نقش راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی کیفیت زندگی و شدت علائم بیماران با سندرم روده تحریک پذیر
سندرم روده تحریک پذیر (IBS)، یک اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که عوامل روان شناختی در آن نقش بسزایی دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی کیفیت زندگی و شدت علائم بیماران IBS انجام شد.
این پژوهش به روش توصیفی و در چارچوب مطالعات همبستگی می باشد. از جامعه ی بیماران مبتلا به IBS که در نیمه ی دوم سال 1396 به یک کلینیک فوق تخصصی گوارش در تهران مراجعه کردند، تعداد 110 بیمار IBS (74 زن و 36 مرد)، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش، پرسشنامه ی راهبرد های تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه ی کیفیت زندگی ویژه بیماران IBS، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده و شاخص شدت علائم IBS بودند. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS صورت گرفت.
یافته ها نشان داد که بین راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی و شدت علائم بیماران IBS، رابطه ی معناداری (0/01>p) وجود دارد. با افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده در بیماران، شدت علائم IBS کاهش و کیفیت زندگی در آنها افزایش یافت. همچنین، از بین متغیر های مورد مطالعه در رگرسیون، بهترین پیش بینی کننده برای شدت علائم IBS، راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و برای کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی ادراک شده بود (0/01>p).
راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده، نقش معناداری در کیفیت زندگی و شدت علائم بیماران IBS ایفا می کنند. بنابراین، توجه به عوامل روان شناختی در درمان و بهبود کیفیت زندگی این بیماران می تواند سودمند باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.