شناسایی و اولویت بندی عوامل مرتبط با نگهداشت نیروی انسانی در مناطق مرزی (مطالعه موردی: کارکنان فرماندهی مرزبانی استان اردبیل)
انتقال یکی از مباحث جمعیت شناسی است که همانند عوامل حیاتی موجب تغییر جمعیت یک منطقه می شود. انتقال را تغییر محل سکونت و کار دانسته و به طور ساده آن را حرکت از یک محل به محل دیگر تعریف کرده اند. علی رغم تمام تدابیر، شواهد متعددی حاکی است که مناطق محروم مرزی هم چنان از کمبود امکانات رنج برده و علاوه بر آن که جذب نیروهای انسانی برای این مناطق با دشواری همراه است، امکان نگه داشت نیروی انسانی موجود نیز روبه کاهش است. این تحقیق با هدف شناسایی عواملی که امکان نگه داشت نیروی انسانی در مناطق مرزی را افزایش دهد، اجرا گردید. تحقیق حاضر از نوع زمینه یابی و اطلاعات مورد نیاز به صورت میدانی جمع آوری و به روش پیمایشی- توصیفی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق، تعداد 490 نفر از کارکنان شاغل در فرماندهی مرزبانی استان اردبیل می باشند که جامعه نمونه بصورت تمام شمار، کلیه کارکنان انتخاب گردیدند. برای تعیین روایی مقیاس محقق ساخته از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد که قبل از انجام تحلیل، آزمون KMO با ضریب حاصل (92%) قابلیت داده های مقیاس برای انجام تحلیل عوامل را تائید نمود و نتیجه آزمون بارتلت (75/4462 = X2) نیز مناسب بودن داده ها را در سطح 0001/0 >P نشان داد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکویر و آزمون رگریسون لجستیک استفاده شد. یافته های تحقیق بیان گر آن است؛ نیروی انسانی بومی و غیربومی تقریبا به طور یک سان متقاضی انتقال از مناطق مرزی بوده اند و این بدان معناست که سیاست استخدام نیروی انسانی بومی، نتوانسته است منجر به نگه داشت نیروی انسانی در مناطق مرزی شود. همچنین یافته ها نشان داد متغیرهایی چون رضایت مندی شغلی؛ نوع استخدام؛ نوع منزل مسکونی و سن در میزان تمایل این کارکنان برای انتقال از مناطق مرزی موثر بوده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.