سبک خراسانی در شعر و معماری
به سبک ادبی و معماری که در سده های آغازین تمدن اسلامی در خراسان بزرگ به وجود آمد، شیوه خراسانی گفته می شود. پژوهش حاضر سبک خراسانی را در این دو رسانه هنری بازشناسی می کند و سعی دارد به روش توصیفی و تفسیری به این پرسش پاسخ دهد که در پیوستار زمانی-مکانی موردمطالعه، چه اشتراکات و تفاوتهایی را می توان در شعر و معماری جستوجو کرد، همچنین اصطلاح تخصصی خراسانی در کدامیک از دو حوزه جامعیت معنایی بیشتری داشته است. بر این اساس، ویژگی های قابل انطباق، مشابهت ها، مشترکات، تقابل ها و تضادهای این دو را برمی شمارد و پس از مرور مفهوم سبک و تبیین شیوه سبک شناسی ساختارگرا، جایگاه خراسان در مقام خاستگاه جنبش های ملی (ابومسلم خراسانی و غیره)، فکری (عرفان خراسانی در برابر عرفان بغداد)، زبانی (فارسی دری بهعنوان زبان ملی)، هنری (فلزکاری، سفال گری، معماری، ادبیات) توصیف و ویژگی های سبکی شعر و معماری خراسانی تبیین و تحلیل می شود. از رهگذر این مطالعه تطبیقی می توان به این نتایج اشاره کرد: هر دو هنر در ادامه سنت هنری ساسانی، در گستره جغرافیایی و دوره زمانی تقریبا مشترک پس از یک وقفه آغاز می گردند و بنیان گذار یک «رنسانس فرهنگی» برای آیندگان می شوند. در معماری خراسانی، مصالح، بوم آورد هستند و در شعر خراسانی واژگان، بومی. سادگی، بیپیرایگی و پرهیز از پیچیدگی، صفت مشترک هر دو است. در معماری، پلان عربی و ساختمان، ایرانی است و متناسب با آن در شعر خراسانی قالب عربی، مضمون ایرانی را حمل می کند. معماری خراسانی شیوه ای درون گرا مردم وار است درحالیکه شعر خراسانی مادیگرا و بیشتر در خدمت مضامین اشرافی است. حاصل تحلیل اینکه شباهت های شعر و معماری سبک خراسانی در دو سطح زبانی -فرمی و ادبی- زیباییشناختی مطرح است، درحالیکه این دو در سطح فکری و فرهنگی ناقض جهان بینی های یکدیگرند. این تناقض معانی غایب این تعریف را فرامی خواند و نشان می دهد اصطلاح تخصصی سبک خراسانی در معماری بهاندازه شعر جامعیت معنایی ندارد، زیرا فقط در مسجد مصداق یافته و از بناهای مجلل مذکور در منابع تاریخی، غفلت کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.