یکی دخمه کردش ز سم ستور
مصراعی که عنوان مقاله ی حاضر قرار گرفته است، از مصاریع بسیار مشهور و بحثبرانگیز فردوسی است. مصراع، مربوط به زمانی است که سهراب بر بازوان پدر، جهان را بدرود کرده است و رستم، قصد آن دارد تا برای فرزند، گوری بسازد اما میگوید اگر برای سهراب دخمهای زرین بنا کنم، در نبود یا مرگ من این دخمه نیز از بین خواهد رفت؛ بنابراین:«یکی دخمه کردش ز سم ستور»؛ این مصراع، معرکهی آرای پژوهشگران شده است و محققانی چون مینوی، شفیعی کدکنی، خالقی مطلق و... در بارهی آن قلم زدهاند. نگارنده در مقاله ی حاضر کوشیده است تا اولا موافق با نظر مینوی (بر خلاف آرای پژوهندگانی چون خالقی مطلق، شفیعی کدکنی و کزازی) نشان دهد که «سم ستور»، در معنای رایجی که اول بار، بنداری در ترجمهی عربی خود از شاهنامه با سوء تفاهم آن را به «حوافر الخیل» (سم یا ناخن چهارپایان) ترجمه کرد، نیست و به معنای جایگاهی است که معمولا کشاورزان و چوپانان برای استفاده های گوناگون از جمله نگهداری احشام در زیر زمین میکندهاند؛ چنان که فردوسی یک بار دیگر نیز واژهی «سم» را در همین معنا در داستان «پادشاهی بهرام گور» به کار برده است. ثانیا مساله ی مهمی که تاکنون بی پاسخ مانده است، دلیل این کار رستم است؛ این که چرا او برای سهراب، دخمهای از جایگاه ستور در زیر زمین می سازد؟! نگارنده سعی کرده است به سوال فوق پاسخ دهد؛ در واقع اغلب پژوهندگان از آنجا که دلیلی برای این کار رستم نتوانسته اند ارائه کنند، به همان معنای رایج «سم(ناخن) ستور» بسنده کرده و برای ساختن دخمه از «سم» نیز توجیهاتی ارائه کرده اند که در ضمن مقاله خواهد آمد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.