نقد مقالات علمی-پژوهشی با موضوع بررسی متون ادبی از دیدگاه زمان روایی ژنت
در تکامل دانش روایتشناسی، ژرار ژنت به عنصر زمان پرداخت و این نظریه را مطرح کرد که یکی از جنبههای هنر روایتپردازی، نحوه تبدیل زمان داستان به زمان متن است. روایتپژوه رابطه زمان داستان و زمان متن را با سه مولفه نظم، تداوم (دیرش) و بسامد تحلیل میکند. نظم، توالی رویدادهای روایت را با توالی منطقی و گاهشمارانه آن در داستان مقایسه میکند؛ تداوم، مدت زمان وقوع حادثه را با حجم متن اختصاصیافته به آن میسنجد؛ و بسامد، تعداد تکرار وقایع را در داستان با تعداد نقل آنها در متن قیاس میکند. در چند دهه اخیر، پژوهشگران ادبیات فارسی به این مقوله توجه کرده و بیش از 30پایاننامه/رساله و 50مقاله را به بررسی زمان روایی در متون کهن یا معاصر اختصاص دادهاند. در این پژوهش، مقالات علمی- پژوهشی که به تحلیل زمان روایی پرداختهاند با این پرسش واکاوی شدهاند که: 1- دریافت نهایی مقالات از تحلیل زمان در متون روایی چیست ؟ آیا تنها به شیوه زمانبندی بسنده شده یا اینکه رابطه زمان روایی با معنا و ساختار اثر نیز بهدست آمده است؟ 2- دستهبندی مقالات براساس موضوع، روش و یافتههای پژوهش چه نقشه راهی برای مطالعات روایتپژوهی ترسیم میکند؟ دریافت پژوهش این است که بیشتر تحقیقات به آزمون کاربست نظریه ژنت در قرائت متن ادبی توجه کردهاند و بیشتر شیوههای زمانبندی نویسنده را گزارش کردهاند؛ اما نسبت ساختار و معنا با زمان روایی با رابطه ادبیت متن با زمان روایت هم نشانههایی در تحقیقات دارد و بهطور کامل مغفول نمانده است.اگر این رویکرد در پژوهشهای آتی مورد توجه قرار گیرد و مقایسه متون براساس دوره یا نوع ادبی بر این پایه تحلیل شود، نتایج نظامیافتهتری به مطالعات سبکشناختی یا تاریخ ادبیات افزوده میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.