نقد و بررسی پژوهشهای ادبی زن محور
مقاله حاضر پژوهشهای ادبی زن محور (مقاله های علمی پژوهشی، کتابها، پایان نامه ها و رساله ها) را در حوزه ادبیات داستانی معاصر، از سال 1300 تا 1394 با رویکردی جامعه شناختی مورد بررسی قرار می دهد؛ ضمن اینکه تلاش شده است تا با ارائه و بررسی جدولها و نمودارهایی، سال شمار تحقیقات، سیر صعودی آنها، نویسندگان و آثار داستانی پراستقبال، جنسیت پژوهشگران و رویکردهای تحقیقات نیز مورد نقد و تحلیل قرار گیرند. نتایج نشان می دهد که عوامل اجتماعی باعث شدند تا میزان گرایش پژوهشگران به نقد و بررسی آثار داستانی زن محور از اواخر دهه هشتاد روندی رو به افزایش داشته باشد. سیمین دانشور، زویا پیرزاد و رمانهای سووشون و چراغها را من خاموش می کنم بیشترین میزان پژوهشها را به خود اختصاص داده اند. تعداد پژوهشگران زن در مقایسه با پژوهشگران مرد بیشتر بوده است. نقدهای جامعه شناسانه، فمینیستی و روان شناختی، رویکردهای اصلی و توجه به مسائلی نظیر مردسالاری، بی هویتی زن، تبعیضهای جنسیتی، خشونت علیه زنان و غیره از رویکردهای فرعی پژوهشها هستند. با توجه به رویکردها می توان گفت که چهره ارائه شده از زن در پژوهشهای ادبی معاصر هرچند دقیق تر شده ولی همچنان ناخوشایند است و موضوعات ارزشی مغفول مانده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.