بررسی تطبیقی رمزگشایی رنگ ها در آثار داستانی بوف کور و پیکر فرهاد
عنصر رنگ جزئی گسترده از جهان محسوس ماست و همانند موسیقی، زبان مشترک مردم دنیا محسوب می شود. رنگ ها اغلب مفاهیم نمادین دارند و نمود آن در آثار ادبی غیر قابل انکار است. پدیدآورندگان آثار با توجه به محیط زندگی، باورها و علایق خود از رنگ ها بهره برده اند. لذا از این طریق می توان بسیاری از راز و رمزها و حتی اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف نمود و به شخصیت، حالات روحی و افکار ذهنی آنان پی برد. در ادبیات داستانی معاصر به خصوص در «بوف کور» هدایت</em> و «پیکر فرهاد» معروفی</em> به دلیل درونمایه، ساختار و زبان پیچیده آن که در بستری از خیال و واقعیت شناورند، رنگ جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله در نظر دارد با بررسی تطبیقی رنگ ها در آثار مذکور به درک بهتری از محتوای پیچیده و ابهام آمیز آن ها نایل شود. هدایت</em> و معروفی</em> با بکارگیری زبان نمادین رنگ ها، خود را از دسترس خوانندگان سطحی دور کرده اند. آنان نیت واقعی داستان را ورای محتوای رمزی رنگ ها پنهان داشته اند. با بررسی بسامد رنگ ها در این آثار می توان فضای ذهنی نویسندگان را درک و کشف نمود. در مجموع معانی پنهان رنگ های پرکاربرد و کم کاربرد در این آثار شامل مفاهیم مثبت و نیز معانی منفی است.
رنگ ، داستان معاصر ، صادق هدایت ، عباس معروفی ، سوررئالیسم
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.