مفهوم توانمندسازی روان شناختی و رابطه آن با سرمایه روان شناختی معلمان
هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم توانمندسازی روانشناختی و رابطه آن با سرمایه روانشناختی معلمان بود. روش آماری پژوهش توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه معلمان رسمی و تمام وقت مدارس ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تدریس بوده و تعداد آنها 4805 نفر بود. از این تعداد 200 نفر مطابق با روش تعیین حجم نمونه استیونز (1996) و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در پژوهش حاضر پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) بود. هر دو پرسشنامه به منظور روایی محتوایی مورد بازنگری و تایید هفت نفر متخصص مدیریت قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه روانشناختی و ابعاد آن (خودکارآمدی، امیدواری، انعطاف پذیری و خوشبینی) و توانمندسازی روانشناختی معلمان مدارس ابتدایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(05/0≥p). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادکه هر چند سرمایه روانشناختی در کل قادر به پیشبینی توانمندسازی روانشناختی معلمان است؛ با وجود این، از بین ابعاد سرمایه روانشناختی امیدواری 9/21 درصد و انعطاف پذیری 6/3 درصد از توانمندسازی روانشناختی معلمان مدارس ابتدایی را پیش بینی می کنند و ابعاد خودکارآمدی و خوشبینی به تنهایی پیشبینیکننده توانمندسازی روانشناختی معلمان مدارس ابتدایی نیستند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.