بررسی ابعاد تمثیلی داستان «قفس» از صادق چوبک
تمثیل یکی از شیوه های ادبی است که نویسنده به کمک آن پیام مورد نظر خود را محسوس می کند و بر گستره ی شناخت و درک مخاطب می افزاید. این صنعت ادبی با توجه به کارکردهایی که دارد، در ادبیات داستانی معاصر هم مورد استفاده قرار گرفته است. در این بین، صادق چوبک در داستان «قفس» با نگاهی تمثیلی، دغدغه های سیاسی و اجتماعی خود را بازگو کرده و تصویری از جامعه ی تسلیم و منفعل زمان خود ترسیم کرده و ساختار حکومت وقت و عدم نقش آفرینی و تکاپوی مردم را برای برهم زدن ناهنجاری های سیاسی و اجتماعی به چالش کشیده است. در مقاله ی حاضر، با روش توصیفی و تکنیک تحلیل محتوا، کارکرد تمثیل در داستان مذکور بررسی و تحلیل شده است. به نظر می رسد چوبک در ابعاد مختلفی چون: خلق شخصیت های ضعیف و منفعل؛ تبیین مقوله ی جبر اجتماعی و نفی آزادی در جامعه؛ توصیف دقیق جزییات؛ و ترسیم پایان ناخوشایند، رویکردی تمثیلی داشته که این ویژگی، اثر او را چندلایه و رمزگونه ساخته است. در مجموع می توان گفت که داستان «قفس» واکنش ادبی نویسنده به شرایط نامطلوب سیاسی جامعه ی ایران در دهه های 20و30 خورشیدی بوده است.
صادق چوبک ، داستان کوتاه ، قفس ، تمثیل ، سیاست
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.