نقش کلیدواژه ها در تحلیل گفتمان مطالعه موردی: «خسی در میقات» و «غرب زدگی» دو اثر از جلال آل احمد
تبلور و انعکاس افکار، باورها و به طورکلی ایدیولوژی در صورتهای زبانی یکی از کانونهای موردتوجه در بسیاری از حوزههای زبانشناسی ازجمله تحلیل گفتمان انتقادی بوده است. تولید متن های ادبی اعم از داستان، رمان و سفرنامه، برگرفته از ایدیولوژی نهفته نویسندگان است که سعی دارند مخاطب را به سمت آنچه مدنظرشان است، سوق دهند. از سوی دیگر با گسترش علم زبان شناسی پیکره ای، شرایط برای تجزیه وتحلیل حجم زیادی از داده های زبانی، بیش ازپیش فراهم شده است. یکی از مفاهیم مهم در زبان شناسی پیکره ای موضوع کلیدواژگی است. منظور از کلیدواژه، واژه پربسامد در یک پیکره نیست، بلکه منظور واژه هایی است که در یک متن خاص بیش ازآنچه از یک پیکره انتظار می رود، فراوانی بالایی داشته باشد. در این پژوهش بر آنیم تا با تکیه بر کلیدواژه های موجود در دو اثر جلال آل احمد، یعنی «خسی در میقات» و «غرب زدگی» و با بهره گیری از رویکرد نظری بیکر (2006) به بررسی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم در آثار وی بپردازیم. برای دست یابی به این هدف، پس از ایجاد پیکره مرجع، شامل تمام آثار جلال آل احمد، به کمک نرمافزار ورد اسمیت، 20 کلیدواژه از این دو اثر استخراج شد و سپس در قالب جمله های نمونه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده تبلور ایدیولوژی جلال آل احمد یعنی نقد غرب زدگی و ماشین زدگی، مبارزه با بیعدالتی، ارتقای جامعه انسانی، ریشه یابی علل شکستها، دستیابی جامعه ایرانی به آزادی، عدالت، رفع تبعیض طبقاتی و تلاش برای حفظ هویت فرهنگی در این دو اثر بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.