بازآفرینی اسطوره سوشیانس در«روزگار سپری شده مردم سالخورده» محمود دولت آبادی
روزگار سپری شده مردم سالخورده اثر محمود دولت آبادی، یکی از رمانهای نامدار ایرانی است که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده است و در زیر لایه واقعگرا و تاریخی آن، ژرف ساخت دنیایی اساطیری، حضوری جدی و مداوم دارد. در این میان، اسطوره منجی یا سوشیانس، نقشی کانونی ایفا می کند. این مقاله به بررسی موضوع سوشیانس و مسائل و موضوعات مربوط بدان در شکل گیری رئالیسم جادویی این رمان می پردازد. نتایج نشان می دهد که نویسنده ظاهرا برای برون رفت از جامعه تباه و ستم زده انسانی به دنبال آفرینش آرمانشهری است که در دنیای هنری و داستانی، مصداق آن را در سوشیانس می بیند و به بازآفرینی این اساطیر می پردازد: سوشیانس در قالب سه سامون و سام؛ دجال در قالب خلیفه چالنگ؛ گواگ پد، مادر سوشیانس در قالب دختر بلوچ/ مادر سامون. هم چنین اشاراتی نیز به دنیای اهریمنی و انتظار منجی، دوره های سه گانه آفرینش، هفت جاوید و رستاخیز، همسنگ روایتهای مزدیسنایی آنها در این رمان دیده می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.