مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای کمک خواهی و حل مسئله بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان
در علوم رفتاری به طور عام و در روانشناسی به طور خاص یک توجه ویژه به اهمیت خودکارآمدی در موفقیت های افراد در حوزه های مختلف زندگی بویژه تحصیل وجود دارد. در راستای کمک به خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان می توان از راهبردهای کمک خواهی و حل مسئله بهره برد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه ی اثربخشی آموزش راهبردهای کمک خواهی و حل مسئله بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان بود.
روش :
روش پژوهش حاضرنیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. 72 نفر از دانش آموزان پایه دهم دبیرستان پسرانه (شهید مدنی) استعدادهای درخشان ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 98-1397 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس بصورت تصادفی در سه گروه آموزش راهبرد کمک خواهی، آموزش مهارت های حل مسئله و کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش راهبردهای کمک خواهی (هفته ای یک جلسه یک ساعته)و برای گروه دوم آموزش مهارت های حل مسئله (هفته ای یک جلسه یک ساعته) اعمال شد و گروه کنترل آموزشی دریافت ننمود. همه آزمودنی ها قبل از آغاز آموزش و پس از آن، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی برتولد (2005) را پر کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که میانگین نمرات خودکارآمدی تحصیلی در گروه آموزش مهارت های حل مسئله نسبت به گروه آموزش راهبردهای کمک خواهی و در گروه آموزش راهبردهای کمک خواهی نسبت به گروه کنترل در پس آزمون افزایش یافته است (p<0/05).
نتیجه گیری:
نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله در ارتقای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان موثرتر از آموزش راهبردهای کمک خواهی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.