به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ماهی سفید » در نشریات گروه « دامپزشکی »

  • حسین انوری فر، عبدالصمد کرامت*، حسین اورجی، حامد پاک نژاد
    زمینه مطالعه

    نوکلیوتیدها مواد مغذی نیمه ضروری یا بسته به شرایط ضروری بوده که ممکن است در شرایط خاصی مانند دوره های رشد سریع یا شرایط استرسی و یا در برخی بافت ها ضروری محسوب شوند.

    هدف

    ارزیابی اثرات تغذیه ای مکمل غذایی نوکلیوتید بر عملکرد رشد و مقاومت به استرس بچه ماهیان نورس ماهی سفید (Rutilus kutum).

    روش‎ کار

    یک جیره پایه، چهار سطح صفر (کنترل)، 3/0، 5/0 و 7/0 گرم در کیلوگرم جیره، مکمل غذایی نوکلیوتید افزوده شد تا مطالعه حاضر در 4 تیمار و 3 تکرار صورت پذیرد. پس از 8 هفته (پایان دوره تغذیه)، پارامتر های رشد ارزیابی و ماهیان در معرض استرس شوری ppt 15 قرار گرفتند و میزان کورتیزول و بیان HSP70 در ساعت های صفر (قبل از استرس)، 2، 8 و 24 ساعت پس از استرس اسمزی اندازه گیری شدند.

    نتایج

    پارامترهای رشد نشان دادند ماهیانی که با جیره NT kg-1 7/0 تغذیه شده بودند بیشترین میزان وزن نهایی و DGR را در مقایسه با سایر تیمارها داشتند (05/0˂P) با این وجود هیچ گونه اختلاف معنی داری در فاکتورهای FCR، SGR، CF و PER در بین تیمارها مشاهده نشد (05/0˃P). نتایج شاخص های استرسی نشان دادند این فاکتورها متاثر از سطوح نوکلوتید جیره بوده به طوری که ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی مکمل نوکلیوتید سطوح بیشتری از پروتیین شوک حرارتی  HSP70 و سطوح کمتری از کورتیزول را در مقایسه با گروه کنترل دارا شدند. در مطالعه حاضر سطوح بیان HSP70 2 ساعت پس از استرس به حدود 7-3 برابر سطح پایه رسیده و در طی 24 ساعت کاهش یافت ولی با این وجود در ساعت 24 به 3-1 برابر سطح پایه رسید. نتایج کورتیزول نیز نشان داد سطوح این فاکتور در ساعت 2 به بیشترین سطح خود رسید، در ساعت 8 شروع به کاهش و در ساعت 24 به سطوح قبل از استرس خود باز می‎گشت.

    نتیجه گیری نهایی

    در مجموع بکارگیری مکمل نوکلیوتید در جیره سبب ارتقاء رشد در بچه ماهیان سفید نورس و نیز افزایش مقاومت بچه ماهیان در مقابل شوک شوری شده است.

    کلید واژگان: مکمل نوکلوتید, پروتئین شوک حرارتی HSP70, شوک شوری, ماهی سفید, پاسخ های استرسی}
    Hossein Anvarifar, Abdolsamad Keramat *, Hossein Ouraji, Hamed Paknejad
    BACKGROUND

    Nucleotides (NT) are known as semi- or conditionally essential nutrients which might occasionally become essential in pathological and stress conditions that demand intense nucleic acid and protein synthesis.

    OBJECTIVES

    A feeding trial was conducted to evaluate the effects of NT supplementation on growth performance and stress resistance of fry kutum (Rutilus kutum).

    METHODS

    A basal diet was supplemented with 0 (control), 0.3, 0.5, and 0.7 g NT kg-1 to formulate four experimental diets. After eight weeks of feeding trial, the growth parameters were evaluated and then fish exposed to osmotic stress. To elucidate the underlying physiological mechanisms, cortisol and HSP70 levels were measured at selected times of 0, 2h, 8h, and 24h after the osmotic shock.

    RESULTS

    According to the results of growth parameters after eight weeks of feeding trial, fish fed diet with 0.7 g NT kg-1 had the highest final weight and DGR compared with the other treatments (P<0.05). However, no significant differences were observed concerning FCR, SGR, CF, and PER between the treatments (P>0.05). The results of HSP70 revealed that fish fed with NT had higher levels of HSP70 expression. Additionally, the levels of HSP70 at 2h increased significantly by 3-7-folds over the baseline levels (0h), and then decreased significantly at 24h; however, HSP70 levels at 24h was 1-3-fold over the baseline levels. The findings of cortisol showed that Cortisol values were significantly affected by dietary NT levels (P<0.05) and lower stress-induced cortisol and glucose elevation were observed in all the NT groups compared to the control group. Moreover, plasma cortisol levels reached a significant peak 2h after the salinity stress. This value decreased significantly after 8h, returning to the pre-stress levels by 24h (P>0.05).

    CONCLUSIONS

    Our data indicated that NT administration promoted growth performance and increased the ability of resistance to osmotic stress during freshwater to seawater transfer in fry kutum.

    Keywords: Dietary nucleotide, heat shock protein, Osmotic stress, Kutum, Stress responses}
  • طاهره نوروزی کوه*، سالومه شیرعلی، فائزه قاسم زاده، هومن رونقی، ناصر رنجبر، علی ناصر
    کرم لیگولا اینتستینالیس عامل بیماری لیگولوز است. این بیماری شایع ترین عفونت انگلی ماهیان آب شیرین در اکثر نقاط جهان بوده و باعث ایجاد زیان های اقتصادی فراوانی از جمله، کاهش وزن، کاهش باروری و مرگ و میر در بچه ماهیان می شود. بنابراین شناخت و کنترل آن برای مدیریت استخرهای پرورشی و مزارع ماهی از اهمیت خاصی برخوردار است. کرم بالغ لیگولا اینتستینالیس در روده باریک پرندگان ماهی خوار و مرحله نوزادی این کرم (پلروسرکویید) در محوطه شکمی ماهیان یافت می شود. هدف از انجام این بررسی، تشخیص آلودگی انگل لیگولا اینتستینالیس، ماهی سفید رودخانه ای، در سد البرز، استان مازندران می باشد. برای این منظور، در شهریور 1396 به صورت تصادفی، 60 ماهی از گونه مورد نظر صید؛ و جهت بررسی مورفومتریک و انگل به آزمایشگاه ارجاع داده شدند. نتایج بررسی نشان داد که تمام ماهیان صید شده آلوده بودند. از آنجایی که پلروسرکویید لیگولا اینتستینالیس می تواند باعث کاهش و یا عدم باروری در ماهیان جوان شود، لزوم بررسی راهکارهای مقابله با این انگل ضروری است.
    کلید واژگان: لیگولوز, پلروسرکوئید, ماهی سفید, البرز}
    T. Nouroozikoh *, S. Shirali, F. Ghasemzadeh, H. Ronaghi, N. Ranjbar, A. Naser
    Ligula intestinalis worm is the cause of ligolosis. It is the most common parasitic infection of freshwater fish in most parts of the world and causes many economic losses including weight loss, fertility decline and mortality in baby fish. Therefore, taking measures to diagnose and control it become very important, in breeding pools and fish farms management. The adult Ligula intestinalis worm can be found in the small intestine of the angry birds and the larva stage of the worm (plerocercoid) in the abdominal cavity of fish. The aim of this study was to detect Ligula intestinalis parasitic infection in river whitefish in Alborz dam, Mazandaran Province. To this end, in September 2016, 60 fish of the species were captured randomly and referred to the laboratory for morphometric and parasitic examination. The results showed that all fish caught were infected. Since Ligula intestinalis plerocercoid can reduce or not fertilize young fish, it is essential. to consider strategies to combat this parasite.
    Keywords: Ligulosis, Plerocercoid, whitefish, Alborz}
  • زینت واحدی، جمیله پازوکی*
    منوژنیاسیس، یکی از شایع ترین بیماری هایی است که توسط گونه های انگل منوژن در آبشش و پوست ماهیان پرورشی و وحشی در تمام سنین ایجاد می شود. در این تحقیق که دی ماه 1391 انجام شد، تعداد 33 عدد ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) صید شده به وزن 1200-190 گرم و طول 5/40-20 سانتی متر از سواحل جنوبی دریای خزر در استان مازندران (شهر ساری) مورد بررسی قرار گرفتند. کمان های آبششی در فرمالین 10 درصد تثبیت و با استفاده از روش استاندارد بافت شناسی، مقاطع بافتی پنج میکرونی از نمونه ها تهیه شده و به روش هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شدند. پس از بررسی ضایعات بافتی به وجود آمده ناشی از حضور انگل ها، تعداد و اندازه سلول های کلراید توسط میکروسکوپ نوری شمارش و اندازه گیری گردید. منوژن ها از خانواده داکتیلوژیریده (Dactylogyridae) و دیپلوزوئیده (Diplozoidae) شناسایی شدند. میانگین شدت آلودگی و فراوانی به انگل های خانواده داکتیلوژیریده به ترتیب (118 و 100 درصد) و به انگل های خانواده دیپلوزوئیده (53/4 و 78/78 درصد) بوده است. ضایعات مشاهده شده عبارت بود از: تخریب رشته ها و چسبندگی تیغه های آبششی، هایپرتروفی سلول های اپیتلیال و هایپرپلازی تیغه های آبششی، جداشدن اپیتلیوم از غشاء پایه تیغه ها، آنیوریسم و بروز حالت چماقی. نتایج نشان داد تعداد کل سلول های کلراید در حضور انگل ها کاهش ولی اندازه آنها تغییری نداشته است. نتایج آزمون همبستگی ارتباط معکوس قوی و معنی داری میان تراکم انگل ها و تعداد کل این سلول ها نشان داد.
    کلید واژگان: ماهی سفید, آبشش, بافت شناسی, انگل های منوژن, سلول کلراید, تنظیم اسمزی}
    Z. Vahedi, J. Pazooki *
    Monogeniasis is one of the most common diseases that happen by a species of Monogenean parasite in the gills and skins of many farmed and wild fish and it is seen in all age of them. In this research that it was done on December 2012, caught 33 white fish (Rutilus frisii kutum) weight 190- 1200 g and length 20-40.5 cm from the southern coast of the Caspian Sea in province of Mazandaran (Sari) were examined. Gill arch in 10% fixed formalin and by using standard histological methods, 5 µ tissue sections of samples were taken and by hematoxylin - eosin method they were staining. After studying tissue losses which were caused by parasites, chloride cells number and their size were couned and measured through optical microscope. Monogenea were identified from Dactylogyridae and Diplozoidae families. Mean infection intensity and frequency to parasites of Dactylogyridae and Diplozoidae families were respectively (118 , 100%) (4.53 , 78.78%). The observed loss included: filaments demolition and adhesion of gill lamellae, epithelial cells hypertrophy and hyperplasia of gill blades, separating the epithelium from the basement membrane of blades, the incidence of aneurysm and clubbing mode.The results showed that total chloride cells number in the presence of parasites decreased but there weren,t any changes in their size. There was a strong and significant inverse correlation relationship between parasites density and total number of these cells.
    Keywords: Rutilus frissi kutum, Gill, Histology, Monogenean parasite, Chloride cell, Osmoregulatory}
  • سارا صالحی بوربان، مریم قراچورلو، فریبا زمانی
    آلودگی محیط های آبی به فلزات سنگین و پتانسیل تجمع زیستی این آلاینده ها به عنوان یک خطر جدی از مدت ها پیش مورد توجه بوده است. این آلاینده ها در بدن آبزیان تجمع می یابند و سپس از طریق زنجیره غذایی به بدن انسان منتقل می شوند. هدف از این مطالعه تعیین فلزات سنگین کادمیوم، سرب، آرسنیک و جیوه و فلزات آهن و مس در عضله و روغن ماهی سفید، کفال و کیلکا بود. برای این منظور سه نمونه ماهی سفید، کفال پوزه باریک و کیلکای معمولی از منطقه محمود آباد صید شد. قسمتی از عضله توسط فریز درایر خشک و قسمتی دیگر به منظور استخراج روغن استفاده شد. سپس با استفاده از دستگاه اسپکترومتری جذب اتمی و Mercury Analyzer میزان فلزات سنگین در عضله و روغن ماهی تعیین شد. نتایج بدست آمده در مورد عضله نشان داد که بیشترین میزان جیوه (018/0±347/0)، کادمیوم (001/0±08/0)، مس (059/0±2156/1) و آهن (231/0±643/2) در ماهی سفید و بیشترین میزان سرب (015/0±3593/0) و آرسنیک (001/0±0892/0) در ماهی کفال تجمع یافته است. همچنین نتایج نشان داد در بین فلزات مورد مطالعه در روغن ماهی، بیشترین میزان مربوط به سرب و جیوه است. به طور کلی میزان فلزات وارد شده به روغن بسیار کمتر از عضله است. در مجموع می توان گفت میزان فلزات سنگین در نمونه های مورد بررسی پایین تر و یا نزدیک به استانداردهای جهانی است. بنابراین مصرف آن ها برای مصرف کننده مشکلی ایجاد نمی کند.
    کلید واژگان: ماهی سفید, ماهی کیلکا, ماهی کفال پوزه باریک, روغن ماهی, فلزات سنگین}
    S. Salehi Borban, M. Gharachorloo, F. Zamani
    Heavy metal pollution in marine environments and the potential for bioaccumulation of contaminants have been considered as a serious threat for a long time. These contaminants accumulate in fish body and then transferred through the food chain to humans. The aim of this study was to determine the heavy metals cadmium, lead, arsenic, mercury and copper and iron metals in muscle and fish oil (Rutilus frisii kutum ،Clupeonella cultriventris ،Liza saliens). Three samples of Rutilus frisii kutum ،Clupeonella cultriventris and Liza saliens were caught in Mahmoud Abad area. One part of the muscle was dried by freeze drying method and another part was used to extract the oil. Then, using the atomic absorption spectrometric and Mercury Analyzer heavy metals concentrations were determined in muscle and fish oil. The results of muscle showed the highest accumulation of mercury (0.347±0.018), cadmium (0.08±0.001), copper (1.2156±0.059) and iron (2.643±0.231) in Rutilus frisii kutum and the highest level of lead (0.3593±0.015) and arsenic (0.0892±0.001) in Liza saliens. Moreover, in the fish oils samples, lead and mercury had the highest concentrations. The heavy metals in the samples were lower than or close to international standards. Therefore, their use does not pose a health problem for the consumers.
    Keywords: Rutilus frisii Kutum, Clupeonella cultriventris, Liza saliens, fish oil, Heavy Metal}
  • علی اصغر خانی پور*، مینا سیف زاده، مینا احمدی
    این تحقیق با هدف بررسی مقدار تجمع فلزات سنگین کبالت و نیکل در بافت خوراکی ماهی سفید تالاب انزلی و مقایسه آن با استانداردهای جهانی سازمان خوار و بار جهانی و سازمان غذا و دارو انجام شد. برای اجرای این تحقیق نمونه های ماهی سفید از مناطق غرب، مرکزی و شرق تالاب انزلی صید شدند. میزان عناصر سنگین با استفاده از روش اسپکتوفتومتری جذب اتمی مجهز به شعله اندازه گیری گردید. طبق یافته های مطالعه، مقدار میانگین نیکل در تالاب های غرب و شرق به ترتیب 93/0 و 80/0 میکروگرم در گرم بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشتند. هم چنین غلظت نیکل در تالاب مرکزی 13/1 میکروگرم در گرم برآورد گردید که در مقایسه با استاندارد FDA تفاوت معنی دار نداشت. میزان کبالت در تالاب غرب کمتر از حد قابل ردیابی بود و این مقدار در تالاب های شرق و مرکزی به ترتیب 13/0 و 07/0 میکروگرم در گرم بود که در مقایسه با استانداردهای FAO و FDA افزایش معنی داری (05/0
    کلید واژگان: بافت خوراکی, تالاب انزلی, کبالت, نیکل, ماهی سفید}
    A.A. Khanipour*, M. Seifzadeh, Mina Ahmadi
    The aim of this study was to determine the accumulation of nickel and cobalt in the edible tissues of Crucian (Rtilus frisii kutum) and to compare their concentrations with the FDA/FAO standards. For this purpose, the fish samples were caught from western, central and eastern stations of Anzali wetland. Using a flame atomic absorption spectrophotometer, Ni and Co contamination were determined. According to the results, the mean value of Ni concentration in the samples caught from the eastern and central stations were 0.93 and 0.80 µg/g, respectively which were not statistically different. Moreover, Ni concentration in the central region was estimated at 1.13 μg/g, which was not significantly different from the FDA standard. In the case of Co, the average concentration in the western parts was below the detection limit; however in the central and eastern parts Co level was 0.13 and 0.07 μg/g dry weight, respectively that was in the approved limit adopted by FDA and FAO. Besides, the difference of Co concentration in the eastern, western as well as central stations was not significantly different. Based on the results, Ni and Co contents in edible tissues of Crucian of the eastern, western and central stations of Anzali wetland were found suitable for human consumption.
    Keywords: Edible tissue, Anzali wetland, Cobalt, Nickel, Rutilus frisii kutum}
  • ابوالفضل عسکری ساری، محمد ولایت زاده*
    یکی از خطرناک ترین آلاینده های سمی در محیط زیست موجودات زنده فلزات سنگین هستند که سبب بروز مسمومیت و بیماری های حاد و مزمن در انسان می شوند. تحقیق حاضر در سال 1389 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین سرب و روی در بافت های کبد و عضله ماهیان کپور (Cyprinus carpio)، کفال طلایی (Liza auratus) و ماهی سفید (Rutilus frisii kuttom) دریای خزر انجام شد. نمونه برداری به صورت کاملا تصادفی انجام شد و 36 عدد ماهی از بازار سرچشمه تهران تهیه گردید. میانگین غلظت سرب و روی در کبد و عضله ماهیان دریای خزر برابر با 58/0±19/2 و 61/12±86/143 میلی گرم در کیلوگرم محاسبه شد که اختلاف معنی داری نشان می داد (05/0>p). بر اساس نتایج بدست آمده، بالاترین غلظت سرب و روی در کبد ماهی کفال (15/0±63/6 و 05/3±66/319) میلی گرم در کیلوگرم و پایین ترین میزان سرب و روی در عضله کپور دریایی (11/0±41/0 و 50/1±80/10) میلی گرم در کیلوگرم به دست آمد. میزان سرب و روی در ماهیان در مقایسه با حد مجاز استاندارد انجمن بهداشت ملی و تحقیقات پزشکی استرالیا (NHMRC)، وزارت کشاورزی، شیلات و غذای انگلستان (UKMAFF) و سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) بالاتر بود.
    کلید واژگان: دریای خزر, ماهی سفید, کپور, کفال طلایی, سرب, روی}
    Askary Sarya., Velayatzadeh, M. *
    The aim of this study was to determine Lead and Zinc contamination in the muscle andliver tissues of Cyprinus carpio, Liza auratus and Rutilus frisii kuttom in 2010. Thirty six samples were obtained randomly from Tehran Sarcheshmeh market. According to the results, the mean concentrations of Pb andZn in the liver and muscles samples were 2.19±0.58 143.86±12.61 mg/Kg, respectively. This indicated a significant (P<0.05). Moreover, highest concentration of Pb (6.63±0.15 mg/Kg) and Zn 319.66±3.05 mg/Kg) was found in the liver of Liza auratus. Meanwhile, the lowest concentration of Pb (0.41±0.11 mg/Kg) and Zn (10.80±1.50 mg/Kg) was determined in the muscle of Cyprinus carpio. The determined mean concentration of Pb and Zn in the liver and muscle of Caspian Sea fishes 2.19±0.58 and 143.86±12.61 mg/Kg. Data revealed that the concentrations of Pb and Zn were above the acceptable limit determined by NHMRC, UKMAFF and FDA.
    Keywords: Caspian Sea, Rutilus frisii kuttom, Cyprinus carpio, Liza auratus, Lead, Zinc}
  • مرضیه کبیریان، داور شاهسونی، حمیدرضا کازرانی
    دسترسی به مقادیر طبیعی پارامترهای سرمی از اهمیت ویژه ای جهت ارزیابی درمانگاهی و تشخیص بیماری ها در حیوانات مختلف و از جمله آبزیان برخوردار است. جهت تعیین مقادیر طبیعی برخی از آنزیم های سرم خون ماهی سفید، خون گیری از ساقه دمی 25 ماهی نر و 25 ماهی ماده صید شده از صیدگاه رودخانه تجن انجام گرفت. پس از جدا کردن سرم، مقادیر پارامترهای ALT، AST، ALP، CPK و LDH اندازه گیری گردید. علاوه بر تعیین مقادیر طبیعی جهت کل جمعیت ماهی سفید، مقادیر طبیعی مربوط به دو جنس نر و ماده نیز از نظر آماری با هم مقایسه شد. به علاوه میزان همبستگی هر یک از پارامترهای مورد مطالعه در جمعیت کل و همچنین در جنس های نر و ماده با دیگر پارامترها مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس در کل جمعیت ماهی سفید: AST: 30/561-375±00/455، ALT: 50/34-50/15±00/20، ALP: 50/150-79±50/101،: CPK 00/655-50/39±50/241 و LDH: 2727-1701±2163 واحد بین المللی بر لیتر بود. مقادیر ALT، AST و ALP به طور معنی داری در جنس نر بالاتر بود. بین مقادیر CPK و LDH در هر دو جنس همبستگی منفی وجود داشت. همچنین بین مقادیر ALT با AST و ALP و نیز بین ALP و AST در کل جمعیت همبستگی معنی داری وجود داشت. نتایج حاضر می تواند بخش مهمی از خلاء موجود در زمینه مقادیر طبیعی برخی از آنزیم های سرم خون ماهیان سفید را پوشش دهد.
    کلید واژگان: خون, آنزیم, سرم, ماهی سفید}
    Normal values for serum parameters are of great importance in clinical evaluation and diagnosis of diseases in different species, including aquatic animals. In order to determine the normal values for some serum enzymes in Caspian roach, blood samples were collected from peduncles of 25 male and 25 female fish, captured from Tajan river. Following separation of the serum, the values for ALT, AST, ALP, CPK and LDH were determined. In addition to measuring the normal values for the whole population, the values in the male and the female were statistically compared. Possible correlations between different studied parameters in the whole population, as well as within each sex, were also studied. Accordingly, the normal values for the whole population were: AST: 455/00±375-561.3, ALT: 20/00±15.5±34.5, ALP: 101.5±79-150.5, CPK: 241.5±39.5-655/00, LDH: 2163±1701-2727 IU/L. The serum values for ALT, AST and ALP were significantly higher in the male. A significant negative correlation existed between CPK and LDH in both sexes. In the whole population, the values for ALT had significant correlations with those of AST and ALP. The values for ALP and AST were also significantly correlated. The current results provide valuable information regarding the normal values for some serum enzymes in Caspian roach
    Keywords: Blood, Enzyme, Serum, Rutilus frisii kutum kammenskii}
  • اکبر الصاق
    امروزه محصولات دریایی نقش قابل توجهی در تامین غذای مردم جهان دارند و با شناسایی کیفیت و برتری غذایی این فراورده ها بر دیگر مواد پروتئینی روز به روز بر مصرف آن افزوده می شود. به موازات افزایش مصرف این منابع و خصوصا ماهیان، اهمیت بهداشت و سلامت آنان نیز، بیشتر می گردد که در این میان فلزات سنگین به علت فرایند بیولوژیکی و تجمع زیستی، تشخیص و اندازه گیری آن اهمیت زیادی دارد. بر این مبنا در این تحقیق غلظت فلزات سنگین نیکل و کروم در عضلات خوراکی 48 نمونه از دو گونه ماهی اقتصادی و پر مصرف در شمال کشور شامل: ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) و کپور (Cyprinus carpio) دریای خزر در حوزه سواحل استان مازندران، با روش طیف سنج جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت. میانگین ± خطای استاندارد غلظت فلزات سنگین نیکل و کروم در بافت خوراکی ماهی سفید به ترتیب 28/0 68/1 و 12/0 65/0 میکرو گرم بر گرم وزن خشک نمونه و میانگین ± خطای استاندارد غلظت فلزات سنگین نیکل و کروم در بافت خوراکی ماهی کپور نیز به ترتیب 22/0 47/1 و 19/0 74/0 میکروگرم بر گرم وزن خشک نمونه اندازه گیری شد. این مقادیر با حد مجاز و سطح استاندارد، ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای ماهیان مقایسه شد. نتایج نشان داد که غلظت این فلزات در عضلات ماهیان مورد نظر، در مناطق مورد مطالعه یعنی بابلسر، فریدون کنار، محمود آباد، رستم رود نور، پارک جنگلی سی سنگان و نوشهر، اختلاف معنی داری با مقدار مجاز و سطح استاندارد خود دارند(05/0 >P) که این امر بیانگر آلوده بودن آب این مناطق از لحاظ فلزات سنگین فوق می باشد.
    کلید واژگان: استان مازندران, دریای خزر, ماهی سفید, ماهی کپور, فلزات سنگین, تجمع زیستی}
    Akbar. Elsagh
    The proteins in fish، as well as other aquatic animals has nowadays become an important and complete protein sources in many people’s diets around the world and as a results، there has been a growing interest to protect and ensure the health of this important food source. Heavy metals due to their specific physical and chemical characteristics as well as their effects on various ecosystems are considered as a major contaminator of marine environments. Therefore determining the level of heavy metals in water and aquatic species، as a link in the food chain of human beings، is of a great importance. In this study، levels of some heavy metals were evaluated، using flame atomic absorption spectroscopy technique، in tissues of two commonly consumed fish in Iran namely Rutilus frisii kutum and Cyprinus carpio collected from the coastal waters of the Mazandaran Province، Caspian Sea. The average concentration of Ni and Cr were detected as (μg g-1) dry weight of Rutilus frisii kutum’s tissues: 1. 68 0. 28 and 0. 65 0. 12 (Mean Standard Error) respectively. These values for Cyprinus carpio were detected as: 1. 47 0. 22 and 0. 74 0. 19 (Mean Standard Error). These values were compared with the World Health Organization (WHO) safety reference standard regarding the amount of the above mentioned heavy metals in fish’s tissues. These values were compared with the WHO safety standards regarding the amount of the above mentioned heavy metals in fish tissues. Based on the results of this study، the concentration of Ni and Cr in the studied fish tissues proved to be much higher than international standards with a reliability of P<0. 05. The results show that the pollution in the water of this region are because of these heavy metals.
    Keywords: Mazandaran Province, Caspian Sea, Rutilus frisii kutum, Cyprinus carpio, Heavy metals, Bioaccumulation}
  • مرجان مخلوق، داور شاهسونی، حمیدرضا کازرانی
    زمینه مطالعه
    مقادیر مرجع فاکتورهای سرمی، شاخص های مهمی در تشخیص سلامت یا بیماری و کنترل روند زیستی در جانوران آبزی به شمار می روند.
    هدف
    هدف از پژوهش تعیین مقادیر مرجع برخی فاکتورهای بیوشیمیایی خون ماهیان سفید مولد بوده است.
    روش کار
    بدین منظور، خون گیری از ماهیان صید شده از رودخانه تجن انجام شد. مقادیر سرمی گلوکز، اوره، کراتینین، کلسترول، تری گلیسیرید، بیلی روبین تام، بیلی روبین مستقیم، پروتئین تام، آلبومین، کلسیم، فسفر، سدیم و پتاسیم مورد سنجش قرار گرفت.
    نتایج
    بر این اساس میزان هر پارامتر در جنس نر و ماده ماهی سفید به ترتیب عبارت بودند از: سدیم، (5‎/11±1‎/387 و 1‎/7±7‎/420)؛ پتاسیم، (6‎/10±9‎/39 و 4‎/7±9‎/37)؛ فسفر، (0‎/1±2‎/19 و 8‎/2±9‎/28)؛ کلسیم، (5‎/1±9‎/15 و 0‎/1±6‎/21)؛ گلوکز، (2‎/23±8/ 209 و 3‎/11±8/ 83)؛ کلسترول، (6‎/23±6‎/472 و 9‎/22±6‎/306)؛ تری گلیسیرید، (3‎/23±393 و 2‎/9±1‎/275)؛ بیلی روبین تام، (02‎/0±4‎/0 و 02‎/0±3‎/0)؛ بیلی روبین مستقیم، (03‎/0±1‎/0 و 02‎/0±1‎/0)؛ اوره، (0‎/1±3‎/22 و 1‎/1±1‎/24) کراتینین، (1‎/0±5‎/0 و 1‎/0±7‎/0()میلی گرم در دسی لیتر)؛ پروتئین تام، (5‎/0±8‎/5 و 5‎/0±4‎/4) و آلبومین، (2‎/0±3‎/3 و 2‎/0±0‎/3()گرم در دسی لیتر.) بر اساس نتایج بدست آمده، در ماهی سفید مقادیر فسفر، کلسیم، سدیم، کلسترول، تری گلیسیرید، گلوکز، بیلی روبین تام و بیلی روبین مستقیم بین دو جنس نرو ماده اختلاف معنی دار داشت. میزان پارامتر های کلسترول، تری گلیسیرید، گلوکز، بیلی روبین تام و بیلی روبین مستقیم در جنس نر و مقادیر فسفر، کلسیم و سدیم در جنس ماده به طور معنی داری (05‎/0< p)‎ از جنس مخالف بالاتر بود.
    نتیجه گیری نهایی: بر اساس نتایج حاضر فاکتورهای مورد مطالعه می تواند تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیک نظیر جنسیت قرار بگیرد.
    کلید واژگان: سرم, غیر الکترولیت, ماهی سفید, الکترولیت}
    Makhlough M., Shahsavani D., Kazerani H. R
    Backgrounds
    Reference values of serum parameters are important markers in health evaluation and diagnosis of diseases, as well as in controlling biological processes in aquatic animals.
    Objectives
    The aim of this research was to determine the reference values of biochemical factors in breeding Rutilus frisii kutum.
    Methods
    Blood samples were collected from captured fish from Tajan River. Serum levels of glucose, BUN, creatinine, cholesterol, triglyceride, direct bilirubin, total protein, albumin, calcium (Ca), phosphorus (P), sodium (Na), and potassium (K) were measured.
    Results
    The serum levels of different biochemical values in males and females were as follows: Na for males 387.1±11.5 mmol/L, and females 420.7±7.1 mmol/L; K for males 39.9±10.6 mmol/L, and for females 37.9±7.4 mmol/L; P for males 19.2±1.0 mg/dl, and females 28.9±2.8 mg/dl; Ca for males 15.9±1.5mg/dl, and for females 21.6±1.0 mg/dl; glucose for males 209.8±23.2 mg/dl, and for females 83.8±11.3mg/dl; cholesterol for males, 472.6±23.6mg/dl, and for females 306.6±22.9 mg/dl; triglyceride for males 393±23.3mg/dl, and for females 275.1±9.2mg/dl; total bilirubin for males 0.4±0.02mg/dl, and for females 0.3±0.02mg/dl; direct bilirubin for males 0.1±0.03mg/dl, and for females 0.1±0.02mg/dl; BUN for males 22.3±1.0mg/dl, and for females 24.1±1.1mg/dl; creatinine for males 0.5±0.1mg/dl, and for females 0.7±0.1 (mg/dl); total protein for males 5.8±0.5g/dl, and for females 4.4±0.5g/dl; albumin for males 3.3±0.2g/dl, and for females 3.0±0.2 (g/dl). The current results indicate that there are significant differences in serum values of glucose, cholesterol, total bilirubin, direct bilirubin, triglyceride, phosphorus, sodium and calcium between males and females. The serum levels of cholesterol, triglyceride (p<0.001), glucose, total bilirubin (p<0.01) and direct bilirubin (p<0.05) in males, and those of phosphorus, calcium (p<0.01) and sodium (p<0.05) in females were significantly higher as compared to the opposite sexes.
    Conclusions
    It can be concluded that the studied parameters may be affected by physiological factors such as the sex of fish.
  • اکبر الصاق
    در این تحقیق غلظت عناصر سنگین و سمی کادمیوم، سرب، ارسنیک و جیوه که از عناصر اجباری سازمان بهداشت جهانی و سازمان کشاورزی و غذایی سازمان ملل برای سنجش در ماهیان خوراکی است، در عضلات خوراکی 24 نمونه از دو گونه ماهی اقتصادی و پر مصرف در شمال کشور شامل: ماهی سفید(Rutilus frisii kutum) و کپور معمولی (Cyprinus carpio) در حوضه ی جنوب مرکزی دریای خزر پس از نمونه برداری و آماده سازی، با روش طیف سنجی جذب اتمی با شعله برای کادمیوم، سرب و ارسنیک و روش طیف سنجی جذب اتمی مجهز به سیستم تولید بخار سرد برای جیوه مورد سنجش قرار گرفت. میانگین ± خطای استاندارد غلظت عناصر سنگین و سمی کادمیوم، سرب و ارسنیک در عضلات ماهی سفید به ترتیب 30/0±21/1، 31/1±57/2 و 08/0±15/0 میکرو گرم بر گرم وزن خشک نمونه و برای عنصر سنگین و سمی جیوه 20/13± 59/344 نانو گرم بر گرم وزن خشک نمونه بدست آمد. هم چنین میانگین ± خطای استاندارد غلظت عناصر سنگین و سمی کادمیوم، سرب و ارسنیک در عضلات ماهی کپور معمولی نیز به ترتیب 40/0±35/1، 20/0±49/2 و 03/0±30/0 میکرو گرم بر گرم وزن خشک نمونه و برای عنصر سنگین و سمی جیوه 09/16± 83/302 نانو گرم بر گرم وزن خشک نمونه اندازه گیری شد. مقادیر بدست آمده با حد مجاز و سطح استاندارد این عناصر، ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی و سازمان کشاورزی و غذایی سازمان ملل برای ماهیان مقایسه شد. نتایج نشان داد که غلظت عناصر سنگین و سمی کادمیوم و سرب در عضلات ماهیان فوق در مناطق مورد مطالعه یعنی بابلسر، فریدون کنار، محمود آباد، رستم رود نور، پارک جنگلی سی سنگان و نوشهر، در سطح اطمینان آماری 95 درصد اختلاف معنی داری با مقدار مجاز و سطح استاندارد خود دارند (05/0 >P). نتایج بدست آمده نشانگر آلوده بودن آب این مناطق از لحاظ عناصر سنگین فوق می باشد.
    کلید واژگان: دریای خزر, ماهی سفید, کپور معمولی, عناصر سنگین}
    Akbar, Elsagh
    In this study, levels of Cadmium, Lead, Arsenic and Mercury heavy metals, which are required by the WHO and The UNFAO to be determined in sea food, were evaluated using flame atomic absorption spectroscopy technique, in tissues of two commonly consumed fish in Iran namely Rutilus frisii kutum and Cyprinus carpio collected from the south coastline of the Caspian Sea. The average concentration of Cd, Pb, As and Hg, were detected as (μg g-1) dry weight of Rutilus frisii kutum’s tissues: 1.21 0.30, 2.57 1.31, 0.15 0.08 and 0.34 0.01 respectively. These values for Cyprinus carpio were detected as: 1.35 0.40, 2.49 0.20, 0.30 0.03 and 0.30 0.01 (Mean Standard Error). These values were compared with the WHO and the UNFAO safety standards regarding the amount of the above mentioned heavy metals in fish tissues. Based on the results of this study, the concentration of Cadmium and Lead in the studied fish tissues proved to be much higher than international standards with a reliability of P<0.05. The results show that the pollution in the water of this region are because of these heavy elements.
  • مسعود ادیب مرادی، محمد تقی شیبانی
    هدف
    مشخص کردن نمای طبیعی مغز میانی و مخچه در ماهی سفید دریای خزر.
    طرح: مطالعه توصیفیحیوانات: 5 ماهی بالغ و سالم دریای خزر به منظور بررسی بافتی ناحیه مغز هر کدام از آنها.
    روش
    پس از جدا کردن مغز، ابتدا نمونه ها از نظر ریخت شناسی مورد بررسی قرار گرفته و سپس در فرمالین 10درصد پایدار شده تا آماده برش گردند. سپس نمونه ها به روش معمول بافت شناسی در دستگاه اتوتکنیکون قرار گرفتند و مراحل آبگیری و شفاف سازی و نفوذ پارافین در آنها انجام گرفت. پس از آن از نمونه ها بلوکهای پارافینی تهیه و این بلوکها با ضخامت 5 میکرومتر برش داده شد. رنگ آمیزی بافتها به روش هماتوکسیلین و ائوزین انجام گرفت و توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرا رگرفتند. از برشهای تهیه شده فتومیکروگرانهایی نیز تهیه گردید.
    نتایج
    در بررسی ماکروسکوپیک مشخص گردید که مغز ماهی سفید از قسمتهای زیر تشکیل شده است. مغز جلویی، مغز رابط، مغز میانی، مخچه و بصل النخاع. در بررسی میکروسکوپیک مشاهده گردید که مغز میانی و مخچه از ماده خاکستری و سفید تشکیل می شود که در هر دو ناحیه ماده خاکستری در سطح و ماده سفید در عمق قرار دارد و توسط نرم شامه احاطه می شوند. ماده خاکستری از لایه های سلولی مختلفی تشکیل می شود و ماده خاکستری در سطح و ماده سفید در عمق قرار دارد توسط نرم شامه احاطه می شوند. ماده خاکستری از لایه های سلولی مختلفی تشکیل می شود و ماده سفید نیز شامل رشته ها و سلولهای عصبی است.
    نتیجه گیری
    ماهی سفید دریای خزر مانند تمام مهره داران در قسمت قدامی سردارای تراکمی از بافت عصبی تحت عنوان مغز می باشد که با توجه به وسعت مغز می توان این ماهی را جز مهره داران برتر به حساب آورد. در ماهی سفید، مغز میانی که مسوول بینایی است از رشد قابل توجه ای برخوردار است که با توجه به این مطلب این ماهیان دارای چشمهای تیزبین هستند و شکارچیان خوبی به نظر می رسند. به طور کلی قدرت دید ماهیان بر حسب گونه متفاوت است و بیشتر با شرایط و محل زندگی آنها ارتباط دارد. مخچه قسمت اعظم مغز خلفی را اشغال می کند. وزن مخچه در ماهیان مختلف متفاوت است و از نظر بافت شناسی ترتیب قرار گرفتن و شکل سلولهای تشکیل دهنده آن همانند سایر ماهیان استخوانی و پستانداران است.
    کلید واژگان: بافت شناسی, مغز میانی, مخچه, ماهی سفید}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال