نقش پردازش واج شناختی و نحوی در مدلهای خواندن
مقاله حاضر به بررسی مدلهای خواندن با توجه به نقش پردازش واجشناختی و نحوی در فرایند خواندن و همچنین نقش این دو در تبیین مشکلات خواندن میپردازد، اما تحقیقات نشان میدهند دانش واجشناختی و نحوی به عنوان دو مولفه زبانی عمده و پایه در یادگیری خواندن و تبیین مشکلات خواندن از قبیل نارساخوانی عمل میکنند. در مورد این مولفههای زبانی این سوال مطرح میشود که با توجه به اختلالاتی از قبیل نارساخوانی هریک چه نقشی در فرایند خواندن دارند و جایگاه آنها در مدلهای خواندن چهطور نشان داده شده است؟ مشکلات خواندن مربوط به کدام نظام پردازشی است نحو یا واجشناسی و این امر در مدلهای خواندن چگونه نشان داده شده است؟
در مقاله حاضر در پاسخ به این سوالات دو فرضیه اصلی با عنوان "محدودیت پردازش" و " تاخیر ساختاری" که در مورد نقش پردازش واجشناختی و نحوی در تبیین مشکلات خواندن ارایه شدهاند، مطرح میشود و مدلهای خواندن با توجه به این دو فرضیه و نقش پردازش واجشناختی و نحوی در خواندن، مورد بررسی قرار میگیرد. مدلها در دو گروه مدلهای خواندن واژه و مدلهای کلی فرایند خواندن مطرح میشوند. از میان مدلهای خواندن واژه، مهمترین آنها که مدلهای دو مسیره خواندن هستند مورد بررسی قرار میگیرند و درخصوص مدلهای کلی فرایند خواندن نیز مهمترین و معمولترین مدلها ارزیابی شدهاند که عبارتاند از: مدلهای جزء به کل (پایین به بالا) و کل به جزء (بالا به پایین)، مدل جبرانی تعاملی، مدلهای پیوندگرا، مدل متوازن خواندن، مدل ظرفیت واجشناختی و مدل کارایی کلامی.
یافتهها و نتیجهگیری:
این مطالعه نشان داده مدل معینی نیست که بتواند بهطور واحد و همزمان نشانگر دو فرضیه فوق باشد و بسته به هدف کاربردی مدل برخی مدلها، مانند مدل ظرفیت واجشناختی، بر فرضیه محدودیت پردازش تاکید بیشتری دارند و مشکلات خواندن را به نقص در پردازش واجشناختی نسبت میدهند، حال آنکه مدلهای دیگری مانند مدل متوازن خواندن با فرضیه تاخیر ساختاری همسوست؛ بهطوریکه بر نقش یادگیری ساختارهای نحوی در کسب مهارت خواندن، تاکید میورزند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.