بررسی نمود کلامی روایت در مصیبت نامه عطار نیشابوری براساس نظریه تودوروف
مصیبت نامه طولانی ترین و به قولی آخرین مثنوی از مثنوی های سه گانه داستانی عطار است. روایت سفر سالک فکرت در این مثنوی با داشتن ویژگی های خاص روایی و با داشتن شاکله ای که از عرفان و آموزه های عرفانی نشات گرفته است، امکان مطالعه روایت شناسانه را دارد. در این مقاله روایت سفر سالک از دیدگاه تزوتان تودوروف مورد مطالعه قرار می گیرد. از میان نمودهای سه گانه ای که تودوروف برای مطالعه روایت پیشنهاد می کند، نمود کلامی برای مطالعه این روایت در نظر گرفته شده است. بررسی چهار عنصر وجه، زمان، دید و لحن در این نمود، نشاندهنده برتری وجه گزاره اخباری در روایت، برابری زمان و روایت در بخش وسیعی از ماجرا و بسامد زیاد روایت تک محور در حوزه زمان، زاویه دید بیرونی در حوزه دید، و توجه خاص راوی به «او»ی سالک در وهله نخست و «تو»ی مخاطب در وهله دوم در زمینه لحن است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.