یک داستان و چهار روایت مقایسه داستان بهرام گور در شکارگاه در چهار منظومه
یکی از داستانهای هفت پیکر نظامی، بهرام گور و کنیزش فتنه در شکارگاه است. این داستان را نظامی از روایت بسیار ساده، کوتاه و طرح گونه و گذرای فردوسی گرفته، پرورده و بخش در هشت - دومی بدان افزوده است. پس از نظامی این داستان را امیرخسرو دهلوی (651- 750) در هشت بهشت و عبدی بیک نویدی شیرازی (921-988) در هفت اختر آورده اند که هر دو تقلید و نظیره ای از هفت پیکر نظامی است. امیرخسرو بخش میانی داستان را با تغییراتی اندک نسبت به روایت نظامی آورده و عبدی بیک بر دامنه تغییرات افزوده است. با مقایسه و تحلیل این چهار روایت درمی یابیم که هنر نظامی در داستان پردازی و عناصر و بن مایه های داستانی و جنبه های اخلاقی و روانی بر روایت های دیگر برتری دارد. این مقایسه تنها از نظر ساختار روایی و داستانی است نه جنبه های زبانی و شگردهای بیانی و سبکی؛ تنها در پایان مقاله به عنوان نمونه، توصیف کنیز را از چهار روایت نقل می کنیم تا خواننده خود به این قیاس دست زنددر آغاز مقاله نیز ضمن معرفی چهار اثر و گزارش چهار روایت می کوشیم به کمک نموداری، نقش مایه های داستانی را نشان داده و به وجوه شباهت و اختلاف روایت ها بپردازیم.
بهرام گور ، نظیره ، نقش مایه ، ریخت شناسی ، نظامی ، عبدی بیک شیرازی ، امیرخسرودهلوی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.