فرآیند گزینش نیروی انسانی در شاهنامه و تطبیق آن با معیارهای گزینش در علم مدیریت منابع انسانی
نظریه پردازان علم مدیریت بر این باورند که مدیریت علمی از سال 1900 میلادی با پیدا شدن نظریه های جدید آغاز شد. این در حالی است که آثار ادبی جهان و از جمله ادبیات فارسی ایران زمین، سرشار از ایده های مدیریتی است که بسیار پیشتر از این نظریات مطرح شده اند . در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی یکی از زیرشاخه های علم مدیریت (گزینش) در حوزه مدیریت منابع انسانی، در شاهنامه فردوسی پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که فردوسی، مدیری لایق و شایسته بوده و دیدگاه های مدیریتی برجسته و ممتازی ارایه کرده است که میتواند الگوی مناسبی برای مدیریت جامعه امروز باشد معیارهای گزینش در شاهنامه برای همه یکسان است و گزینش با مشورت، آزمون، برنامه ریزی و هدفمندی انجام میشود.گاه تغییر در مراحل گزینش به اقتضای شرایط دیده میشود. فرد باید دارای ویژگی های نژادگی، پیشینه خوب اخلاقی، فکری و رفتاری، هنر، تخصص، سن مناسب شغل و ظاهر آراسته و بدون عیب باشد. افراد نادان، فرومایه، ستمکار و ناسپاس از نگاه مدیران شاهنامه مردودند. گزینش وابستگان و خویشاوندان نیز جز در موارد نادر و با رعایت اصول و دارابودن تمام شرایط لازم، جایز نیست. در گزینشهای شاهنامه جنسیت و ملیت افراد جزو معیارهای اصلی نیست و در مواردی افرادی شایسته از سرزمینهای دیگر برای پیشبرد اهداف حکومتی دعوت میشوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.