فهرست مطالب

نشریه مطالعات نظریه و انواع ادبی
سال دوم شماره 1 (پیاپی 4، پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/09/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • خدابخش اسدالهی*، مهدی عبدی صفحات 7-24

    استعاره از جهت پویایی، تصویرآفرینی، ایجاز و گیرایی، بستر مناسبی برای نوآوری و خیال آفرینی در عرصه سخن به ویژه شعر است. اهمیت استعاره در شعر چنان است که سخن شناسان و نظریه پردازان برای آن جایگاه مستقلی قایل می شوند. استعاره از گذشته تا کنون از موضوعات مورد بحث بلاغت و صناعت ادبی بوده است با این تفاوت که در دوره معاصر با نگاهی نو به استعاره پرداخته می شود. یکی از مکاتبی که استعاره را فراتر از نگاه کلاسیک و سنتی می بیند؛ مکتب زبان شناسان شناختی است. در این دیدگاه، استعاره یک فرایند ذهنی زبانی است. آنان استعاره را به صورت موضوعی، در حافظه معنایی تحلیل می کنند. یعنی واژه های استعاری بازیافت اطلاعات حافظه دراز مدت است که تداعی می گردند. این نظام هر بیان و مفهوم انتزاعی را که با مفاهیم ملموس تر بیان می شود، کاربرد استعاری می داند. فروغ فرخزاد به عنوان یکی از شاعران تاثیرگذار معاصر استعاره ها و مفاهیم انتزاعی تازه ای به وجود آورده است که بسیاری از آن ها را می توان تنها زاییده ذهن و زبان او دانست. از جمله مفاهیم انتزاعی که در اشعار او به صورت استعاری به تصویر کشیده شده است، مفهوم زندگی است که قابلیت بررسی بر اساس دیدگاه زبان شناسان شناختی در قالب استعاره مفهومی را دارد. در این پژوهش برآنیم که با شرح و توضیح استعاره مفهومی و ارایه نمونه هایی از اشعار فروغ فرخزاد به مفاهیم استعاره زندگی در اشعار او بپردازیم و از زاویه ای دیگر نظاره گر نوآوری این شاعر در عرصه شعر باشیم. روش ما در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای است.

    کلیدواژگان: زبان شناسی شناختی، استعاره مفهومی، زندگی، فروخ فرخزاد
  • محمدرضا حاجی آقا بابایی*، منیر سادات هاشمی صفحات 29-43

    لطیفه و مطایبه، گونه ها یی ادبی هستند که اگرچه در گفت و گوهای روزمره به کار می روند، توجه چندانی به آن ها به ویژه از منظر ساختار نشده است. لطیفه ها و مطایبه ها از گذشته تا کنون به عنوان وسیله ای برای شوخی، سرگرمی و خنداندن و همچنین بازگو کردن انتقادات اجتماعی در میان افراد کاربرد داشته است. لطیفه ها با الهام از زندگی آدمیان و جهان پیرامونی ایشان شکل می گیرند، گاه این رفتارها به گروه ها، اقوام مختلف یا جنسیتی خاص اختصاص داده می شود و یا آن ها را به خارج از دنیای انسانی نسبت می دهند. در متون ادب فارسی کتاب های چندی در خصوص جمع آوری لطیفه ها و مطایبات وجود دارد و شخصیت های طنزآمیزی نیز مطرح شده اند. با توجه به آن که مردم عادی بیشتر از این گونه های ادبی بهره می گیرند، می توان لطیفه ها و مطایبه ها را از گونه های رایج در ادبیات عامیانه به شمار آورد. با بررسی فرهنگ های لغت با تعاریفی کلی و تقریبا یکسان مواجه می شویم که بر اساس آن ها نمی توان تمایزی میان لطیفه، فکاهه، شوخی، مزاح، شوخ طبعی، مطایبه و... در نظر گرفت. در کتاب های انواع ادبی، لطیفه و مطایبه، معمولا با موضوعاتی همچون طنز و هجو و هزل درآمیخته است و مباحث محتوایی آن ها را بررسی کرده اند و مختصات ظاهری لطیفه ها را بازگو نکرده اند. در این مقاله با بررسی حدود 500 لطیفه و مطایبه، مختصات ساختاری این دو گونه ادبی و انواع آن بازگو شده است.

    کلیدواژگان: ادبیات عامیانه، انواع ادبی، بازشناخت ساختاری، لطیفه، مطایبه
  • عباس محمدیان*، ابوالفضل شکیبا صفحات 47-75

    در گونه ای از تقسیم بندی، می توان سخنان مذکور در متون منثور صوفیانه را برساخته از دو بخش دانست: «سخن مغلوب» که بر قلمرو تجربه های شهودی و دریافت های درونی نویسنده حکم رانی دارد؛«سخن متمکن» که قلمرو دانش رسمی و علم اصطلاحی صوفیان را در بر می گیرد. تمهیدات عین القضات همدانی یکی از نثرهای صوفیانه است که در آن ویژگی های کلام مغلوب از قبیل بی خویش نویسی، دریافت الهام و وحی، تاویل پذیری و بحران آپوریک، قابل مشاهده است. این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی بر روی کتاب تمهیدات عین القضات همدانی انجام گرفته، در پی پاسخ به این پرسش است که: آیا کارکرد ویژگی های کلام مغلوب در تمهیدات به گونه ای هست که بتوان این کتاب را در زمره متون با نثر مغلوب دانست؟ یافته های این پژوهش- با بررسی محتوا و سبک کتاب - حاکی از این است که این عارف مجذوب با به کارگیری زبانی خاص و نمایاندن احوال غوغایی درون و هیجان های تند عاطفی خویش، کتاب تمهیداتی برای مخاطب به یادگار گذاشته، که از بارزترین نمونه های کلام مغلوب است.

    کلیدواژگان: عین القضات همدانی، تمهیدات، کلام مغلوب، عرفان و تصوف، نثر صوفیانه
  • فاطمه سعیدفر، ذوالفقار علامی* صفحات 77-95

    این مقاله می کوشد ارتباط طنز با روایت را در سه حوزه موقعیت روایی، پیرنگ و نحو روایی، در داستان «طبل»، از مجموعه قصه های مجید، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی، بررسی نماید. این موضوع ازآن جهت اهمیت دارد که طنز از ویژگی های مهم ادبیات کودک و جزو سبک نوشتاری هوشنگ مرادی کرمانی است؛ به همین دلیل، کاربرد طنز نیز در داستان «طبل» ویژگی فرعی تلقی نمی شود، بلکه در تمامی جنبه های روایت خود را نشان می دهد؛ تا جایی که ساختار معمول روایت، تحت تاثیر آن دچار تغییراتی می شود. رویکرد این مقاله، روایت شناسی مکتب پاریس است. بر اساس نتایج پژوهش، تقابل اغراق آمیز میان دنیای نوجوانی مجید و دنیای بزرگ سالی، هسته اصلی داستان است و با توجه به آن در ساختار اصلی پیرنگ و نحو روایی و موقعیت های روایی تغییراتی هماهنگ با این تقابل روی می دهد از میان سه عنصر بررسی شده، دگرگونی در پیرنگ بیشترین هماهنگی را با طنز پیدا کرده است. در این داستان، طنز کمک می کند تا ناخوشایندی غلبه دیگران بر مجید کمتر به نظر آید و همچنان خواننده نوجوان، دنیای نوجوانی را در مرکز توجه تصور کند.

    کلیدواژگان: هوشنگ مرادی کرمانی، روایت شناسی مکتب پاریس، طنز، قصه های مجید
  • سعید زهره وند*، منصور رحیمی صفحات 97-130

    تحلیل گفتمان انتقادی می کوشد به بررسی و تحلیل گفتمان در سطحی فراتر از جمله بپردازد تا هم جنبه های زبانی و هم جنبه های اجتماعی گفتمان را آشکار کند. بر این اساس نورمن فرکلاف گفتمان را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی کرده است. این روش در قیاس با سایر روش های تحلیلی گفتمان تا حدودی جامع تر و کارآمدتر است. برای ارایه تحقیقی کمی-کیفی می توان روش تحلیل فرکلاف را با روشی کیفی چون روان شناسی گفتمانی تلفیق کرد. در این پژوهش کوشیده ایم ابتدا سه متن مورد بررسی را برپایه تحلیل سه سطحی فرکلاف بشکافیم و با گردآوری داده های کمی در سطح توصیف و تفسیر، به تبیین این عناصر در سطح سوم و تلفیق آن با رویکرد روان شناسی گفتمانی بپردازیم. به این منظور از نظریات حوزه روان شناسی گفتمانی بهره جسته ایم تا نشان دهیم اولا بافت تاریخی و اجتماعی تولید متن تا چه اندازه در فرایند شکل گیری گفتمان در این سه متن روایی موثر بوده است؟ ثانیا رویکردهای هویتی جوهرگرا، سازه انگار و گفتمانی در این سه متن روایی چگونه بازنمایی شده اند و چه ارتباطی با شرایط اجتماعی تولید متن و مواضع ایدیولوژیک حاکم بر روزگار نویسندگان داشته است؟ ثالثا از منظر روان شناسی گفتمانی، گفتمان در این سه متن چگونه در پیوند با کنش های اجتماعی برساخته می شود و کارکردهای ایدیولوژیک آن در ارتباط با مناسبات قدرت کدام اند؟

    کلیدواژگان: تحلیل انتقادی فرکلاف، روان شناسی گفتمانی، حی بن یقظان، رابینسون کروزوئه، جزیره سرگردانی
  • نجمه حسینی سروری، علی جهانشاهی افشار*، خدیجه رحیمی صادق صفحات 131-146

    از دیرباز در ایران، داستان گزاران و نقالان، داستان های حماسی، قومی، ملی، تاریخی و مذهبی را با بیانی آهنگین و زیبا، در میان مردم ویا در محفل بزرگان روایت می کردند. عده ای از راویان، آن چه را که می گفتند، مکتوب می کردند و شماری از این قصه هاوحکایت ها را، برای افرادی به نام دفترنویس باهدف مکتوب کردن، روایت می کردند.بعضی از شاهان و امیران نیر قصه گویانی در دربار خود داشتند که این قصه ها و داستان ها را برای دفترنویسان روایت می کرده اند تا آن ها، قصه هایشان را به صورت نوشتاری درآورند.یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیات کهن فارسی مربوط به سدهنهم هجری که صورت نوشتاری یافته است،داراب نامه مولانا محمد بیغمی است.این داستان حماسی- عشقی ، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب و از نمونه های ادبیات فولکلوریک به شمار می رود.از آن جا که یکی از مسایل مطرح در باب شناخت بهتر متون روایی کهن، کشف نوع ادبی این گونه آثار است، نویسندگان در این مقاله، نوع ادبی داراب نامه را بر پایه نظر صاحب نظران عرصه ادبیات داستانی بررسی کرده و با ذکر دلایل و شواهد آن را در نوع ادبی رمانس جای داده اند.

    کلیدواژگان: داراب نامه، بیغمی، نوع ادبی، رمانس
  • سینا جهاندیده* صفحات 149-174

    تلمیح یکی از اصطلاحات فن بدیع است؛ عنصری فرامتنی که با پیوستن به متن دیگر، ساختار و معنای دیگر گونه ای می یابد. ویژگی بیناذهنی و بینامتنی تلمیح، سبب می شود تا بین گوینده و خواننده، مشارکتی شکل گیرد. هدف اصلی این مقاله، واکاوی نسبت ایدیولوژی و تلمیح است؛ ازاین رو، با تاکید بر شعر شاملو به این اصل توجه دارد که تلمیح نمی تواند بدون ایدیولوژی، ویژگی بینامتنی خود را در متن تثبیت کند. احضار تلمیحات، اگرچه می تواند ریشه در ناخودآگاه شاعر داشته باشد، اما نوع حضور برساخته آن، آگاهانه است. در این صورت، با تحلیل انتقادی متن، آن چه در ناخودآگاه متن مخفی است، آشکار می شود. روش این مقاله، تحلیل گفتمان است و با توجه به رویکرد «ون دایک» از ایدیولوژی، برخی ساختارهای ادبی  را برآمده از مقاومت ایدیولوژیک در برابر گفتمان های مسلط می داند. از این منظر رابطه ساختار و مقاومت ایدیولوژیک در شعر معاصر ایران قابل بررسی است. چنان که شکل به کارگیری عنصر تلمیح در شعر شاملو، به عنوان مخالف خوان ترین شاعر معاصر در برابر گفتمان های مسلط سیاسی و حتی ادبی، این رابطه را به شکل ویژه ای بازنمایی می کند. واکاوی نشانه شناختی تلمیحات شعر شاملو، به نوعی، نشانه شناسی ایدیولوژی اوست. مرکزی ترین تلمیح در شعر این شاعر، تلمیح مسیح است. به نظر می رسد این امر  به واسطه ایدیولوژی مقاومت شکل گرفته است. فراموشی ایدیولوژیک شاملو مبنی بر عدم توجه به تلمیحات ایرانی اسلامی نیز اصل مقاومت ایدیولوژیک او را روشن تر می کند.

    کلیدواژگان: تلمیح، ایدئولوژی، گفتمان مسلط، مقاومت ایدئولوژیک، شاملو
|
  • Khodabakhsh Asadollahi*, Mehdi Abdi Pages 7-24

    Metaphor is Appropriate Innovation and Imagination In the realm of words, especially poetry. The importance of metaphor in poetry is such that theorists assign it a separate status from past to present the metaphor is of the topics that is discussed in rhetoric but there is a new look to metaphor in the contemporary era. School of cognitive linguistics is a one of the schools that look beyond the classical metaphor. In this view, metaphor is a mental process language. They analyze metaphor by subject in semantics memory. Thatchr('39')s mean the metaphorical terms is the recovery of long-term memory that is associated. The system knows metaphorical use any abstract concept and expression that is expressed more tangible. Forough Farrokhzad as one of the most influential contemporary poets has created new abstract metaphor and concepts that many of them can only be born out of her mind and language. Including abstract concepts in his poems metaphorically depicted is the concept of life that has the ability to review in the form of conceptual metaphor according to cognitive linguistics. In the research, we express concepts of life as a metaphor in Foroughchr('39')s poems by expressing conceptual metaphor and providing samples of her poems and from another angle, watching innovations in this poetchr('39')s poetry. Our method is descriptive – analytical based on library studies in this research

    Keywords: cognitive metaphor, conceptual metaphor, life, Forough Farrokhzad
  • Mohammadreza Hajiaqababaei* Pages 29-43

    Although literary genres of anecdote and wit are frequently in use in daily conversation, there is not any appropriate focus especially on the structure of them in literary studies. Historically, anecdotes and wits were in use as a means of fun, entertainment and laugh and also express of social criticism. Wit is a form which is constructed by inspiration from human life and his surrounding world and sometimes is dedicated to a minority of ethnic groups or sexualities and relates them to an other world. In Persian literature there are many books that try to gather anecdotes and wits and they include humorous characters.  According to the fact that these genres serve in daily conversation of commons, we can count them in varieties of folk literature. General and similar definitions presented in dictionary, could not help us to distinguish anecdotes, farce, humor, badinage, humorous and wit etc. In literature about literary genre anecdote and wit often is mixed with humor and burlesque and satire, and some of them study these literary genres based on their content, and not on their structure. In this paper we study and classify about 500 anecdotes and wits based on their structural features.

    Keywords: Folk Literature, Literary Genres, Anecdote, Wit
  • Pages 47-75

    In one type of categorization, the speeches brought in the mystical prose texts can be considered as two types: 1) Speeches of the defeated person which indicate the intuitive experiences and internal understandings of the writer and (2) speeches of the dominant person which includes the domain of formal knowledge and the terms of Sufis. The prolusions (Tamhidat) of Eyn-allghozat-e-Hamadni is one of the mystic proses in which the features of the defeated person’s speech like impersonality,  reception of inspiration and revelation, interpretability and Aporic crisis can be observed. The present descriptive and analytical study, which is conducted on the prolusions of Eyn-allghozat-e-Hamadni, attempts to respond the following research question: are the functions and characteristics of the defeated person’s speech in these prolusions in a way that enable us to consider this book as having a defeated prose style? The findings of the study, which are identified by analyzing the content and style of the book, indicate that this fascinated mystic person has used a particular language and by revealing his obstreperous innate state and his sharp emotional excitements has created such a valuable book for the audience which can be considered as an excellent example of the defeated person’s speech style.

    Keywords: Eyn-allghozat-e-Hamadni, prolusions, the defeated speech, mysticism, mystic prose
  • Pages 77-95

    Narratology is trying to identify the fixed grammar of the texts. One of the narratology approach is Parisian approach and This article is analyzing the relationship between humor and narrative in Tabl story from Majid stories series by Hoshang Moradi Kermani, in three domains: Narrative situation, issue of sequence and narrative syntax. The important of the subject comes from the importance of humor feature status in children`s literature. This feature is a characteristic of Moradi Kermani`s writing style. Since every text involve humorous one, is a reflection of writer`s thought, the application of humor in Tabl is not a miner feature but represents in all aspects of narration until the ordinary structure of the story under the influence of it, changes. The purpose of this study is to show the humorous theme in the overall structure of Tabl story. It shows that exaggerated contrast between Majid`s adolescence world and adulthood one is the core humorous theme in the story and the issue of the sequence changes according to that. Also in this story, Narrative situations have a unique status in creating humor of the story and based on the actants patterns. Generally speaking, the paper shows that the writer has changed the overall structure of narration with the purpose of humor creation.

    Keywords: Children`s Literature, Narration, Humor, Hoshang Moradi Kermani, Majid`s stories
  • Pages 97-130

    The critical discourse analysis tries to analyze discourse beyond sentence to manifest both social and linguistic aspects of discourse. Based on this analysis, Norman Fairclough has studied discourse at three levels description, interpretation and explanation. Comparing this method with others, the discourse analysis is to some extent more comprehensive and more efficient. Fairclough analysis method can be incorporated with a qualitative research such as discursive psychology to suggest a quantitative-qualitative research. We have tried to unravel the three given texts based on Fairclough three-level analysis at first, and to describe the elements of the third level and combining it with discursive psychology approach collecting quantitative data on the level of describtion and interpretation. We have utilized discursive psychology theories in order to show that first, how the historical and social context of the production of text influnce on the process of shaping discourses in these three narrative texts? Second, how essentialist identity, constructivism and discourse approaches in narrative text are manifested, and what relationship thye have with social condiations of text production and ideological positions of the author time? Third, from the discursive psychology point of view, how discourse in these three texts associated with social practices is coined and what are ideological functions associated with power relations?

    Keywords: Hayy ibn Yaqzan, Fairclough critical analysis, discursive psychology, Robinson Crusoe, Jazire-ye- sargardani
  • Pages 131-146

    For centuries, storytellers and scops recited epics and national, tribal, historical, and religious stories for people, through musical speeches. Some of these narrators wrote down what they recited, and some others dictated them for scribes to be recorded. Some kings and lords also had scops in their courts to recite the stories to scribes. One of the old, oral stories of Persian literature that has been written down is Darabnameh by Mohammad Beighami. It is a long epic-love story and a sample from Persian flok literature, dealing with the victories of Firouz Shah, son of Darab. Since understanding the genre of work contributes to the understanding of the work itself, the authors of the present study have provided evidences, based on which, Darabnameh could be included in the genre of romance.

    Keywords: Darabnameh, Beighami, Literary genre, Romance