اثر کودهای شیمیایی نیتروژنی و زیستی بر کشت مخلوط لوبیاچیتی (Phaseolus vulgaris L.) و خردل سیاه (Brassica nigra L.)
به منظور ارزیابی اثر کودهای شیمیایی نیتروژنی و زیستی در کشت مخلوط لوبیاچیتی و خردل سیاه این آزمایش اجرا شد.
فاکتور اول تیمار کودی و در چهار سطح عدم کاربرد کود، کودهای زیستی (ازتو بارور1 و بارور2)، کودهای زیستی + 50 درصد کود شیمیایی اوره (125 کیلوگرم در هکتار) و کودهای زیستی + 100 درصد کود شیمیایی اوره (250 کیلوگرم در هکتار) در نظر گرفته شد. الگوی کشت نیز به عنوان فاکتور دوم و در چهار سطح کشت خالص لوبیاچیتی، کشت خالص خردل سیاه، کشت مخلوط افزایشی با نسبت 50 درصد خردل سیاه و تراکم مطلوب کشت خالص لوبیاچیتی و کشت مخلوط افزایشی با تراکم مطلوب دو گونه در کشت خالص بود.
درصد پوشش سبز، شاخص کلروفیل برگ و عملکرد دانه در لوبیا چیتی و خردل سیاه و عملکرد روغن خردل سیاه توسط کود زیستی + 100% کود شیمیایی اوره افزایش یافتند. کمترین درصد روغن دانه از تیمار کود زیستی + 100% کود شیمیایی حاصل شد. بیشترین مقدار درصد پوشش سبز لوبیا چیتی و خردل سیاه (08/93 درصد) و حداکثر مقدار شاخص کلروفیل برگ لوبیا (61/23) در کشت مخلوط (تراکم مطلوب دو گونه در کشت خالص) حاصل شد. بیشترین عملکرد دانه لوبیا چیتی (92/3269 کیلوگرم در هکتار) و خردل سیاه (65/2066 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین عملکرد روغن خردل سیاه (65/865 کیلوگرم در هکتار) در کشت خالص آن ها بدست آمد.
با توجه به شاخص های نسبت برابری زمین و مجموع ارزش نسبی مشخص گردید که کشت مخلوط لوبیا چیتی و خردل سیاه سودمندتر ازکشت خالص بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.