نقش واسطه ای فرآیندهای خودشناختی نوجوان در رابطه بین سبک های والدگری و سلامت روانی
مطالعات متعددی به رابطه سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان اشاره کرده اند، اما مساله این پژوهش این است که آیا فرآیندهای خودشناختی نوجوان می تواند بر رابطه سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان تاثیر بگذارد؟
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای فرآیندهای خودشناختی نوجوان در رابطه سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان انجام شد.
روش پژوهش توصیفی - همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دوره متوسطه در سال تحصیلی 96 -1395 شهر تهران بودند که نمونه ای شامل 146 نوجوان به همراه پدر و مادر با شیوه تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری تانگنی (2004)، مقیاس خودشناسی انسجامی قربانی (2008)، مقیاس بهوشیاری براون و رایان (2003)، مقیاس اضطراب و افسردگی کاستلو و کمری (1967) و پرسشنامه شیوه های والدگری بامریند (1967) بود.
داده های بدست آمده به با روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. مشاهده شد که شاخص های بزارش مدل پژوهش وضعیت مطلوبی دارد (GFI=0/95) و هر سه شاخص فرآیندهای خودشناختی، در رابطه میان سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان (غیر از سبک مقتدر مادر) نقش میانجی گر دارند.
این بدان معنی است که خودآگاهی نوجوان میانجی گر تاثیرات سبک والدگری بر سلامت روانی نوجوان است، که نقش فعالانه نوجوان در ارتقاء سلامت روانی خود را نشان می دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.