بررسی تجربه جامعه پذیری دانش آموزان سال اول و دوم دبیرستان های پسرانه شهر تهران و مقایسه آن با دو نسل قبل از خود
این مقاله به بررسی نحوه جامعه پذیری نسل جدید (دانش آموزان مقطع دبیرستان) و مقایسه آن با تجربه جامعه پذیری دو نسل قبل از خود می پردازد. با کنکاش در موضوعات و مسایلی مانند بحران هویت، گسست فرهنگی، شکاف نسلی، و مسایلی از این قبیل که امروزه در جامعه خود با آن ها مواجه هستیم، این سوال برای ما مطرح شد که جامعه پذیری به عنوان فرایندی که هر جامعه با اجرای آن تلاش دارد فرهنگ خود را از نسل های پیشین به نسل های پسین منتقل نماید، امروزه چه تغییر و تحولی پذیرفته و چه تفاوتی با فرایند جامعه پذیری دو نسل گذشته یافته است.
برای پاسخ به سوال تحقیق، با نقد و بررسی پژوهش های انجام گرفته و نظریه های تدوین شده در این زمینه، سرانجام دو نظریه «ساختاربندی» و «دوجهانی شدن» به عنوان پشتوانه نظری تحقیق انتخاب و بر این اساس چارچوب نظری تدوین گردید. دو فرضیه از چارچوب نظری استخراج شدند: فرضیه اول: وزن و ترکیب عوامل جامعه پذیری (خانواده، مدرسه، همالان و رسانه) در سه دوره سنتی، مدرن اولیه و مدرن متاخر دگرگون شده است. فرضیه دوم: بین عوامل اجتماعی شدن سنتی و نحوه ی جامعه پذیری فرد با در نظر گرفتن عامل فضای مجازی، رابطه است، به طوری که هم فرد جامعه پذیر و هم عوامل اجتماعی کننده شدیدا متاثر از این فضا هستند.
متناسب با موضوع و سوال پژوهش، روش این تحقیق بصورت کیفی با تکنیک مصاحبه عمیق است. جامعه آماری نسل سوم تحقیق، دانش آموزان سال اول و دوم دبیرستان های پسرانه از سه منطقه 2، 12 و 19 شهر تهران انتخاب شده اند. جامعه آماری نسل دوم و اول به ترتیب پدر و پدر بزرگ دانش آموزان (نسل سوم) است. حجم نمونه به صورت هدف دار 90 نفر، از هر نسل 30 نفر است. یافته ها و نتایج بدست آمده از مصاحبه ها، فرضیه های تحقیق را تایید نمودند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.