تدوین و اعتباریابی برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر آموزه های اسلامی-ایرانی و تاثیر آن بر سلامت روان مادران کودکان با اختلال طیف درخودماندگی
اختلال طیف درخودماندگی به عنوان اختلالی عصب تحولی پیچیده تنها فرد مبتلا را درگیر نمی کند، بلکه زنجیره ای از گرفتاری های خانوادگی و اجتماعی را به دنبال دارد و اثرات مخربی بر روند زندگی والدین و مراقبان آن ها بر جای می گذارد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر آموزه های اسلامی-ایرانی و تاثیر آن بر سلامت روان مادران دارای کودک با اختلال طیف درخودماندگی انجام شد.
این پژوهش در قالب طرحی آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه و پیگیری بود. از بین مادران داوطلب واجد شرایط دارای کودک با اختلال طیف درخودماندگی 36 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. گروه آزمایش هشت جلسه 70دقیقه ای به مدت 45 روز و هفته ای دو جلسه مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر آموزه های اسلامی-ایرانی را دریافت کرد. پرسشنامه سلامت روانی (1978) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دوماهه برای دو گروه اجرا شد. تجزیه و تحلیل یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. سطح معناداری یافته های پژوهش 0٫05=α تعیین شد.
نتایج حاصل حاکی از تاثیر معنا دار مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر آموزه های اسلامی-ایرانی بر سلامت روان و مولفه های اضطراب و افسردگی و عملکرد اجتماعی است (0٫001>p)؛ طوری که تغییرات ایجادشده در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است. مداخله ذهن آگاهی بر بعد جسمانی تاثیر معناداری نشان نداد.
براساس یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر آموزه های اسلامی-ایرانی تاثیر معنا داری بر کاهش مشکلات سلامت روان مادران کودکان درخودمانده دارد؛ ازاین رو، توجه به این یافته ها و سازوکار اثربخشی روش مداخله مذکور می تواند پیامدهای مثبتی بر افزایش سلامت روان این مادران داشته باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.