تحلیل برهم کنش مولفه های نشانه شناختی و گفتمانی رقص در فرهنگ عامه قشقایی: مطالعه ای موردی در مکتب نشانه شناسی تارتو
رقص، به عنوان یکی از هنرهای نمایشی برجسته، همواره جایگاه نمادین خود را در میان آیین های اقوام ایرانی حفظ کرده است. در این پدیده اجتماعی و فرهنگی که نشانگر حضور اسطوره ای است، رقصنده حامل پیامی تاریخی و فرهنگی است که با حوزه تجربه زیسته، اسطوره ها، عقاید و اصول آیینی و قومی در ارتباط است. قشقایی ها که غالبا ساکن جنوب ایران هستند، از رقص به منظور نمایش زیبایی شناختی عاطفی اعمال زندگی ایل بهره می برند. بدین ترتیب، رقص قشقایی کارکردی گفتمانی دارد که دو حوزه عمل کردن را با بودن گره می زند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است. هدف نگارنده تحلیل ابعاد و مولفه های نشانه معنایی دخیل در گفتمان رقص قشقایی ازقبیل ویژگی ادراکی جسمانی است که خود میدان عملیات نشانه پردازی درجهت تعامل های فرا و تراروایتی است. نگارنده با اتکا به چارچوب نظری مطرح در نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو1 درپی بررسی ویژگی نشانه شناختی فرهنگی رقص قشقایی به عنوان محلی برای عبور از اعمال زندگی ایل به گفتمانی فرازبانی روایی به مثابه میراث فرهنگی فرهنگ عامه ایران است. نتایج نشان می دهد این رقص سهم عمده ای در تولید و کدگذاری فرازبانی دارد که درهم تنیدگی فعالیت های روزمره زندگی ایل را از خلال نوعی گفته پردازی چندوجهی در سپهر نشانه خود به نمایش می گذارد: آنچه منجر به حس آمیزی معنا می شود. رقص قشقایی مولد تولیدات معنایی در ابعاد روایی، اخلاقی، هستی شناختی و پدیدارشناختی است.
تراروایت ، تن ، رقص قشقایی ، فرهنگ عامه ، هنرهای نمایشی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.