نقش واسطه ای ویژگی های شخصیتی وابسته به جنس در رابطه بین سبک های هویت و دلبستگی با تمایزیافتگی خود در دانشجویان پرستاری
تمایز یافتگی که مهمترین مفهوم نظریه ی سیستم های خانواده است و میزان توانایی فرد در تفکیک فرایندهای عقلی و احساسی خویش از دیگران را نشان می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ویژگی های شخصیتی وابسته به جنس در رابطه بین سبک های هویت و دلبستگی با تمایزیافتگی خود بود.
روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشکده پرستاری علوم پزشکی تهران سال تحصیلی 97-96 بود. با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده در پژوهش تعداد 300 دانشجو به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خود تمایز یافتگی DSI-R، پرسشنامه سبک هویت برزونسکی، پرسشنامه ویژگی های شخصی اسپنس وسبک های دلبستگی بزرگسالان بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش معادلات رگرسیونی تحلیل گردیده شد.
یافته های پژوهش نشان داد بین ویژگی های شخصیتی وابسته به جنس، سبک های هویت و دلبستگی با تمایزیافتگی خود رابطه معنی داری وجود داشت (001/0P≤)، همچنین ویژگی های شخصیتی وابسته به جنس (20/0-,β=001/0P≤)، سبک های هویت (31/0-,β=001/0P≤) و دلبستگی (19/0-,β=001/0P≤)، بر تمایزیافتگی خود اثر دارند و ویژگی های شخصیتی وابسته به جنس در رابطه بین سبک های هویت و دلبستگی با تمایزیافتگی خود میانجی گر مناسبی است، به طور کلی مدل پژوهش تایید گردیده شد.
بر اساس نتایج می توان بیان نمود که جهت کاهش تمایزیافتگی خود به عنوان یک عامل روان شناختی منفی توجه به سبک های هویت و دلبستگی به عنوان یک عامل بین فردیدر زمینه ابعاد شخصیتی دانشجویان پرستاری ضروری است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.