دسترسی به تمام اعضای جامعه، تعداد نمونه برابر با حجم جامعه است. جهت تدوین مبانی، تعاریف و مفاهیم نظری از منابع کتابخانه ای استفاده شد که مهم ترین منابع قابل استفاده شامل کتابخانه دانشگاه، پایگاه مقالات علمی، پایگاه اطلاعاتی و همچنین جست وجو در اینترنت بود. مکان انجام پژوهش، سازمان مدیریت بحران استان مازندران بود. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنظر و سنجش متغیر های پژوهش، از پرسش نامه استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد. در این پژوهش داده های جمع آوری شده توسط پرسش نامه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 برای انجام تحلیل های آماری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته هابا توجه به محاسبه ضریب اهمیت هریک از عوامل تشکیل دهنده، مجموع امتیازات هریک از این عوامل به طور جداگانه محاسبه شد و درنتیجه مشخص شد در ارزیابی عوامل، نمره فرایند مدیریت بحران 327، نمره نقش تجهیزات تخصصی عملیات امداد و نجات 386 و نمره عوامل تاثیرگذار بر مدیریت بحران 468 است.
نتیجه گیرینتایج حاکی از آن است که در ارزیابی، عوامل تاثیرگذار بر مدیریت بحران بر دو عامل دیگر غلبه دارد. عوامل مدیریت دانش در 3 بخش فرایند مدیریت بحران، تجهیزات تخصصی عملیات امداد و نجات و عوامل تاثیرگذار بر مدیریت بحران می توانند بر مدیریت بلایای طبیعی تاثیرگذار باشند. مدیریت دانش می تواند از طریق اطمینان از در دسترس بودن و دسترسی به اطلاعات دقیق و قابل اعتماد در خصوص بلایا و از طریق درس آموزی موثر، نقش حیاتی ایفا کند. شناسایی عوامل کلیدی دانش بلایا، عاملی برای مدیریت موفقیت آمیز بلایا خواهد بود.
کلید واژگان: دانش, مدیریت دانش, بحران, بلایای طبیعی, مدیریت بحران}Background and objectiveIn recent years, the world has seen an increase in catastrophic events. One important challenge for the countries is their vulnerability to natural disasters. The present study aims to identify and explain the effective indicators of knowledge management for the management of natural disasters in Iran.
MethodThis is a descriptive survey study (qualitative/quantitative). Participants were the members of the crisis headquarters in Mazandaran Province and the experts in urban crisis management (n=50). Library method was used to assess theoretical foundations, definitions and concepts. To collect information, a researcher-made questionnaire was used whose validity and reliability were confirmed using content validity and test-re-test method, respectively. The collected data were described using descriptive statistics in SPSS software, version 22.
ResultsThe results confirmed the role of knowledge management in three domains: Crisis management process, the specialized equipment for rescue operations, and factors influencing crisis management. The coefficient of importance for each component was calculated separately. The total score was 327 for the crisis management process, 386 for the specialized equipment for rescue operations, and 468 for factors influencing crisis management.
ConclusionIn evaluating the role of knowledge management in management of natural disasters in Iran, its impact on the factors influencing crisis management is more important than the impact on crisis management process and the specialized equipment for rescue operations. Knowledge management can play a vital role by ensuring the availability and access to accurate and reliable information about disasters and through effective education.
Keywords: Knowledge Management, Natural Disasters, Crisis Management} -
زمینه و هدف
نگرانی فزاینده درمورد تغییرات اقلیم باعث افزایش آگاهی در زمینه نقش اساسی اکوسیستم های جنگلی شده است. به طور معمول، 36 درصد از کل مساحت جنگل های جهان، آتش سوزی های جنگلی را تحمل می کنند. آتش سوزی بر روی عملکرد اکوسیستم و جنگل تاثیر می گذارد و سبب فرسایش خاک و تغییر چرخه کربن بر اقلیم و پوشش گیاهی و اراضی می شود. پژوهش حاضر با تمرکز بر علل آتش سوزی غیرطبیعی جنگل ها با منشا انسانی شامل آتش سوزی عمدی و غیرعمدی در جست وجوی شناسایی و تحلیل سیاست های مدیریت بحران آتش سوزی جنگل هاست.
روشبرای این منظور، ابتدا مدل پویایی سیستم مدیریت بحران آتش سوزی جنگل ها با مشارکت سیاست گذاران منابع طبیعی استان لرستان و داده های حریق جنگل های زاگرس شمالی در نرم افزار ونسیم نسخه 6/4 طراحی شد. پس از اعتبارسنجی، مدل در افق 20ساله شبیه سازی شد و با توجه به نتایج تحلیل حساسیت مونت کارلو، سیاست های مدیریت بحران آتش سوزی جنگل ها مبتنی بر سه استراتژی پیشگیری از وقوع بحران آتش سوزی جنگل ها و مراتع زاگرس شمالی، فرماندهی و مدیریت حادثه آتش سوزی جنگل ها و مراتع زاگرس و بازسازی پس از بحران آتش سوزی جنگل ها و مراتع زاگرس شمالی شناسایی شد و با اعمال سیاست های هر استراتژی به طور جداگانه بر روی مدل، نتایج مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته هابر مبنای یافته های حاصل از شبیه سازی مدل، سیاست های ترکیبی منتخب شامل: 1. تامین تجهیزات حفاظتی جنگل ها، 2. متناسب سازی تعداد محیط بانان با تراکم جنگل ها، 3. آموزش تخصصی نیرو های امدادی و حفاظتی، 4. آگاهی مردم از پیامد های تخریب جنگل ها با استفاده از رسانه های محلی و ملی، 5. حمایت از نهاد های مردمی و آموزش نیرو های داوطلب بومی حامی جنگل ها و مراتع، 6. توسعه سیستم های اطلاع رسانی حادثه، 7. توسعه سیستم پشتیبان تصمیم مبتنی بر مدیریت دانش آتش سوزی جنگل ها، 8. توسعه سیستم فرماندهی حادثه و سامان دهی هماهنگی بین سازمانی در حین حادثه و 9. بررسی و تحلیل ریشه ای علل هر حادثه آتش سوزی جنگل ها و مراتع زاگرس شمالی ارائه شد.
نتیجه گیریمدل پیشنهادی، مدلی کاربردی از پویایی شناسی سیستم آتش سوزی جنگل ها و مراتع به منظور سیاست گذاری مدیریت بحران آتش سوزی جنگل هاست و کارایی آن با توجه به داده های منابع طبیعی جنگل های زاگرس شمالی در استان لرستان نشان داده شده است.
کلید واژگان: آتش سوزی جنگل ها, مدیریت بحران, بحران انسان ساخت, سیاست های حفاظت از جنگل ها و مراتع, مدل سازی پویایی سیستم}Background and objectiveThe growing concern about climate change has increased awareness about the essential role of forest ecosystems. About 36% of forest lands in the world have affected by forest fires. Fire affects the functioning of the ecosystem and forests and causes soil erosion and changes in the carbon cycle over the climate, vegetation and lands. This study aims to identify and analyze the policies for the management of man-made fires in the Zagros forests, with a focus on the causes of man-made forest fires (intentional or accidental)
MethodUsing the system dynamics approach, the model of forest fire management was designed in Vensim DSS software, version 6.4E with the participation of natural resources policy makers from the Lorestan province in Iran and the fire data of North Zagros forests. The model was simulated over a 20-year horizon. Based on the Monte Carlo sensitivity analysis. forest fire management policies were investigated based on three main strategies: Prevention of fire incidents in the forests and pastures of North Zagros, command and management of fire incidents in the forests and pastures of North Zagros, and reconstruction of the forests and pastures of North Zagros after the fire incident. Finally, by applying the policies, each strategy was tested separately on the model and the results were compared.
ResultsBased on the results of the model simulation, the propose policies included:
1. Providing forest protection equipment, 2. Matching the number of rangers with the density of forests, 3. Specialized training for rescue and protection forces, 4. Raising public awareness about the consequences of forest damage using local and national media, 5. Supporting NGOs and training local volunteers to protect forests and pastures, 6. Developing incident command systems, 7. Developing a decision-support system based on knowledge management of forest fires, 8. Developing an incident command system for inter-organizational coordination at the time of fire incidents and 9. Investigating and analyzing the root causes of each fire incident.ConclusionThe proposed model is an application of the system dynamics approach for developing policies of man-made forest fire management, validated based on the fire data of the North Zagros forests in Lorestan province.
Keywords: Forest Fire, Disaster Management, Man-Made Disasters, Policies, System Dynamics} -
زمینه و هدف
این مطالعه تاثیر کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، دانش کاربران و تحلیل گران سیستم را بر مدیریت بحران در شبکه های مخابراتی ایران نشان می دهد. فقدان سیستم های اطلاعاتی با کیفیت بالا که در مواقع بحرانی بتوانند سازمان را در انجام وظایف خود یاری دهند می تواند به عنوان یک معضل در شبکه های مخابراتی مطرح باشد. ضرورت این تحقیق از نیاز مبرم به بهبود سیستم های اطلاعاتی به کاررفته در زمان های بحران ناشی می شود. هدف اصلی تحقیق بهبود و توسعه مدل دوبعدی تاثیر کیفیت سیستم و کیفیت اطلاعات بر مدیریت بحران با افزودن بعد سوم «دانش کاربران و تحلیل گران» به مدل دوبعدی یادشده و ارائه مدل سه بعدی تاثیر کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و دانش کاربران و تحلیل گران بر مدیریت بحران شبکه های مخابراتی ثابت و سیار است.
روشروش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و هدف، بهبود مدل دوبعدی تاثیر سیستم های اطلاعاتی (کیفیت سیستم وکیفیت اطلاعات) بر مدیریت بحران است. برای انجام تحقیق از پرسش نامه استفاده شد. با استفاده از فرمول کوکران، 49 نفر از خبرگان از جامعه 980 نفری مدیران و کارشناسان شبکه های مخابراتی به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش توصیفی و نرم افزار تحلیل آماری SPSS نسخه 27.0.2 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. روایی پرسش نامه به صورت محتوایی و با محاسبه ضریب نسبی روایی محتوا و همچنین پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد.
یافته هایافته های تحقیق نشان داد 26/3 درصد از تغییرات در مدیریت بحران توسط کیفیت سیستم و 17/4 درصد و 14/4 درصد از تغییرات به ترتیب توسط کیفیت اطلاعات و دانش کاربران و تحلیل گران سیستم های اطلاعاتی توضیح داده می شود که نشان دهنده تاثیر نسبتا متوسط کیفیت سیستم بر مدیریت بحران است. یافته ها همچنین نشان داد 28/3 درصد از تغییرات در مدیریت بحران توسط هر سه بعد توضیح داده می شوند که این درصد نسبتا متوسطی است.
نتیجه گیریمیانگین کل وزن های نسبی عناصر کیفی (کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و دانش کاربران و تحلیل گران) نشان داد شبکه های مخابراتی ثابت و سیار ایران دارای سیستم های اطلاعاتی با کیفیت نسبتا متوسط هستند که برای سطوح اداری چندان مناسب نیستند.
کلید واژگان: سیستم های اطلاعاتی, کیفیت سیستم, کیفیت اطلاعات, دانش کاربران و تحلیل گران, مدیریت بحران, شبکه های مخابراتی}Background and objectiveThe lack of high-quality information systems that can help the organization in performing its duties at the time of crisis can be a problem for telecommunication networks. This research is an attempt to improve the two-dimensional model of the information system (system quality and information quality) for crisis management by adding a third dimension “knowledge of users and analysts” and presenting a three-dimensional model of information system for crisis management of telecommunication networks (fixed or mobile) in Iran.
MethodThis is a survey study. Participants were 49 managers and experts from Iran’s telecommunication networks (fixed and mobile), who were selected using a stratified random sampling method from a study population (n=980). A questionnaire was used to collect the information which had acceptable content validity (CVR=0.63) and reliability (Cronbach’s α=0.88). The collected data were analyzed using descriptive statistics in SPSS software, version 27.0.1.
ResultsBased on the findings, 26.3% of changes in crisis management in the telecommunication networks organization were explained by system quality, 17.4% by information quality and 14.4% by the knowledge of users and analysts, which showed the relatively moderate effect of system quality on crisis management. The three domains together explained 28.3% of the changes in crisis management, which was a relatively moderate effect.
ConclusionThe relative weights of system quality, information quality, and knowledge of users and analysts indicates that Iran’s telecommunication network organizations (fixed and mobile) have information systems with relatively moderate quality that are not suitable for administrative levels.
Keywords: Information Systems, System Quality, Information Quality, User Knowledge, Crisis Management, Telecommunication Networks} -
با سلطه مجدد طالبان بر افغانستان در 15 آگوست 2021، بحران سیاسی در این کشور شکل گرفته است. مساله عدم شناسایی حکومت طالبان تحت عنوان امارت اسلامی را می توان از مهمترین عوامل موثر بر این بحران دانست. تداوم این بحران پیامدهایی در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی به همراه داشته است. ایران به دلیل همجواری با کشور افغانستان همواره از تحولات این کشور تاثیر پذیرفته و بر این اساس مواضع سیاست خارجی این کشور در قبال افغانستان متکی بر مشارکت سازنده در راستای مدیریت و حل و فصل بحران در این کشور بوده است. اینک بحران جدیدی در افغانستان شکل گرفته و از این جهت این سوال قابل طرح است که ایران چه نقشی می تواند در مدیریت بحران سیاسی افغانستان تحت حاکمیت طالبان ایفا نماید؟ نفوذ سنتی ایران بر گروه های اجتماعی و سیاسی مخالف طالبان از یکسو و نقش فعال این کشور در سازمان های منطقه ای و بین المللی از سوی دیگر، می تواند زمینه ی میانجی گری ایران برای گفتگو میان طرفین منازعه با طالبان در راستای مدیریت و حل و فصل بحران را فراهم اورد. جهت بررسی فرضیه به روش کیفی از نوح توصیفی/تحلیلی و شیوه ی گرداوری اطلاعات کتابخانه ای-اینترنتی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد طالبان در راستای تداوم حیات سیاسی و مسوولیت بین المللی خویش بر لزوم حل بحران موجود از طرق سیاسی واقف شده و از این جهت از هرگونه اقدام در این راستا استقبال می نماید و ایران نیز در این راستا اقدامات سازنده ای در دستورکار سیاست خارجی خود قرار داده است.کلید واژگان: بحران سیاسی, طالبان, افغانستان, شناسایی, مدیریت بحران, ایران, میانجی گری}In August 2021, Afghanistan faced a political crisis as it fell under Taliban control. One of the key factors contributing to this crisis is the lack of recognition for the Taliban government as the Islamic Emirate, which has significant implications at the domestic, regional, and international levels. Given its proximity to Afghanistan, Iran has been significantly impacted by the developments in the region. Consequently, Iran has focused its foreign policy on constructive participation to help resolve the crisis. The current situation in Afghanistan presents a new crisis, raising the question of what role can Iran play in managing the political crisis under the Taliban's rule? However, Iran's traditional influence on social and political groups opposing the Taliban, coupled with its active participation in regional and international organizations, could form the basis for its mediation efforts to facilitate a dialogue between conflicting parties. Through a descriptive/analytical-qualitative approach and data gathered from library and internet sources, this study sought to examine the plausibility of this hypothesis. The research results suggest that the Taliban recognizes the need to resolve the crisis through political means to maintain its political life and fulfill international obligations. As such, the group welcomes any actions that move towards this goal. Iran is also taking constructive measures to manage the crisis and align its foreign policy agenda accordingly.Keywords: Political Crisis, Taliban, Afghanistan, Recognition, Manage The Crisis, Iran, Mediation}
-
یکی از اصلی ترین دغدغه های متخصصین شهری در حوزه مدیریت بحران در رابطه با بافت های تاریخی است که به علت فرسودگی نسبی کالبدی معمولا در بحران هایی نظیر زلزله، سیل و یا آتش سوزی آسیب پذیرتر و شکننده تر بوده و بدیهی است که لزوم برنامه ریزی مناسب به منظور مدیریت هدفمند این مجموعه های تاریخی می بایست سرلوحه اصلی مدیران چنین آثار ارزشمندی بوده تا مانع از بروز حوادث جبران ناپذیر و وحشتناک شده تا علاوه بر مهار مخاطرات جانی بسیاری از آثار ارزشمندی که هویت و شناسنامه فرهنگی هر جامعه محسوب می شود تخریب نشود. هدف از تحقیق حاضر، در وهله اول ارائه مدلی مبتنی بر رویکرد مشارکتی در حل مشکلات مربوط به مدیریت بحران در بازارهای تاریخی و سپس، در مرحله بعدی، بررسی ضریب اهمیت مخاطرات موجود در سطح بازار تاریخی تبریز و در نهایت اولویت بندی زیرفضاهای مجموعه بازار تبریز بر اساس نظر خبرگان و با استفاده از روش تحلیلی سلسله مراتب (دلفی خبرگان) است. پژوهش حاضر از روش آمیخته (ترکیبی) و با تکیه بر هر دو نوع رویکرد کیفی و کمی برای رسیدن به اهداف مطرح شده بهره برده و به گردآوری و جمع بندی، تحلیل محتوای یافته ها با استفاده از هر دو نوع رویکرد اشاره شده، پرداخته است. در نهایت، 4 مولفه برخاسته از خروجی مصاحبه های صورت گرفته با متخصصین حوزه، در بخش روش تحقیق کیفی، نشان می دهد مدیریت بحران بازار تاریخی تبریز، بدون مشارکت بازاریان و کسبه غیرقابل حل بوده و در نهایت این امر، خود، به چهار عامل اساسی (رضایتمندی، آگاهی، تعاملات اجتماعی و اعتماد) پیوند می خورد که همگی در قالب «مولفه مردم» در کنار دو مولفه «ساختار دولت» و همچنین «فضا» قابل رصد است و سه گانه مشارکت در بازار تاریخی تبریز را شکل می دهد. نتایج بخش مطالعات کمی تحقیق حاکی از آن است که به ترتیب سه مخاطره زلزله با ضریب وزنی (188/0)، تخریب عمدی سازه توسط بازاریان و کسبه با ضریب وزنی (173/0) و در نهایت مخاطرات ناشی از آتش سوزی با ضریب وزنی (142/0) در اولویت اول تا سوم قرار گرفتند.
کلید واژگان: مدیریت بحران, بازارهای تاریخی, مخاطره, مشارکت, تبریز}One of the main concerns of urban experts in crisis management is historical contexts, which are usually more vulnerable and fragile in crises such as earthquakes, floods, or fires due to relative physical depletion. The main idea in historical texture is to prevent irreparable and horrible events. In addition to controlling the lives of many, valuable works considered the cultural identity of any society is not destroyed. The purpose of this study is to present a model based on a participatory approach in solving problems related to crisis management in historical bazaars and then, in the next step, to examine the coefficient of the importance of risks in the historical bazaar of Tabriz and finally to prioritize sub-spaces of Tabriz bazaar. The present study has used a mixed-method, relying on qualitative and quantitative approaches to achieve the objectives. It has collected and summarized the content of the findings using both approaches. Finally, four components arising from the output of interviews with experts in the field, in the field of qualitative research method, show that crisis management of the historical market of Tabriz is unsolvable without the participation of marketers and merchants. The basic (satisfaction, awareness, social interactions, and trust) are linked, all of which can be observed in the form of the "people component" along with the two components of "government structure" and "space" and form triple participation in the historical market of Tabriz. The results of the quantitative studies section of the research indicate three earthquake hazards with a weight coefficient (0.188), intentional destruction of the structure by marketers and merchants with a weight coefficient (0.173), and finally, fire hazards with a weight coefficient (0.142), respectively. They were ranked first to third.
Keywords: Crisis Management, Historical Bazaars, Risk, Participation, Tabriz} -
این پژوهش با هدف تدوین مدل مدیریت بحران در اماکن ورزشی بر اساس سیستم پشتیبان تصمیم انجام شد. این پژوهش از لحاظ ماهیت جزو پژوهش های اکتشافی-بنیادی بود که با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد اشتراوس و کوربین انجام شد. اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مدیران فدراسیون های ورزشی و وزارت ورزش و جوانان و همچنین متخصصان حوزه ی ورزش جامعه ی آماری پژوهش را تشکیل دادند. که 21 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند در این مطالعه برای گرد آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای (مرور کتب، مقالات، پایان نامه ها، اسناد و گزارش های رسمی و...) و میدانی (مصاحبه با اعضای نمونه پژوهش) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد و در سه گام شامل کدگذاری باز ، کدگذاری محوری و مرحله کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شد. بر اساس یافته ها پژوهش این موارد شناسایی شد: شرایط علی شامل (محیط متغیر، افزایش بحران های ملی و بین المللی ، پیوند ورزش با جامعه و...) شرایط زمینه ای شامل (بهبود مهارت های نیروی انسانی، داشتن برنامه راهبردی و عملیاتی و...) عوامل مداخله گر شامل (ضعف های ساختاری، ضعف نیروی انسانی، مشکلات اقتصادی و تجهیزاتی و..) پدیده محوری شامل (استفاده از DSS در مدیریت بحران، تدوین الگوی مدیریت بحران در سازمان های ورزشی)، راهبردها (تدوین الگوی راهبردی مدیریت بحران، مدیریت بحران، شناسایی بحران های احتمالی و...) و پیامدها شامل (حفظ منابع و زیرساخت ها، واکنش سریع تر سازمان در مقابل بحران، و...).
کلید واژگان: مدیریت بحران, اماکن ورزشی, سیستم پشتیبان تصمیم}The purpose of this study is was to develop a crisis management model in sports venues based on the decision support system. In terms of nature, this research was one of the exploratory-fundamental researches that was done using the qualitative approach and the strategy of Strauss and Corbin. University faculty members, directors of sports federations and the Ministry of Sports and Youth, as well as sports experts, formed the statistical community of the study. 21 of them were selected as sample members using purposive sampling method. In this study, two methods were used to collect data: library (review of books, articles, dissertations, official documents and reports, etc.) and field (interview with members of the research sample). Data analysis based on foundation data theory. Data analysis was performed based on the data theory of the foundation and in three steps including open coding, axial coding and selective coding step using software. Based on the research findings, the following cases were identified: Causal conditions include (changing environment, increasing national and international crises,...). Underlying conditions include (improving human resource skills, having a strategic,…), Interfering factors include (structural weaknesses, weaknesses in sectoral and equipment problems,…), Pivotal phenomena include (use of DSS in crisis management, development of crisis management model in sports organizations), Strategies (Development of a strategic model of crisis management, regular and continuous evaluation of the system, crisis management,…) & Consequences include (conservation of resources and infrastructure, faster response of the organization to the crisis,…).
Keywords: Crisis Management, Sport places, Decision support system} -
منطقه ی غرب آسیا به دلائل ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی و ژئوکالچری همواره آبستن انواع بحران ها می باشد و قدرتهای استکباری از راه های مختلف درصدد ایجاد بحران درکشورهای منطقه بوده اند. آنها ازطریق تشکیل و تجهیزگروه های تروریستی، جنگ های نیابتی را برکشور عراق وسوریه تحمیل نمودند.جمهوری اسلامی ایران نیز درجهت مصون ماندن ازاین بحرانها با استفاده از ظرفیت های خود تحت فرماندهی بی بدیل شهید سلیمانی به مقابله با طرح های آمریکا درمنطقه پرداخته است و توظئه های امریکا را به شکست کشاند .از آنجا که تبیین الگوی مدیریت موفق شهید سلیمانی به عنوان الگوی بومی ، مکتبی و درس آموز می تواند راهگشای بحران های آتی کشور باشد، این مقاله با روش تحقیق کیفی و با هدف توسعه ای درصدد تبیین الگوی مدیریتی شهید سلیمانی در مبارزه با بحران داعش در عراق بوده است.در این تحقیق علاوه بر واکاوی بیانات مقام معظم رهبری (دام ظله العالی)، سخنرانیهای شهید سلیمانی، مصاحبه های نخبگان نظامی و سیاسی با 12 نفر از همرزمان شهید درمیدان مبارزه با داعش به روش نمونه گیری قضاوتی مصاحبه وگفتگو انجام پذیرفته است و دراین تحقیق بر اساس روش شناسی علمی، جدولهایی شامل نقل قولها، مضمونهای پایه، مضمونهای سازمان دهنده و مضمونهای فراگیر تنظیم و پس از تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل شبکه ی مضمونها به کمک نرم افزار Maxqda2020 ، تعداد 271 مضمون پایه، 87 مضمون سازمان دهنده و 10 مضمون فراگیراستخراج ودرنهایت این مضامین فراگیر ذیل ابعاد چهارگانه ویژگی های فردی، مدیریت معنوی، مدیریت آینده پژوهانه و رهبری حکمت بنیان که ابعاد اصلی مدیریت بحران سردار قاسم سلیمانی را نشان می دهند طبقه بندی و ارائه شده است.
کلید واژگان: حاج قاسم سلیمانی, مدیریت بحران, مدیریت معنوی, مدیریت آینده پژوهانه, رهبری حکمت بنیان} -
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی عملکرد بسیج در مدیریت بحران کرونا می باشد که تحقیقی کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی می باشد. با توجه به شیوع ویروس کرونا و ایجاد یک بحران عمومی در سطح استان سمنان، دست نیاز متولیان مقابله با این ویروس به سمت بسیج بلند شد. در این پژوهش ابتدا به ورود ویروس منحوس کرونا در استان سمنان می پردازد و مدیریت بحران کرونا را تشریح می نماید، همچنین 4 عملکرد بسیج در حوزه های کمک های مومنانه، رفع آلودگی، طرح شهید سلیمانی، تولید مواد ضدعفونی و... را مورد ارزیابی قرار می دهد. پژوهش در بخش کمی انجام شده و شامل کلیه افراد استان که از خدمات بسیج در دوران بیماری کرونا بهره مند شدند می باشد و جامعه آماری افراد استان و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد که داده ها تجزیه و تحلیل شده و نتایج تحقیق نشان می دهد عملکرد بسیج در طرح شهید سلیمانی بیشترین تاثیر را در مدیریت بحران کرونا داشته است.
کلید واژگان: بسیج, کرونا, مدیریت بحران, ارزیابی عملکرد, سمنان}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.