محرمیت در فرزندخواندگی
مسئله حرمت نکاح میان فرزند خوانده و خانواده پذیرنده او، بیش از آنکه مسئله ای حقوقی باشد، ریشه در اخلاق و مذهب دارد. بنابراین هر جامعه ای با توجه به اعتقادات دینی و اخلاقی خویش، قواعد ویژه خود را در این زمینه دارد. در دین مبین اسلام، گفته شده آنچه موجب حرمت نکاح میان اشخاص است، محدود به سه عامل نسب و سبب و رضاع است و از آنجا که اصل بر جواز و اباحه است مگر دلیلی بر منع و حرمت برسد، نمی توان از حدود مشخص شده تجاوز کرد و دامنه حرمت را گسترش داد. درنتیجه، فرزندخواندگی نباید اثری در زمینه محرمیت داشته باشد. اما خاصیت اجتماعی نهادهای حقوقی، ملازمه ای همیشگی بین مفهوم نهاد حقوقی از یک سو، و آثار مترتب بر آن از سوی دیگر ایجاد میکند. از آنجا که مفهوم نهادهای حقوقی در شرایط زمانی و مکانی متفاوت تغییر می کند، در وهله نخست باید مفهوم و کارکرد کنونی نهاد حقوقی را دانست، و در وهله دوم باید با مراجعه به روح و مبانی احکام شرعی، حکم شایسته آن را استخراج کرد تا بدین وسیله حقوقی پویا و متناسب با شرایط زمانی و مکانی بهدست آید؛ حقوقی به روز و در عین حال منطبق بر موازین شرعی. تلاش این مقاله، پیروی از همین روش در موضوع محرمیت در فرزندخواندگی است. این نوشتار، فرزندخواندگی را در جامعه کنونی ایران مبتنی بر ساختار «خانواده» می داند و در تحلیل وضعیت حقوقی فرزندخوانده نیز، رویکرد شارع نسبت به افراد حاضر در نهادهای «شبه خانواده» یعنی: «پسر شوهر»، «ربیبه» و «فرزند رضاعی» را مبنا قرار می دهد.
فرزندخواندگی ، محرمیت ، همسر پدر ، ربیبه ، فرزند رضاعی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.