تاریخ همچون حماسه «روایت باستان گرایی در ایران معاصر»
مقاله حاضر، سعی دارد در وهله نخست به فهم سازوکاری بپردازدکه در دوران معاصر سبب مطرح شدن و بازگشت به ایده ی ایران باستان شده است. فهم این سازوکار، چرایی و معلول بودن باستان گرایی، راویان و روایت آن، گسترش ساختاری و تمام بازنمایی های اجتماعی آن را نیز روشن خواهد ساخت. در این سطح، باستان گرایی به عنوان بیان نظری و انتزاعی نوعی از مناسبات اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. در سطوح بعد علاوه بر بازنمایی های اجتماعی باستان گرایی سعی خواهد شد به مسئله اساسی تر یعنی رابطه باستان گرایی با گذشته و تاریخ در دوران معاصر روشن شود. این رابطه با تاریخ و گذشته با الهام از مفاهیم «حماسه و رمان» در نزد باختین، و با تکیه بر روایت و بازنمایی داستانی که در مورد تاریخ و گذشته به صورت عام و ایران باستان به صورت خاص در سطح اجتماعی ساخته شده است سعی دارد نگاهی نقادانه به روایت تاریخ و چرایی ثقل آن در دوران معاصر داشته باشد. نگاهی بسیار گذرا در تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که باستان گرایی همیشه به مثابه ی راهی نمایش داده شده که قرار بوده است وضعیت متصلب و نامطلوب اجتماعی در زمان حال را با ارجاع به گذشته بهبود بخشد؛ اما با تکیه بر نقش محوری نگاه سلبی و تناقض، بازنمایی این داستان نشان می دهد، باستان گرایی چگونه زندگی اجتماعی را به متصلب ترین وجه ممکن به رابطه ای شیء انگارانه میان انسان ها، تاریخ، گذشته و زمان حال تبدیل می کند. این مقاله با روش تحلیل روایت باختینی از رابطه ی روایت در قالب حماسه و رمان استفاده کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.