اثر آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر میزان مشارکت زنان روستایی در انجام آزمایش پاپ اسمیر

سرطان دهانه رحم یکی از شایع ترین سرطان ها در زنان است و با وجود تست پاپ اسمیر به عنوان برنامه غربالگری موثر، میزان استفاده از آن پایین می باشد، پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش بر مشارکت زنان در انجام آزمایش پاپ اسمیر بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی می پردازد.
این مطالعه به روش نیمه تجربی با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی در زنان روستایی شهرستان سروآباداز توابع استان کردستان در سال 1394 انجام شد.180 نفر به عنوان نمونه به روش صورت تصادفی ساده انتخاب و سپس به طور تصادفی ساده در دو گروه مورد مداخله (90 نفر) و کنترل (90) نفر قرار گرفتند. در آموزش گروه آزمون از روش سخنرانی توام با پرسش و پاسخ، پخش فیلم و پمفلت استفاده گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای شامل متغیرهای دموگرافیک وسازه های مدل اعتقاد بهداشتی بود که به صورت خود گزارشی تکمیل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری من ویتنی، کای دو و روش های آماری توصیفی صورت گرفت 0/05> P سطج معنا داری در نظر گرفته شد.
نتایج نشان داد در مقایسه میانگین نمرات سازه های مدل در دو گروه آزمون و گروه کنترل در سازه های حساسیت درک شده 0/004 = P ، منافع درک شده 0/001> P، موانع درک شده 0/002= P و خود کارآمدی درک شده 0/001= P ارتباط معنی داری وجود دارد اما در مورد شدت درک شده 0/39= P ارتباط معنی داری مشاهده نشد. 58 نفر (%64/5) از افرادی که در گروه آزمون قرار داشتند آزمایش پاپ اسمیر را انجام دادند، در کل میزان انجام تست پاپ اسمیردر گروه آزمون 2/5بار بیشترازگروه کنترل بود.
یافته ها حاکی از آن است که آموزشهای هدفمند و مبتنی بر مدلهای اموزشی در مشارکت زنان جهت انجام آزمایش پاپ اسمیر تاثیر گذاراست.