تحلیل نوستالژی وطن در میراث شعری بانوی تاجیک، گلرخسار صفی اوا
گلرخسار صفی اوا (تولد 1947م) یکی از برجسته ترین نمایندگان ملی گرای شعر معاصر تاجیک است. وی با قرار گرفتن در فضای ناسیونالیسم فرهنگی و پناه بردن به خاطرات قومی ملی، حس نوستالژیک عمیقی در مخاطب نسبت به گذشته مشترک ایجاد میکند. مسئله اصلی پژوهش این است که شاعر در مسیر تحول اندیشگانی خود از دوران شوراها تاکنون (2016م)، چه تعریفی از وطن در ذهن خود داشته و این مفهوم چگونه در دیوان وی منعکس شده است؟ تحلیل اشعار شاعر براساس میراث بنیادهای نظری مکتب رمانتیسم نشان داد که شاعر سه مفهوم متفاوت و در عین حال درهم تنیده از وطن در دستگاه اندیشگانی خود دارد: جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی. شاعر در وطن جغرافیایی دلبستگی خود را به زادگاهش به تصویر کشیده است. این تلقی از «وطن خرد»، جزیی جدانشدنی از جهان وطنی سوسیالیستی در قاب اتحاد جماهیر شوروی بود که «وطن بزرگ» نامیده میشد. شاعر در وطن تاریخی که در دهه شصت و هفتاد سده بیستم میلادی در ادبیات تاجیک رواج یافت، به تاریخ پیدایش قوم خود مراجعه کرد و مفهوم گستردهای را که فرهنگ شورایی از آن گرفته بود، به وطن خود بازگرداند. شاعر در وطن فرهنگی که باید آن را ویژه دستگاه اندیشگانی این شاعر دانست و نگارنده در هیچ اثر دیگری نمود آن را نیافته است با تکیهبر شاهنامه به تلقی جدیدی از وطن دست مییازد. در این تلقی که ارتباط وثیقی با وطن تاریخی دارد، تمام فارسی زبانان در جایی به نام شاهنامه جا میگیرند و هموطن می شوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.