فراوانی شکایات اصلی با منشا ذهنی و اختلالات روانپزشکی در مراجعین به دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال 1390
یکی از مهمترین چالش های تشخیصی و درمانی در دردندانپزشکی، مراجعه بیماران با شکایاتی با منشا ذهنی بدون توجیه بالینی است. در این بیماران ممکن است تشخیص و حتی درمانهای نابجا سبب پیچیده تر شدن شرایط جسمی و روانی آنان گردد. هدف این مطالعه تعیین فراوانی شکایات اصلی و اختلالات روانپزشکی دراین بیماران بود.
در یک مطالعه مقطعی ، 132 بیمار با شکایات با منشا ذهنی بعنوان گروه مورد و 132 بیماربا شکایات با منشا ارگانیک بعنوان شاهد وارد مطالعه شدند. نوع شکایات ذهنی بیماران تعیین و شدت شکایات با معیار VAS ثبت شد. برای هر دو گروه پرسشنامه Symptom Checklist-90 (Scl-90) برای ارزیابی اختلالات روانپزشکی تکمیل گردید. برای آنالیز آماری از آزمونهای Chi-square و T-test و پیرسون استفاده شد.
شایع ترین شکایت ذهنی در گروه مورد ، درد بدون منشا دندانی (%33/33)، سوزش (%66/16)و درد آتیپیک دندانی (%63/13) بودند. بیشترین تعداد بیماران از شدت متوسط شکایت رنج میبردند و شایع ترین تشخیص بالینی اختلال حسی آنان، درد آتیپیک صورتی بود. در گروه مورد، 06/31 درصد مبتلا به اختلالات روانپزشکی و 78/53 درصد دارای گرایش به اختلالات روانپزشکی بودند. در گروه شاهد نیز بترتیب 27/2درصد مبتلا به اختلالات روانپزشکی و03/28 درصد دارای گرایش به اختلالات روانپزشکی بودند.
در این مطالعه شایع ترین شکایت با منشا ذهنی، درد بدون منشا دندانی و سوزش بودند، که در صورت عدم توجه به خصوصیات شکایت و زمینه های روانی ایجاد کننده آن می تواند با دردهای با منشا دندانی اشتباه گرفته شده و درمانهای نابجا برای آنان صورت گیرد. این مطالعه همچنین نشان داد که اکثریت بیمارانی که شکایت با منشا ذهنی داشتند، از مشکلات روانپزشکی رنج میبردند بنابراین دقت به این دسته شکایات میتواند به تشخیص احتمالی مشکل روانپزشکی بیمار و درمانهای مناسب کمک کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.