هویت مدلی زنان، از آرمان شهر تا حرم سرا
اسکندرنامه کالیستنس دروغین (قرن ششم شمسی) روایتی دیگر از زندگی و لشکرکشی های اسکندر است و مانند سایر اسکندرنامه ها دستخوش تغییر و تصرف نقالان و داستان گزاران شده است. در این داستان، اسکندر به شهر پریان می رسد که همان آرمان شهر زنان یا هروم است؛ برخلاف سایر اسکندرنامه ها، با پادشاه زنان مبارزه می کند و او را به اسارت و سپس به عقد خود درمی آورد. پژوهش حاضر در چارچوب نشانه معناشناسی روایی، ابتدا الگوی روایی و سپس اکتان ها و کنشگران را براساس هویت های مدلی و فیگورتیو آنان بررسی می کند. زنان در آرمان شهر خود، چه هویت های مدلی و مضمونی را آرزو می کرده اند؟ هویت های معنایی چگونه حوزه های کنشی را دسترسی ناپذیر می کند و زنان چگونه حوزه های کنشی را که از نظر فرهنگی ممنوع هستند، تجربه می کنند؟ آرمان شهر زنان بر هویت «خواستن» و نفی «باید» متمرکز است. چنین هویتی در تضاد با اشکال فرهنگی جامعه قرن ششم شمسی و هویت معنایی اسکندر، به عنوان پیامبر، قرار دارد؛ بنابراین راوی که تنش بین اسکندر و اراقیت را روایت می کند، با کارکرد تفسیری خود، همگنه های معنایی را درجهت مخالف منطق گشتارها ایجاد می نماید. ناهماهنگی بین این دو، در دسیسه زنان حرم سرا ادامه می یابد. نظام ارزشی متن درحالی تبعیت از زن را نکوهش می کند که عامل فاعلی را زنان گسیل کرده اند. زنان حرم سرا که هویتی کاملا برعکس اراقیت دارند، پنهان از کنشگران دیگر و از طریق دسیسه، ارزش را تعیین می کنند. راوی، برخلاف نحو روایی، نقش زنان و فریب اسکندر را انکار می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.