بررسی زیبایی شناختی کنایه در داستان های فکری کودکان در ایران با رویکرد به «قصه های تازه از کتاب های کهن»
برنامه فلسفه برای کودکان (فبک) در نیل به اهداف خود، از داستان به عنوان یک وسیله موثر و کارآمد، جهت تشویق کودکان به گفت وگو و مشارکت در اجتماع پژوهش فلسفی و حلقه های کندوکاو، استفاده کرده است. صاحب نظران فبک، بیشتر تلاششان متوجه کودک، فلسفه و نظریه های تربیتی بوده و به استقلال، هویت و غنای ادبی داستان توجه چندانی ندارند و تنها به عنوان یک ابزار از آن بهره می برند. این مقاله با عنوان «بررسی ترکیبات کنایی در داستان های فکری کودکان در ایران با رویکرد «قصه های تازه از کتاب های کهن»» به لزوم توجه به اهمیت کنایه در داستان می پردازد. با اذعان به این که بیان صریح بعضی از معانی خوشایند نیست، ولی به وسیله کنایه، همان معانی را می توان با اسلوبی موثر و بلیغ بیان نمود. کنایه از تصریح بلیغ تر است، چرا که کنایه مانند ادعای مفهومی است با ارائه دلیل. کنایه ذکر ملازم معنایی است تا ذهن مخاطب را از آنچه در کلام آمده، به آنچه نیامده منتقل کند. استفاده از کنایه در کلام علل گوناگونی دارد که از جمله آنها می توان به رعایت ادب، تصویرگری، استدلال، تزیین سخن و یا جذابیت بخشیدن به کلام اشاره کرد. یکی از صنایع لفظی و معیارهای زیبایی سخن، «کنایه» است که داستان های کودک از آن بهره فراوان برده است و در موارد گوناگون و به انگیزه های متفاوت، تعابیر کنایی دارد. در مقاله حاضر، به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی کنایه در قصه های تازه از کتاب های کهن، کاربردهای مختلف این شیوه بیانی بررسی شده است.
صورخیال ، کنایه ، غنای ادبی ، آذر یزدی ، داستان فکری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.