بررسی استعاره مفهومی زندگی در اشعار فروغ فرخزاد
استعاره از جهت پویایی، تصویرآفرینی، ایجاز و گیرایی، بستر مناسبی برای نوآوری و خیال آفرینی در عرصه سخن به ویژه شعر است. اهمیت استعاره در شعر چنان است که سخن شناسان و نظریه پردازان برای آن جایگاه مستقلی قایل می شوند. استعاره از گذشته تا کنون از موضوعات مورد بحث بلاغت و صناعت ادبی بوده است با این تفاوت که در دوره معاصر با نگاهی نو به استعاره پرداخته می شود. یکی از مکاتبی که استعاره را فراتر از نگاه کلاسیک و سنتی می بیند؛ مکتب زبان شناسان شناختی است. در این دیدگاه، استعاره یک فرایند ذهنی زبانی است. آنان استعاره را به صورت موضوعی، در حافظه معنایی تحلیل می کنند. یعنی واژه های استعاری بازیافت اطلاعات حافظه دراز مدت است که تداعی می گردند. این نظام هر بیان و مفهوم انتزاعی را که با مفاهیم ملموس تر بیان می شود، کاربرد استعاری می داند. فروغ فرخزاد به عنوان یکی از شاعران تاثیرگذار معاصر استعاره ها و مفاهیم انتزاعی تازه ای به وجود آورده است که بسیاری از آن ها را می توان تنها زاییده ذهن و زبان او دانست. از جمله مفاهیم انتزاعی که در اشعار او به صورت استعاری به تصویر کشیده شده است، مفهوم زندگی است که قابلیت بررسی بر اساس دیدگاه زبان شناسان شناختی در قالب استعاره مفهومی را دارد. در این پژوهش برآنیم که با شرح و توضیح استعاره مفهومی و ارایه نمونه هایی از اشعار فروغ فرخزاد به مفاهیم استعاره زندگی در اشعار او بپردازیم و از زاویه ای دیگر نظاره گر نوآوری این شاعر در عرصه شعر باشیم. روش ما در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.