بررسی پتانسیل تضاد قومی با تاکید بر نابرابری اجتماعی (مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان)
مقاله حاضر سعی دارد با کمک گرفتن از روش تحلیل اسنادی به بررسی پتانسیل تضاد قومی در استان سیستان و بلوچستان با تاکید بر نابرابری اجتماعی بپردازد. برای بررسی از ترکیب تئوریک سه تئوری اساسی تضاد قومی یعنی «تئوری امنیت»، «تئوری فرصت» و «تئوری مظالم» همزمان استفاده گردید. یافته ها نشان داد نابرابری بالایی بین استان سیستان و بلوچستان با دیگر استان ها و بین بلوچ ها و سیستانی ها در درون استان از لحاظ دسترسی به امکانات وجود دارد. نابرابری موجود به کمک تبعیض های مذهبی، هویت های سنی و گاها احساس های ضد شیعی را در منطقه تقویت می کند. به عبارت دیگر، نگاه رادیکال حکومت مرکزی شیعی در حذف امکانات (سیاسی، رفاهی، اجتماعی و...) به بازتولید نگاهی رادیکال در قوم بلوچ تحت تاثیر طالبانیزم منجر شده است. بنابراین تاثیر و تاثر روابط قومی (انواع نابرابری) با حکومت (تشدیدکننده نابرابری) و محیط بین المللی زمینه را برای ایجاد تضاد در این منطقه فراهم کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.